باید از خفگی اقتصادی یونان جلوگیری کرد

این روزها در یونان همه‌چیز به یک برزخ اقتصادی- سیاسی شبیه است؛ به یک دوراهی بین ماندن یا نماندن در اتحادیه بحرانی اروپا؛ همان جایی که خیلی‌ها دلیل اصلی بحران یونان را متوجه سیاست‌های نادرست این اتحادیه می‌دانند.

کد خبر : 400033

فردا:این روزها در یونان همه‌چیز به یک برزخ اقتصادی- سیاسی شبیه است؛ به یک دوراهی بین ماندن یا نماندن در اتحادیه بحرانی اروپا؛ همان جایی که خیلی‌ها دلیل اصلی بحران یونان را متوجه سیاست‌های نادرست این اتحادیه می‌دانند. همین یکی، دو هفته پیش بود که حزب ضد یوروی سیریزا، نبض امور را در دست گرفت و با پیروزی در انتخابات پارلمانی و به‌تبع آن، دردست‌گرفتن دولت، خواب سیاستمدارانی چون آنگلا مرکل، صدراعظم ژرمن‌ها را آشفته کرد. نخست‌وزیر جدید و جوان یونان که دل‌خوشی از سیاست‌های ریاضتی اتحادیه اروپا که به کشورش تحمیل شده است ندارد، از همان قبل انتخابات ساز جدایی از اتحادیه را زد و به رهبران کشورهای عضو اعلام جنگ کرد. یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی؛ حالا در تمام دنیا، چشم‌ها نگران یونان و البته تصمیمات رهبر جدید این کشور است. به هر حال، یونان در شرایطی است که هر لحظه امکان دارد با فشردن «دکمه خروج»، راه خود را از اتحادیه اروپا جدا کند و از یوروی خسته و بحرانی به دراخما (واحد پول پیشین یونان) برگردد. «شرق» برای بررسی آخرین تحولات در یونان با اِوا کِیلی (Eva Kaili) نماینده یونان در پارلمان اروپا که پیش‌تر نماینده پارلمان یونان نیز بوده است، گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

‌چه زمانی بحران اقتصادی یونان شروع شد؟ در سال ٢٠١٠ زمانی که یونان نتوانست اوراق قرضه خود را جمع‌آوری کند این مساله مطرح شد که دلیل آن بحران نقدینگی جهانی است، بنابراین یونان درخواست یک بسته کمک مالی از صندوق بین‌المللی پول و اتحادیه اروپا کرد که این بسته تحت شرایطی به یونان داده شد که بتواند موقعیت مالی خود را با به‌حداقل‌رساندن کسری بودجه عمومی توسط اقدامات رادیکال ریاضت افراطی تحکیم بخشد که در نتیجه باعث شد به‌شدت مردم یونان و به خصوص مردم فقیر تحت‌تاثیر قرار گیرند.

‌ریشه این بحران چه بود؟ ریشه بحران این بود که یونان سطح بزرگی از اهرم‌ها را ایجاد کرده بود و بدهی‌های معوقه با بحران مالی جهانی، ناپایدار شدند. در همان زمان، هر چند یونان کسری‌های دوره‌ای و ساختاری داشت، اما هیچ کاری برای تحولات اساسی در ساختار اقتصادی خود نکرده بود و این باعث رکود اقتصادی عمیق‌تر یونان شد و در نتیجه نمی‌توانست در بازارهای جهانی و اروپایی رقابت کند. بگذارید به گذشته نه‌چندان دور برگردیم، به روزهایی در اوج بحران و زمانی که چشم‌انداز خروج یونان از منطقه یورو مثل همین روزها، بسیار نزدیک به نظر می‌رسید. چهار سال پیش، یونان با خطر امنیت انرژی مواجه شد به‌خاطر اینکه تامین‌کنندگان اصلی یونان نگران بودند فروپاشی اقتصادی این کشور، کاری کند که آنها نتوانند پولی را که مربوط به بدهی‌های نفتی یونان بود، دریافت کنند و به اصطلاح خودشان، پول نفت‌شان، بسوزد! در همان زمان، من نماینده پارلمان یونان بودم. به خاطر دارم که کشور شما ایران، بدون هیچ وقفه‌ای نفت مورد نیاز یونان را تامین می‌کرد. کشور من، این کار ایرانی‌ها را هرگز فراموش نخواهد کرد. درست است که عضویت در اتحادیه اروپا برای یونان، مسوولیت به‌همراه داشته است اما این به معنای آن نیست که یونان موافق تمام تصمیمات اتحادیه اروپاست.

