نوشت افزار از سینما و کتاب استراتژیک تر است/ 14 میلیون جلد تولید ما تنها 10درصد نیاز بازار است
در سال 93 تولید گسترده نوشت افزار با محتوای ملی-دینی بلاخره بعد از سالها موجب شد بخشی قابل توجهی از این بازار به محصولاتی با پسوند ایرانی-اسلامی اختصاص پیدا کند. ارزش این حرکت فرهنگی-اقتصادی وقتی دوچندان می شود که می بینیم در سال اقتصاد و فرهنگ به ثمر نشسته است و با استقبال مردم مواجه شده. سعید حسینی یکی از مهمترین چهره های این عرصه به سوالات «فردا» در این باره پاسخ داده است.
گروه فرهنگی فردا - محمد مهدی شیخ صراف؛ در سال 93 اتفاق مهمی در تولید دفتر مشق، دفتر تحریر یا به تعبیر کلان تر نوشت افزار در کشور افتاد. تولید گسترده این محصولات با محتوای ملی-دینی بلاخره بعد از سالها موجب شد بخشی قابل توجهی از بازار نوشت افزار به محصولاتی با پسوند ایرانی-اسلامی اختصاص پیدا کند. هرچند هنوز راه طی نشده زیادی تا تسخیر کامل این بازار با محتوا و تصاویر ارزشمند بومی باقی مانده است اما بلاخره در دهه چهارم انقلاب به کوشش نیروهای جوان گام مهمی در این مسیر برداشته شد. ارزش این حرکت فرهنگی-اقتصادی وقتی دوچندان می شود که می بینیم در سال اقتصاد و فرهنگ به ثمر نشسته است و استقبال مردم بهترین ضامن تداوم تولید و عرضه این محصولات به بازار است. سعید حسینی مدیر مجمع تولید کنندگان نوشت افزار ایرانی-اسلامی و یکی از مهمترین چهره های این عرصه به سوالات «فردا» در این باره پاسخ داده است.
- آقای حسینی، با توجه به فعالیت های صورت گرفته اکنون دیگر عبارت «نوشت افزار ایرانی-اسلامی» برای مردم ما آشنا و قرین به مصداق شده است. برای اولین سوال می خواهم بپرسم عمر این عبارت چقدر است؟ سابقه چنین پدیده ای در فضای فرهنگی کشور چند سال است؟
این فعالیت سه سال سابقه دارد. ما برای اولین بار در سال 91 این عنوان را مطرح کردیم. آن زمان در تابستان 91 دو مجموعه «قاصدک» و «ایام» به صورت همزمان در این زمینه آغاز به فعالیت و تولید محصول کردند. این کار با دغدغه ای مشخص انجام شد که البته مشخص نیست در طول این سالها چرا مغفول مانده بود. تولید نوشت افزار به صورت محدود انجام شد و البته با ترس و لرز هم همراه بود و این دلهره که آیا کار جواب می دهد یا نه؟ ما در سطح مغازه های محدود و پایگاه های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فروش محصولات را تست کردیم و در همان حد تولید آزمایشی و تیراژ چند صد هزارتایی، موفق بودیم و محصولات با استقبال مواجه شد به طوری که تمام آن به فروش رفت. با همین حرکت دیگر بچه های حزب اللهی متوجه شدند که عده ای آمده اند و نوشت افزار تولید می کنند.
- مهمترین حامی و مشوق اصلی این قضیه چه فرد یا افرادی بودند؟
در همان سال 91 آقای وزیری در مجموعه «قاصدک» و همزمان ما هم در مجموعه «ایام» این کار را آغاز کردیم. کار هر دو مجموعه را آقای وحید جلیلی در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی پیگیر بود و ایشان نقش جدی هم داشت. این دو مجموعه کاملا خود جوش و از پایین، کار خود را آغاز کردند. فکر می کنم آقای وزیری و دوستانشان چون تمرکز در حوزه زنان و خانواده داشتند از آنجا به این نیاز رسیدند. چون در حوزه دختران کار می کردند متوجه شدند برای حل برخی از مشکلات مثل حیا و عفاف باید در حوزه سبک زندگی فرهنگ سازی شود و به نوشت افزار رسیده بودند. ما هم از این سمت چون در حوزه مناسبت های انقلاب اسلامی فعالیت می کردیم، رسیدیم به اینکه باید در حوزه فرهنگ عمومی وارد شویم و از اولین حوزه های ملموس در فرهنگ عمومی این حوزه را برای تولید محصول انتخاب کردیم. ناگفته نماند همان زمان بسیج هم با هدایت سردار نقدی فعالیتی را در همین زمینه در مجموعه «یاس» آغاز کردند اما به خاطر برخی مسائل، در توزیع و تبلیغ و جریان سازی و ورود به بازار موفق عمل نکردند.
- در این مسیر شما چقدر در حیطه بازار و آمارهای مربوط به این موضوع کار پژوهشی انجام دادید؟
در سال اول که به خاطر آزمایشی بودن و کمبود وقت، فرصت این کار فراهم نشد. هدف همین بود که یک تعداد دفتر تولید و در فضای حزب اللهی توزیع شود. اما در سال دوم که کار جدی تر پیگیری کردیم هرکدام از آمارها را از یک منبع بدست آوردیم و طی این مدت آن را کامل کردیم. ما در حین اینکه این بازار را بررسی می کردیم، در جلسات مختلف و از ارگان های مختلف به صورت پراکنده اطلاعات بدست می آوردیم. جالب این بود که هیچ منبع متمرکزی و حتی صنف فعالی در این خصوص وجود ندارد که اطلاعات و آماری داشته باشد. مثلا در تعامل با وزارت صنعت و تجارت پرسیدیم واردات دفتر چقدر است؟ همانجا از آمار گمرک گفتند آمار واردات دفتر در سال 92 نزدیک به صفر است، یعنی تمام دفاتر تحریر موجود در بازار تولید داخل است. این آمار 150 میلیون جلد دفتر تحریر برای مصرف سالانه کشور که ما چند جا هم اعلام کردیم هم برآوردی وزارت صنعت و تجارت در این خصوص دارد و هم وزارت آموزش و پرورش؛ که می گوید اگر فقط دانش آموزان ما به تعداد دفترهایی که معلم ها به آنها می گویند برای هر درس باید تهیه کنید، دفتر تحریر لازم داشته باشند، عدد 120 میلیون جلد دفتر برای هرسال تحصیلی نیاز داریم. این را آقای محمدیان در معاونت پژوهش وزارت آموزش و پرورش به ما گفت. مضاف بر اینکه مصرف دفتر تحریر محدود به این نیست و ما 30 میلیون جلد هم برای مصرف دانشجویی و دبیرستان ها در نظر گرفتیم و این 150 میلیون هم به نظر ما کف آمار است و این حداقل تولید مورد نیاز بازار کشور ماست.
- با این اوصاف عددی که شما مد نظر داشتید برای در اختیار گرفتن این بازار چقدر بود و چقدر موفق شدید؟
در سال دوم فعالیت که تابستان 92 بود با توجه به اتفاقی که در سال اول افتاد و آنچه حاصل شد یک عده دیگر از بچه های حزب اللهی آمدند وارد این کار شدند. مجموعه خصوصی «روشنا» و چند ناشر دولتی مثل انتشارات مدرسه و کانون پرورش فکری کودکان اضافه شدند. حوزه هنری هم ورود پیدا کرد اما حرفه ای عمل کرد و کار را به مجموعه خصوصی «آزاده» واگذار کرد. علاوه بر اینها یک سری مجموعه های شهرستانی به میدان آمدند که در سال اول دغدغه پیدا کرده بودند و حتی برخی کسانی بودند که در سال اول مشتری خود ما شده بودند. اینها می خواستند متناسب با فرهنگ بومی خود و مبتنی بر آن نماد ها دفتر تولید کنند. در سال دوم، این مجموعه ها که 10 برند نوشت افزار شدند در مجموع حدود 7 میلیون جلد دفتر تحریر تولید کردند. این خیلی رقم خوبی بود که ما خودمان هم پیش بینی نمی کردیم ولی با اولین ورود جدی حدود 5 درصد بازار را به خود اختصاص دادند.
