هستند خانوادههایی که از سر دلسوزی و دوست داشتن فرزندشان، باعث آزار آنها میشوند و گاهی سرنوشت زندگی فرزندشان را با خواستههایشان تغییر میدهند. این دخالتها در زندگیهای زناشوییگاه پررنگ وگاه کمرنگ است. اما چه باید کرد؟!
کد خبر :
415299
سرویس اجتماعی فردا:
این روزها با نگاهی به اطرافمان و با گوش سپردن به مشکلات ازدواج جوانان، مسئلهای که بین آنها مشترک است و راه حلی برای آن پیدا نمیکنند، دخالت خانوادهها در زندگیشان است. خانوادههایی که از سر دلسوزی و دوست داشتن فرزندشان، باعث آزار آنها میشوند و گاهی سرنوشت زندگی فرزندشان را با خواستههایشان تغییر میدهند. این دخالتها در زندگیهای زناشوییگاه پررنگ وگاه کمرنگ است. در برخی ازدواجها به قدری دخالت خانوادهها زیاد میشود که جان زوجین را به لباشان رسانده و حتی منجر به طلاقشان میشوند. حتی گاهی این دخالتها منجر به منتفی شدن ازدواجی میشود و
لطمهای جبران ناپذیر را به دختر و پسر وارد میسازد. در این رابطه سایت « فردا » به گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین احمد بصیری نشسته است تا بتواند راه حلی برای میزان دخالت خانوادهها و حد و حدود اظهار نظر آنها در مسئله ازدواج فرزندشان را مشخص نماید، که در ادامه خواهید خواند: زن لباس مرد است و مرد لباس زن حجت الاسلام و المسلمین احمد بصیری در رابطه با انتخاب همسر آینده به خبرنگار « فردا » میگوید: ما هنگام خریدن لباسی که یک الی دو سال قصد پوشیدن آنرا داریم، کیفیت، رنگ و دیگر موارد را مدنظر
قرار داده و لباسی را که بیشترین همخوانی با معیار ما دارد را انتخاب میکنیم. قرآن میفرماید: برای زندگی زن لباس مرد است و مرد لباس زن. یعنی شما باید لباسی را انتخاب کنید که یک عمر در کنارتان باشد و این انتخاب به دنیا و آخرت شما گره خورده است. حتی در زمینه فرزندآوری و بزرگ کردن فرزندانتان نیز همسر انتخابی شما بسیار تاثیر گذار است. مهمترین آیتمها برای انتخاب همسر آینده وی با اشاره به موارد مورد نیاز برای انتخاب شریک زندگی بیان میکند: قاعدتا مشخص میشود که برای انتخاب شریک زندگی، آیتمها و موارد بسیاری مهمی را باید در نظر گرفت. ما یکسری ملاکهایی را در نظر
داریم که بر دیگر موارد، برای انتخاب همسر اولویت دارد: اولین مسئله دین باوری است؛ کسی که با خدای خود تعهد بسته و به آن عمل کرده است میتواند تعهد با دیگران از جمله همسرش را حفظ نماید. مورد دیگر در نظر گرفتن تیپ شخصیتی است؛ باید تیپ شخصیتی دختر و پسر با یکدیگر جور در بیاید و به عبارتی هم جوش بودن با فرد انتخابی بسیار حائز اهمیت است. برای مثال فردی انزوا را به حضور در جمع ترجیح میدهد و فردی دیگر نمیتواند انزوا را بپذیرد. هم کفو بودنی که اسلام نیز بیان میکند، بخشی از آن در حوزه اقتصاد، بخشی دیگر در بحث نگرشها و بخش دیگر آن مربوط به فرهنگ است. بسیاری از
اختلافاتی که در زندگی زوجین پیش میآید بسیار ساده است. به طور مثال ممکن است فردی گیلکی باشد و در فرهنگ خودشان یک عمل هیچ مشکلی نداشته باشد اما همین عمل در فرهنگ دیگری شناخته نشده و قابل بحث باشد. مسئله دیگری که مطرح است مسئله تناسب علمیت است؛ سطح علمی دختر و پسر نباید خیلی تفاوت داشته باشد. همچنین از لحاظ زیبایی افراد باید هم طراز یکدیگر باشند؛ اگر تفاوت فاحش بین ظاهر دختر و پسر وجود داشته باشد به مرور زمان مشکل ایجاد خواهد کرد. حتی تناسب اندامی هم به همین صورت باید مدنظر قرار بگیرد و بسیار حائز اهمیت است. مورد بعدی را میتوان تناسبهای فکری به حساب آورد؛
وقتی دو نفر تناسب فکری داشته باشند و با یکدیگر ازدواج کنند میتوانند حداقل نیازهای یکدیگر در زندگی مشترک را فراهم کنند. البته در کنار این موارد بحث دیگری که مطرح میشود، تفاوت سنی است که به نظر بنده مبنای صد در صدی نمیتواند باشد و ملاکهای دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما زمانی که بخواهد تفاوت سنی مدنظر قرار بگیرد تفاوت سنی بلوغ جنسی دختر و پسر (شش سال) ملاک خوبی برای تفاوت سنی است. مکانیزم حداقلی برای رسیدن به این ویژگیها چه میتواند باشد؟ بصیری اظهار مینماید: ما طبق بررسیهای میدانی که انجام دادهایم بهترین شیوه برای استمرار و دوام زندگی،