‌به چه بخش‌هایی از اقتصاد یونان سیاست‌های ریاضتی تحمیل شد و چرا با مخالفت گسترده مواجه شد؟ ریاضت با این دیدگاه بود که بدهی‌های عمومی را کاهش دهد و باعث افزایش رقابت‌پذیری کشور شود. اما اثر آن دقیقا برعکس بود. این کار نرخ اسمی بدهی بر تولید ناخالص داخلی را از ١١٠درصد به ١٧٥درصد افزایش داد و دلیل آن کاهش تولید ناخالص داخلی با توجه به ریاضت بود که حدود ٤٠درصد شده بود و در همان زمان به‌جای ایجاد یک موقعیت بهتر رقابتی، در واقع به بازدارنده اقتصادی تبدیل شده بود. درهمان زمان، عواقب اجتماعی آن چشمگیر بود که این باعث مخالفت و افزایش پوپولیسم سیاسی شد.

‌به سهم یونان از اقتصاد اروپا هم اشاره کنید. یونان سهم کمی دارد اما با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی در منطقه یورو خطر سرایت به دیگر اقتصادهای بزرگتر یک خطر بزرگ سیستماتیک ایجاد می‌کند.

‌نقش اقدامات و سیاست‌های اتحادیه اروپا در شکل‌دادن به بحران اقتصادی یونان چیست؟ چشمگیر‌ترین آن ریاضت بوده است که هرچند این اجازه را به یونان داد که مازاد بودجه داشته باشد اما باعث نابودی ظرفیت تولیدی بازار آن شد و باعث تعمیق پیامدهای بحران برای درصد بزرگی از جمعیت آن بود. برخی از کشورها هستند که از شرایط فعلی یونان که در موقعیتی بحرانی به سر می‌برد، سود می‌برند؛ کشورهایی که از سیستم بانکی قدرتمندی بهره‌مند هستند. هیچ نیازی نیست به شما یادآوری کنم در طول یکی، دو ماه اخیر کابوس خروج یونان از منطقه یورو چگونه اقتصاد ملی کشور را آشفته کرده و بسیاری از مردم و سرمایه‌گذاران، دارایی‌های خود را از بانک‌های یونانی خارج کرده‌اند و آنها را به کشورهای دیگر منتقل کرده‌اند. با این حال، در مقیاس بلندمدت نیز روشن است که این بحران راه خود را در اقتصاد بسیاری از کشورها که دارای اقتصادی با «ثبات ظاهری» هستند، باز خواهد کرد! نمونه‌هایی از این دست، اسپانیا، قبرس و ایتالیا هستند که دیر یا زود اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند، به حال و روز یونان دچار خواهند شد. به نظر من، برای مهار بحران اقتصادی در داخل مرز‌های یک کشور باید یک سیستم اقتصادی واقعا بین‌المللی پیاده شود.

‌ سیاست‌های مالی یونان توسط روسای دولت و سیاست‌های پولی یونان توسط اتحادیه اروپا تعیین می‌شود. این دوگانگی باعث ایجاد چه مشکلاتی می‌شود؟ این در واقع یکی از دلایلی است که باعث عمیق‌تر و گسترده‌تر بحران می‌شود. تا زمانی که شما هیچ حق حاکمیت پولی نداشته باشید این امکان‌پذیر نیست که از دو ابزار پولی بسیار مهم در مدیریت بحران مالی که شامل کاهش ارزش پول و تنظیم نرخ بهره است استفاده کنید. ببینید سال‌های سال است که اقتصاد غرب گوش به فرمان دیکته‌های «سرمایه‌داری» است؛ تبعات بحران مالی حاصل از اقتصاد سرمایه‌داری در جهان، در حال سرایت به کشورهای تابع این نوع راه و روش است. به صورت واضح بگویم که تمام اقتصاد غرب از اروپا گرفته تا آمریکا، قربانی برخی از خواسته‌های غیرمنطقی نظریه «سرمایه‌داری» شده است. امروز ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در مفاهیم و سیستم‌های اقتصادی، باید تجدیدنظر صورت بگیرد. تمام فکر ما نباید این باشد که به هر قیمتی، پول دربیاوریم! صادقانه بگویم که در نظر گرفتن شرایط مالی مردم عادی و تعریف یک استاندارد برای رفاه‌عمومی می‌تواند جلوی بسیاری از زیاده‌خواهی‌ها را در اروپای امروز بگیرد. تعدادی از کشورها که دارای سیستم بانکداری قدرتمندی هستند، حاضرند هر طور که شده، پول در بیاورند و سود کنند حتی به قیمت درماندگی و ریاضت‌کشیدن مردم کشورهای دیگر. این راه و رسم، اروپا را در دو جبهه قرار داده است. کشورهایی که با پول و قدرت اقتصادی خواسته‌های خود را دیکته می‌کنند و کشورهایی که به‌خاطر بحران اقتصادی باید ریاضت بکشند و سیاست‌های کشورهای گروه اول را بدون چون و چرا قبول و اجرا کنند.

