نیاز به گلریزان اجتماعی داریم
کمک برای آزادی زندانیان مسئلهای پسندیده است هرچند، نباید کمکی به زندانیانی که عمدا مرتکب نوعی بزهکاری شدهاند، صورت گیرد چرا که، این خود نوعی تشویق است برای کسانی که کار خلاف قانون انجام میدهند. اگر هر کلاهبرداری بداند که پول آزادیاش از طریق مردم تامین میشود بهراحتی دست به کلاهبرداری میزند اما به آن کسی که سهوا مرتکب اشتباهی شده یا فرد دیگری کاری کرده و حالا فرار کرده و تمامی گناهان به گردن او افتاده و یا کاملا تصادفی دعوایی شده و دیهای برایش تعیین شده که توانایی پرداختش را ندارد؛ باید کمک کرد. این ترویج مهربانی در کشور است و حرکت مثبت و خوبی است. قدیمها درهر محلی اهالی محل برای کسانی که میدانستند مشکلی دارند گلریزان برپا میکردند که این کار هم موجب همدلی اهالی محل و دوستیشان میشد هم به فردی که نیازمند یاری بود کمک میشد اما، این رسم و رسومات زیبا کمکم دارد به دست فراموشی سپرده میشود. بهنظر میرسد شرایط کشور از نظر عاطفی بهگونهای است که ما نیاز به یک گلریزان اجتماعی داریم که هم تعداد بالای زندانیان غیرعمد آزاد شوند و هم مهربانی و همدلی به مردم کشور بازگردد. به شخصه بیشتر موافقم تا این کمکها از طریق سازمانهای مردمنهاد جمعآوری شود چون، این سازمانها از طریق خود مردم شکل گرفته و کاملا مردمی است و طبیعتا مردم به آن اعتماد بیشتری دارند. در تمامی دنیا هم همین است. علاوه بر اینکه در این شرایط هرکس به اندازه توانش در آن کار خیر سهیم میشود یکی درحد هزار تومان و دیگری چند صد هزار تومان؛ همیشه سازمانهای مردمنهاد در این موارد موفقتر عمل کردهاند و چقدر خوب است که سازمانهایی از این دست بیشتر باشد تا شاهد گلریزانهای اجتماعی باشیم و کشوری پر از مهر و همدلی؛ البته ذکر این نکته ضروری است که همه این کمکها نباید مردمی باشد بخشی از آن را باید دولت تقبل کند که این کار نیز صورت میگیرد سالانه به مناسبتهای مختلف زندانیان آبرومندی مورد عفو قرار میگیرند. در دید کلانتر این نیکوکاری اعتماد اجتماعی را بالا میبرد و سبب میشود آدمها فکر نکنند در گرفتاریها و سختیها تنها هستند و کسی همراهیشان نمیکند، بهطور کلی تاثیر مثبت هر کاری خیری علاوه بر خود شخص خیُِّر و فرد نیازمند بر اجتماع هم بهطور ملموسی قابل رویت است. از سوی دیگر خانواده زندانی که به سبب یک اشتباه عزیزش در بند است علاوه بر استیصال فراهم کردن پول موردنیاز بهشدت احساس تنهایی میکند و درچنین شرایطی حضور آدمهایی که به او بفهمانند که تنها نیست بزرگترین اقدام است حتی بزرگتر از آزادی زندانی. آدمها وقتی احساس کنند در مشکلاتشان تنها هستند خیلی بیشتر از مواردی که تنها نباشند احساس ناامنی و ترس میکنند و بزرگترین حُسن کنارهم بودن آدمها همین است که این حس ناامنی و افسردگی اجتماعی را از بین میبرد. علاوه بر اینکه این کار بهترین نوع فرهنگسازی است. آدمی که در شرایط سخت تنها نمانده و از همنوعش کمک دیده محال است درچنین شرایطی دیگری را تنها بگذارد در این صورت با فرهنگسازی صحیح، محبت به جامعه بازمیگردد و با این حجم بیتفاوتی و خشونتی که متاسفانه در جامعه رواج یافته مواجه نیستیم. با یک کمک نهنتها میتوانیم موجب نجات یک خانواده شویم بلکه میتوانیم جامعهمان را نجات دهیم. در این ایام که به پایان سال و ایام نوروز نزدیک میشویم چقدر خوب است که بتوانیم با قدمی هرچند کوچک مهربانی را تقسیم کنیم تا خانوادههای بیشتری سال نو را در کنار هم آغاز کنند. منبع: آرمان