شیوه سنتی است. به عبارتی خواستگاری دختر رفتن است. منتهی خواستگاری رفتن به این معنا نیست که بعد از دو الی سه جلسه تصمیم نهایی گرفته شود، بلکه منظور این است که دو الی سه ماه خانوادهها و دختر و پسر رفت و آمد داشته باشند و بدین ترتیب علاوه بر آشنایی دو فرد، خانوادهها هم با یکدیگر آشنا خواهند شد. علاوه بر این مسئله بهتر است که دختر و پسر در حین آشنایی نزد مشاوری که تعهد لازم را داشته باشد بروند (من هر مشاوری را تایید نمیکنم) که با هماهنگی مشاور کار را پیش ببرند. موضوع دیگری که مطرح میشود این است که امروزه تحقیقات محلی نسبت به گذشته فرق کرده است و زیاد موثر واقع
نمیشود. در دهههای گذشته، همسایگان از یکدیگر خبر داشتند اما امروزه این چنین نیست و در یک آپارتمان همسایگان از هم اطلاعی ندارند. البته لازم به ذکر است که در برخی مناطق همچون گذشته همسایگان روابط خوبی با یکدیگر دارند. دخالت خانوادهها تا چقدر منطقی است؟ احمد بصیری در رابطه با حد و حدود دخالت خانوادهها تصریح میکند: معمولا مشاهده میشود که بعد از گذشت دو الی سه جلسه از آشنایی دختر و پسر اعلام موافقت به ازدواج میکنند. معمولا دو نفر قبل از ارتباط جسمهایشان با یکدیگر، احساساتشان درگیر یکدیگر میشود و بیان میکنند که شخص مقابل یه دلشان نشسته است. اما
اگر به هر دلیلی یکی از خانوادهها مخالفت کند (حال خانواده دختر باشد یا پسر) امکان دارد دلایل منطقی یا غیر منطقی را برای خودشان داشته باشند، که اگر دلایل منطقی بود صلاح بر عدم اصرار است و باید از این ازدواج صرف نظر کرد. اما اگر دلایل غیر منطقی را عنوان کنند، دختر و پسر میتوانند با کمک گرفتن از یکی از بزرگان فامیل، (کسی که بتواند حلقه واسطه شود) سعی در راضی کردن خانوادهها داشته باشند و رضایت آنان را جلب نمایند. حال با در نظر گرفتن اینکه این راه حل هم جواب نداده و خانواده رضایت ندهد آن وقت از لحاظ شرعی دختر و پسر میتوانند با هم ازدواج کنند. اما از لحاظ عرفی
ممکن است در آینده و به مرور زمان احساس کمبود خانواده در زندگی مشترک زوجین ایجاد شود. به نظر بنده زمانی که دختر و پسر استقلال و توانایی ایستادن روی پای خود را داشته باشند میتوانند بدون رضایت خانوادهها ازدواج کنند، در غیر این صورت در زندگی مشترک دچار مشکل خواهند شد. به خصوص صحبت من مربوط به دخترانی است که خانوادههایشان مخالف با ازدواجشان هستند و امکان دارد در زندگی مشترک مشکل پیش آید و به علت عدم استقلال از اینجا رانده و از آنجا مانده شود. به عبارت دیگر افرادی که در چنین شرایطی قرار میگیرند و بدون رضایت خانوادههایشان ازدواج میکنند باید تبعات این
مسئله را نیز بپذیرند. اولویت با کیست؟ بصیری در پاسخ به این سوال که بین همسر و خانواده اولویت با کیست؟ میگوید: این حرفی که زده میشود که زن همیشه پیدا میشود، اما خانواده دیگر پیدا نمیشود، اصلا قیاص درستی نیست. زن جایگاه خود و خانواده جایگاه خود را دارد و وظیفه مدیریت کردن این مسئله با مرد است. مرد باید به گونهای مدیریت امور را در دستش بگیرد که همشان خانواده را حفظ کند و هم رضایت همسر را جلب نماید، طوری که همسرش احساس کند دیده شده است. دربسیاری موارد مشاهده شده است که مدیریت درستی صورت نگرفته و زندگی مشترک یا روابط خانوادهها دچار مختل شده است. راهکار
چیست؟ احمد بصیری در رابطه با راهکار مواجه شدن با مخالفت خانوادهها هنگام مخالفت با ازدواج جوانان، اظهار میکند: باید از همان اوایل آشنایی حرفها به صورت جدی زده و توسط زن و مرد سیاستگذاری شود. تمامی خصوصیات از جمله خصوصیات خانوادهها بیان شده و اطلاعات داده شود. در این صورت به طور حتم مدیریت زندگی مشترک آسانتر خواهد بود. عدم شفاف گویی نسبت به خواستهها و عواطف خانوادههای دو طرفین مشکلاتی را در آینده ایجاد خواهد کرد که بعضا قابل جبران نخواهد بود.