گاف بزرگی که توپ را به زمین کاخ سفید انداخت/ سند حماقت آمریکایی که سناتورها آن را امضاء کردند
این نامه برخلاف مفاد خود منافع ایران را در مذاکرات تامین کرد و سندی شد تا ایران بر اساس آن عدول از هر گونه توافق را با تنبیهاتی و پس گرفتن برخی از امتیازات پاسخ دهد و این توافق به گونهای حاصل شود که امکان خلف وعده را از طرفهای مقابل بگیرد.
کد خبر :
405002
سرویس سیاسی «فردا»؛ مذاکرات هستهای ایران طی یک ماه اخیر به نقاط حساسی رسیده است. حضور نتانیاهو در واشنگتن و تحرکات سیاسی وی در این روند بی اثر ماند اما پس از این ماجرا بود که سناتورهای جمهوریخواه در یک عرض اندام سیاسی نامهای به رهبران ایران نوشتند که به شدت از سوی مقامات آمریکایی و کاخ سفید مورد انتقاد قرار گرفت.
47 سناتور جمهوری خواه روز دوشنبه نامه ای سرگشاده خطاب به «مقامات جمهوری اسلامی ایران» را روی کاغذی با سربرگ سنای آمریکا منتشر کردند. در متن این نامه در اصل به این مسئله اشاره شده است که
مذاکرات کنونی بر سر برنامه هسته ای ایران با دولت اوباما، عملا تلاشی بیهوده است (و ارزشی ندارد). عجیب ترین مسئله در مورد این نامه، البته جدای از واقعیت نوشته و منتشر شدن آن، این بود که در این نامه هیچ اشاره مستقیمی به برنامه هسته ای ایران نشد. در این نامه، هیچ پیشنهاد جایگزینی (برای گفتگوهای کنونی) مطرح و به شرایطی که طبق آن جمهوری خواهان هر گونه توافق احتمالی را می پذیرند، اشاره ای نشد و می توان گفت با این نامه هیچ امیدی برای حل بزرگترین چالش سیاست خارجی آمریکا در 35 سال گذشته وجود ندارد. این نامه سیاه که به نوعی بیاعتمادی و بیاعتباری تصمیمات کاخ سفید را در
قبال مساله هستهای ایران را گوشزد میکرد، یک گاف بزرگ سیاسی از سوی محافل داخلی آمریکا قلمداد شد. در این روند بود که برخی از سیاسیون آمریکا از جمله هیلاری کلینتون این نامه را به شدت محکوم کردند و بیان داشتند که این نامه در جهت تضعیف اقدامات اوباما ، رئیس جمهور آمریکا در زمینه مذاکرات هستهای بوده است. این نامه از سوی دیگر از سوی ایران نیز به عنوان یک نامه تبلیغاتی و نه یک نامه حقوقی قلمداد شد. محمد جواد ظریف در پاسخ به سوالی درباره نامه اخیر 47 سناتور آمریکایی گفت به اعتقاد ما این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی است. جالبتر این که در
حالی که مذاکرات هنوز به نتیجه نرسیده و توافقی حاصل نشده، گروههای فشار در آمریکا آن چنان نگران شدهاند که با توسل به شیوههای غیرمتعارف بیش از هر چیز نشان میدهند که همانند نتانیاهو با هر نوع توافقی مخالفند. او با اظهار تعجب از این که چگونه ممکن است برخی نمایندگان مجلس یک کشور علیه رییسجمهور و دولت خود به رهبران کشور دیگری نامه بنویسند، اظهار کرد که نامه سناتورهای مزبور نشان میدهد که آنها نه تنها با مقررات حقوق بینالملل بیگانهاند، بلکه حتی به طور کامل با ریزهکاریهای قانون اساسی خود در مورد اختیارات رییسجمهور آمریکا در اجرای سیاست خارجی
نیز آشنا نیستند. گاف سیاسی که سناتورهای خودخواه آمریکایی دادند به حدی برخلاف منافع آمریکا بود که مساله شکایت اوباما از سناتورها نیز در محافل داخلی امریکا بوجود آمد. در این زمینه اینگونه مطرح شد که اگر سناتورهای امضا کننده نامه سرگشاده برای خطاب قرار دادن مقامات ایران در این نامه از رئیس جمهور کسب اجازه نکرده باشند، آنگاه می توان پرونده ای قضایی علیه آنها تشکیل داد؛ چرا که 47 سناتور جمهوری خواه با این اقدام خود یک قانون دولت فدرال را نقض کردند که جزای آن می تواند سه سال حبس باشد. جمهوری خواهان جدای از اینکه یکی از قوانین آمریکا را نقض کردند، با این اقدام خود
نشان دادند که صلاحیت رهبری جامعه را ندارند؛ چرا که برای اداره کردن یک دولت و کشور گاهی لازم است توافقاتی صورت بگیرد. این مسئله که اکثریت جمهوری خواهان سنای آمریکا (47 سناتور از 54 سناتور جمهوری خواه) مخالفت خود را با توافقی که می تواند از پیشروی ایران در مسیر دستیابی به سلاح هسته ای متضمن شود، آشکارا اعلام کردند یک اشتباه آشکار در سیاست خارجی آنهاست. این موضوع توپ را به زمین آمریکا انداخته است. آمریکاییها از دیرباز مسائل داخلی خود در مذاکرات دخالت دادهاند و از این نظر این ایران بوده که بایستی هزینه رقابت سیاسی داخلی امریکا را با ادامه مذاکرات و زیاده
خواهیهای آمریکا پرداخت می کرد اما حال مساله اساسی که مطرح شده این است که ایران یک امتیاز کسب کرده و دست بالا را در این زمینه در اختیار دارد و این موضوع این پیام را به آمریکاییها منتقل میسازد که بایستی مسائل داخلی خود را خود حل کنند و در مذاکرات هستهای به طور هماهنگ و با تصمیمی نهایی نه یک تصمیم متزلزل اقدام کنند. درواقع این نامه برخلاف مفاد خود منافع ایران را در مذاکرات تامین کرد و سندی شد تا ایران بر اساس آن عدول از هر گونه توافق را با تنبیهاتی و پس گرفتن برخی از امتیازات پاسخ دهد و این توافق به گونهای حاصل شود که امکان خلف وعده را از طرفهای مقابل
بگیرد. این نامه این رویکرد در توافق نهایی را به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر در مذاکرات مطرح کرد؛ رویکردی که می گوید هر نوع بازگشت طرف مقابل و تخطی از مفاد توافقنامه به ایران این اجازه را میدهد که در اقدامی تنبیهی توافقی که از سوی طرح مقابل نقض شده است را باطل اعلام کند.