‌چرا بسیاری از مردم این تصور را دارند که راه‌حل مشکلات اقتصادی کشور یونان، جدا‌شدن آن از منطقه یورو است؟ این یک سوال علمی است. ما می‌توانیم درباره آن حدس و گمان بزنیم اما پیامدهای سیاسی، اقتصادی، بازاری و اجتماعی خروج خشونت‌آمیز از اتحادیه پولی اروپا حتی بدتر خواهد شد. عواقب کوتاه‌مدت برای همه، به‌ویژه مردم فقیر ویرانگر خواهد بود. ما نمی‌توانیم مطمئن باشیم که در دراز مدت چه اتفاقی می‌افتد. همانطور که اقتصاددان مشهور، جان مینارد کینز نوشت «در درازمدت همه ما می‌میریم.»

‌سیاستمدارانی چپ‌گرا در یونان قدرت را به دست آورده‌اند، چه اندازه مصمم به سرکشی یونان از اتحادیه اروپا هستند؟ مذاکره بین مقامات اروپایی و دولت یونان در حال انجام است. روزهای نخست خوب نیست و تنش زیاد است. یک ترس در مورد مقاصد دولت جدید و شیوه اجرای مذاکرات آن وجود دارد. احزاب سیاسی دیگر در یونان باید دولت جدید را تا زمانی که عهده‌دار سیاست‌ها‌ست و موقعیت یونان در هسته اصلی منطقه یورو به خطر نمی‌افتد آن را حمایت کنند. روزهای آینده برای یونان و اروپا بسیار حیاتی است. جذب سرمایه‌گذار، قطعا یک حرکت بسیار مثبت برای یونان محسوب می‌شود، اما باید شرایطی فراهم باشد و بتوانیم محیطی را فراهم آوریم تا اقتصادمان را از حالت «جامد» خارج کرده و اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کنیم. ما باید از طریق تنظیم سیاست‌های مالیاتی ملی و البته جدید، در کنار کسانی باشیم که نمی‌خواهند از بدرفتاری قوانین مالیات، رنج ببرند. بعد از این کار، تغییرات و اصلاحات مداوم، آغاز خواهد شد.

‌برنامه دولت برای غلبه بر بحران اقتصادی در یونان چیست؟ ما به ثبات پولی، نبود ریاضت، انعطاف‌پذیری مالی و تحولات سازمانی و بازاری نیاز داریم و همچنین رقابت پذیری خود را افزایش دهیم. اروپا باید فداکاری‌های مردم یونان را به رسمیت بشناسد. آنها باید به تغییراتی تن بدهند که از تکرار «خفگی اقتصادی» جلوگیری شود. باید به توافق جدیدی دست یافت تا با توسعه معقول، همراه با کشورهای دیگری که ریاضت کشیده‌اند، از سختی‌های بیشتری که توسط قدرت‌های اقتصادی اروپا دیکته می‌شود، معاف شد. یونان دیگر با بازی‌های پوپولیستی، درمان نمی‌شود. کشور من از نبردهای ریاضتی، خسارت‌های ناخواسته زیادی را متحمل شده است. کارآفرینی در کشور ما، معنای خود را از دست داده، در اصلاحات مثبت، وقفه ایجاد شده و این تاوان تصمیمات اشتباه در گذشته است. اعضای اتحادیه اروپا باید متوجه شده باشند که ساختن اتحاد از محافظه‌کاری خیلی بهتر نتیجه می‌دهد.

‌در صورتی که یونان از اتحادیه اروپا جدا شود، چه تبعات سیاسی و اقتصادی‌ای را برای اتحادیه اروپا دربر خواهد داشت؟ یونان به صورت اساسی به حمایت‌های مالی نیاز دارد و همه‌چیز خیلی‌خوب این موضوع را نشان می‌دهد که اگر حمایت‌های مالی قطع شود، مشکلات دوچندان خواهند شد، بنابراین توانی برای حضور یونان در منطقه یورو باقی نمی‌ماند. این خروجی و ثمره سال‌ها سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد و غیرمسوولانه است که باعث شد یونان به مسیری بیفتد که ما تنها با «پول قرض»گرفتن بتوانیم، به حیات اقتصادی‌مان ادامه دهیم. دولت جدید یونان و حزب سیریزا باید بهترین راه‌حل‌ها را انتخاب کند تا کشور در شرایط ورشکستگی قرار نگیرد. منطقه یورو یک جغرافیای تعاملی است و نباید برخی‌ها با درنظرگرفتن منافع خود، کشورهای دیگر را قربانی کنند. این را هم بگویم که خروج یونان از منطقه یورو نه‌تنها اتحادیه اروپا، بلکه معادلات اقتصاد سیاسی تمام دنیا را برهم می‌زند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: