حرفهای حاتمیکیا
کد خبر :
410517
ابراهیم حاتمیکیا بهتازگی در مراسم تجلیل از خود، سخنان جالب توجهی را مطرح کرده؛ وی گفته است، چند وقتی میشود که تصویر یکی از بچههای افغانستانی که سرش بهدست داعشیها بریده شده بود، از جلوی چشمم نمیرود. حاتمیکیا درحالیکه بغض گلویش را گرفته بود، گفت: من خجالت میکشم که در سوریه نبودم و این نوجوان... (بغض شدید حاتمیکیا در این بخش از سخنان به گریه او تبدیل شد). او ادامه داد: احساس میکنم، عقب افتادم. زمانی خودم را پیشرو میدانستم؛ ولی جبهه وسعت گرفت و میبینم که خیلی عقب هستم و خجالت میکشم وقتی بچههای افغانستانی یا بچههایی که بیسروصدا در منطقه میجنگند، کشته میشوند. وی درحالیکه اشک میریخت و بغض گلویش را گرفته بود، افزود: نه، من کار زیادی نکردم، حاجقاسم (سلیمانی) محبت دارد که من را میبیند. من خاک پای ایشان هم نمیشوم. واقعاً دلم میخواست این جسارت و قدرت را داشتم که میان این بچهها باشم. کارگردان دفاع مقدس در ادامه صحبتهایش گفت: همیشه بعد از قصه بوسنی میگفتم، تمام شد و ما هستیم؛ اما امروز وقتی میبینم که جبههای به این وسعت رخ میدهد و بچههای قدس چه میکنند، تازه میفهمم که چقدر عقب هستم و
عالم سینما چقدر با این مسائل غریب است. وی با گلایه از اینکه «هنوز در برخی مسائل جزئی گیر کردهایم»، گفت: از جشنواره پارسال و فیلمهایی که در آن نشان داده شد، شرمم میآید؛ گویا سر زیر برف کرده است. این همانی است که جمهوری اسلامی انجام میدهد؟ مخاطب حرفهای من ایوبی نیست، مسئول دیگری است که لازم است فکر کند جمهوری اسلامی باید حرفهای پاسداری را که در سوریه کشته میشود، بزند. کجای این در منظومه هنر ایران جای میگیرد. من که در سینمای ایران ندیدم، مگر اینکه بچههای مستند تا حدی در این حوزهها ورود کنند.