در پایان سال 92 ما چون می خواستیم این فعالیت مستمر و با ثبات شود و یک هم افزایی اتفاق بیفتد، تصمیم گرفتیم یک مجمع تشکیل بدهیم که این مجمع بتواند متولی سیاست گذاری این امر شود و مسیر برای ورود نیروهای تازه نیز هموار شود. آنجا ما برای سال 93 برای 10 درصد بازار برنامه ریزی کردیم. این با توجه به سال گذشته بود که می دیدیم ظرفیت مخاطب ما بیش از این حرفهاست. یعنی استقبال خیلی بالاست و با توجه به تبلیغاتی که رسانه ملی کرد خیلی درخواست هست اما ما هستیم که نمی توانیم بیشتر از این توزیع کنیم و ظرفیت بازار بیشتر از تولید فعلی ماست. امسال در تابستان 93 تمام تلاشمان را کردیم که بتوانیم آمار تعداد تولیداتمان را بیشتر کنیم. اکنون با جمع بندی آمارها، به عدد 14 میلیون جلد دفتر تحریر رسیده ایم و توانسته ایم در 10 درصد پیش بینی شده را محقق کنیم.
- گفتید کشور ما واردات دفتر تحریر ندارد. این را مطمئن هستید؟
بله. واردات دفتر تحریر نزدیک به صفر است و هرچه در بازار وجود دارد تولید داخل است. البته کاغذ همه اینها خارجی است و کاغذ داخلی کاربرد ندارد.
- پس الان ساز و کار تولید و بازار دفتر تحریر به چه شکل است؟
بدیهی است تمام آنچه به بازار می آید در چاپخانه های داخل کشور تولید می شود. منتها چون نظارتی در این خصوص نیست و کسی برای تولید دفتر نیاز به مجوز ندارد این باعث شده بازار کاملا به وضعیت روز نگاه کند و بحث محتوایی برایش مطرح نباشد. الان چاپ برگ های داخل دفتر را اسفند ماه انجام می دهند اما تولید کننده ها آنقدر به روز هستند که جلد دفترها را نزدیک به فصل فروش چاپ می کنند تا طرح هایشان را متناسب با خوراک روز چاپ کنند. همه آن هم متاثر از رسانه است. واقعیت این است که نبض طرح های بازار در شبکه های ماهواره ای و شبکه نمایش خانگی و تا حدی هم تلویزیون خودمان می زند. یعنی به صورت دقیق رصد و نگاه می کنند که چه سوژه و کارکاتر و انیمیشن هایی روی بورس و در حال پخش است. حتی بعضا نمونه جلدها را می برند در مدارس نشان می دهند و نظر دانش آموزان را می سنجند که کدام را چاپ کنند. هیچ حق و حقوقی هم به کسی پرداخت نمی کنند و حتی هزینه طراحی هم نمی دهند. گاهی فقط فایل را دانلود می کنند مستقیم به چاپ می سپارند.
- تا آنجا که من اطلاع دارم شما و دوستانتان بیشتر سابقه فعالیت فرهنگی-هنری دارید اما با این کار وارد فضای تولید و بازار شده اید. این مسئله چقدر دشوار بوده و شما برای این تجربیات چقدر هزینه داده اید؟
درست است. ما تجربه های این چند سال را واقعا با هزینه های گزاف بدست آوردیم. به خاطر تک تک این اتفاقاتی که ما نمی دانستیم هزینه دادیم. جایی هم نیست که کسی بتواند برود اینها را کسب کند. فضای علمی ما که هیچ ارتباطی ندارد، در بازار هم ما را به چشم رقیب نگاه می کنند. ما بعضی تجربه ها را از صفر آغاز کردیم. مثلا چه زمانی باید بفروشیم؟ چطور بفروشیم؟ چطور آسیب نبینیم؟ چگونه انبار داری کنیم؟ قیمت تمام شده را چگونه حساب کنیم؟ و... حتی همین الان هم در حال تجربه کسب کردن و صرف هزینه هستیم. اما داریم سعی می کنیم این ها را به دیگران منتقل کنیم تا بچه هایی که وارد این فضا می شوند ماندگار شوند و برند نوشت افزار حزب اللهی بماند.
باید این فضا مستمر باشد و حتی ما کم کم وارد حیطه های دیگر صنایع فرهنگی شویم. مثل اسباب بازی و پوشاک و... چون ما در اکثر این حوزه ها در نقطه صفر هستیم. این از همه فعالیت های فرهنگی استراتژیک تر است، چون گسترده ترین مخاطب را دارد. حتی از کتاب و سینما هم مهم تر است چون سینما و کتاب در سبد خانواده ما نیست و هیچ وقت این گستره مخاطب را ندارد. اما لوازم التحریر نه تنها در سبد خانواده هست بلکه نمی شود آن را حذف کرد. متاسفانه انقلاب اسلامی در این حوزه هیچ ورودی نداشته اما طرف مقابل و جبهه معارض سالهاست با تمام توان در میدان است.