اروپا روی موج فاشیستی اسلام ستیزی/ حربه سیستماتیک غرب علیه مسلمانان با روی کار آمدن گروه‌های تندرو

سرویس سیاسی «فردا»؛ همانگونه که درخاورمیانه پدیده تروریست‌های تکفیری در سال گذشته رشد کرد در غرب نیز به موازات رشد تفکرات تکفیری، تفکرات فاشیستی شروع به بازنمایی خود کرد. کانون این تفکرات را می توان در کشور آلمان دید. آلمانی‌های فاشیست در این رابطه هر دوشنبه تجمعات اعتراضی را علیه اقلیت‌های مذهبی ساماندهی کردند که معروف ترین این گروه‌های فاشیستی «پگیدا» است. پگیدا (PEGIDA) که مخفف «اروپائیان میهن پرست ضد اسلامی کردن غرب» است، جنبشی نژادپرستانه و فاشیستی است که پس از دعوت فیس‌بوکی" لوتز باخمان" در سال ۲۰۱۴ تاسیس شد. پگیدا نخستین گام خود را بر اساس انتقاد به سیاست‌های جمعیتی و مهاجرپذیری آلمان برداشت اما کم‌کم وجهه اصلی آن ظاهر شد و به یک جنبش تمام عیار ضد اسلامی بدل شد. سران این گروه تندرو با استفاده از موضوع مهاجر پذیری در آلمان و همچنین رشد جمعیت مهاجران و متعاقب آن کاهش رشد جمعیت آلمانی‌ها اعتراض خود نسبت به حضور مهاجران در این کشور را اعلام کردند. اما بعد از مدتی هدف اصلی پیدایش این گروه تندرو در آلمان مشخص شد و اسلام گرایان هدف اعتراضات این گروه و هواداران آن قرار گرفتند و اعضای این گروه خواستار جلوگیری از رشد اسلام در آلمان شدند و شعارهایی علیه اسلام سر دادند. بعد از مدتی این جنبش در انگلیس و اتریش نیز رسوخ پیدا کرد. اوج فعالیت پیگیدا دراروپا را می‌توان بعد از حمله تروریستی به نشریه هتاک «شارلی ابدو» در فرانسه دانست. بعد از موج اسلام هراسی که در این باره در اروپا بوجود آمد گروه پگیدا نیز بیشتر توانست خود را به جامعه اروپا معرفی کند. این موضوع البته تاثیرات بسزایی در غرب گذاشت و باعث تندرویی‌هایی علیه مسلمانان شد. همین مساله نیز باعث شد که آلمان در زمینه مهاجر پذیری دچار مشکل شود و نتواند نیروهای حرفه‌ای که همواره این کشور را به عنوان یک قطب صنعتی در جهان تغذیه می‌کنند را به خود جذب کند. اما کارشناسان در این زمینه مطرح می‌کنند که تظاهرات جنبش پگیدا، محصول حربه سیستماتیکی است که بر اثر سیاست سیاستمداران و رسانه های آلمان و باندهای قدرت در این کشور علیه مسلمانان بوجود آمده است. شیوع اسلام آمریکایی داعش در خاورمیانه نیز در همین زمینه قابل تحلیل است. موضوع هتاکی نشریه شارلی ابدو با کاریکاتورهای زننده از جمله این موارد است که نشان می دهد این خشونت سیستماتیک از دو طرف به جامعه غرب و جامعه خاورمیانه تزریق می شود. اگر به طور خیلی ساده نگاه کنیم هتاکی شارلی ابدو باعث واکنش تکفیری ها می شود و واکنش تکفیریها اسلام هراسی را در غرب قوت می بخشد و گروه‌های فاشیستی تندرویی مانند پگیدا علیه اسلام قد علم می کنند. منابع خبری از تهدید واتیکان به عنوان مرکز مقدس مسیحیت از سوی داعش خبر می دهند و در لیبی نیز عناصر این گروه تروریستی 21 مسیحی را سر می برند. همه این موارد پازلی است که نشان می دهد این خشونت‌ها به طور سیستماتیک از سوی غرب در حال پیگیری است. چه اینکه فردی چون هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود درباره داعش می نویسد که غرب هسته‌ اولیه این گروه تروریستی را بوجود آورده است. با این اوصاف به نظر می رسد این رویه‌ای است که غرب در پیش گرفته است و اگر این موارد را در کنار هم به عنوان یک پازل بچینیم، موضوع مدیریت سیستماتیک غرب بنابر «جنگ تمدن‌ها» که نظریه «ساموئل هانتینگتون» است، مشخص می شود.