مالیات برخانه خالی، شدنی نیست
در برنامههای توسعه کشور این هدف دنبال شده که درآمدهای مالیاتی افزایش یابد و براساس واقعیتهایی که در کشور حاکم است تصمیمگیری و برنامهریزی شود. از آنجا كه لازمه اقتصاد بدون نفت، ایجاد بسترسازی برای درآمدهای غیرنفتی است که بتوان برای دولت تأمین مالی کرد، دولت یازدهم نیز در لایحه بودجه سال 94 با توجه به كاهش قیمت نفت حساب ویژهای روی درآمدهای مالیاتی باز كرده است.
کد خبر :
399544
فردا: در برنامههای توسعه کشور این هدف دنبال شده که درآمدهای مالیاتی افزایش یابد و براساس واقعیتهایی که در کشور حاکم است تصمیمگیری و برنامهریزی شود. از آنجا كه لازمه اقتصاد بدون نفت، ایجاد بسترسازی برای درآمدهای غیرنفتی است که بتوان برای دولت تأمین مالی کرد، دولت یازدهم نیز در لایحه بودجه سال 94 با توجه به كاهش قیمت نفت حساب ویژهای روی درآمدهای مالیاتی باز كرده است. از سوی دیگر بهزعم رئیس سازمان مالیاتی كشور، این سازمان به لحاظ پیشبرد کارهای آینده نظام مالیاتی نیازمند تحول در قوانین و مقررات است. لایحه قانون مالیاتهای مستقیم دو سال پیش تقدیم
مجلس شد که روزهای نهایی خود را میگذراند و بهزودی ابلاغ میشود. لایحه دوم، مربوط به مالیات بر ارزشافزوده است که قانون آزمایشی پنجساله اجرا شد و لازم بود بهصورت دائمی درآید. به گفته عسکری، 70درصد درآمدهای مالیاتی به همراه سایر درآمدها در بودجه 94 نقش اساسی دارند، اما خود مالیات و گمرک حدود 50 درصد درآمدهای بودجه را تشکیل میدهد که مابقی مربوط به تملک داراییهای سرمایهای و واگذاریهای مالی است. غلامرضا كردزنگنه، رئیس اسبق سازمان مالیاتی اما بر این باور است كه خوراك مالیات اطلاعات مالیاتی است. وی معتقد است هر کشوری که بتواند این اطلاعات مالیاتی را
کاملتر و دقیقتر و منظمتر و بینقصتر وارد سیستم مالیاتی کند، میتواند مالیات بهتری بگیرد. گفتوگوی «آرمان» با کردزنگنه را در ادامه بخوانید: از نظر شما رویه سازمان امور مالیاتی کشور بر مبنای اصول قرار گرفته است؟ سازمان امور مالیاتی به دنبال این است که به سمتی برود که تا جایی که امکان دارد کارها به صورت الکترونیکی انجام شود و طرح جامع مالیاتی کشوربه اجرا درآید. مانند خوراک یک کارخانه که مواد اولیه است، خوراک مالیات هم اطلاعات مالیاتی است. هر کشوری که بتواند این اطلاعات مالیاتی را کاملتر و دقیقتر و منظمتر و بینقصتر وارد سیستم مالیاتی کند،
میتواند مالیات بهتری بگیرد. هرچقدر اطلاعات ناقصتر درآید باعث میشود که مالیات هم ناقص وصول شود. اگر سازمان امور مالیاتی تمام پروژهها را اجرایی کند باز نیاز به این دارد که کشور به طرف دولت الکترونیک برود و اینکه تنها بتوانیم مالیاتها را مکانیزه کنیم، کافی نیست. لازم است که اطلاعات کل کشور روی سامانه بیاید. کشورهایی که موفق میشوند دولت الکترونیک داشته باشند اولین جایی که به همه اطلاعات دولت الکترونیک دسترسی دارد، ادارات و سازمان مالیاتی کشور است. سازمان مالیاتی، تنها سازمانی است که به همه اطلاعات بانکی و پولی کشور، اطلاعات ثبتی کشور، املاک کشور،
اطلاعات ثبتاحوال و مشخصات فردی افراد کشور، اطلاعات شهرداریها، اطلاعات بازرگانی، اطلاعات گمرک دسترسی دارد تا بتواند اطلاعات بگیرد. هماکنون در دنیا سیستم خوداظهاری مالیاتی هم داریم و در کنار این موضوع تمام اطلاعات گروههای مختلف که ذکر شد نیز بهصورت الکترونیکی در دسترس است. در دولت الکترونیک بخشی ازهزینهها کاسته میشود اعم از چاپ و ارسال قبض و این حجم هزینه كاسته شده قطعا در جیب شهروندان نمیرود ضمن اینكه تسهیلاتی را هم دولت و سازمان مالیاتی در ازای منفعت از عدم چاپ كاغذی برای مردم قائل نیست. الکترونیکی شدن چه سودی برای مردم در بردارد؟ وقتی
خوداظهاری الکترونیکی باشد، چند خدمت به مردم میشود؛ اولا هم هزینههای اضافی برای دولت و هم برای مردم ندارد. علت این است که ایاب و ذهابها و رفتوآمدها به سیستمهای مالیاتی قطع میشود. اظهارنامه بهصورت الکترونیکی داده میشود و بهصورت الکترونیکی گرفته میشود. تشخیص مالیات بهصورت الکترونیک داده شده و پرداخت مالیات به صورت الکترونیکی انجام میشود. اینها باعث میشود که کلا هم برای دولت و هم برای مردم کمترین هزینهها را داشته باشد. از نظروصول مالیاتی یکی این است که بهترین مالیات، مالیاتی است که کمترین هزینه را هم برای دولت به عنوان وصولکننده
مالیات داشته باشد و هم برای مردم به عنوان پرداختکننده مالیات. این سیستم این کار را انجام میدهد. دوم اینکه نفعی که برای کشور دارد جلوگیری از فساد و رانت است. یکی از مشکلاتی که در کشورهای درحال توسعه و جهان سوم وجود دارد معمولا وقتی پای ارباب رجوع به ادارات دولتی باز میشود،بعضاهمراه خود فساد هم میآورد. این رودررو بودن و رفتوآمدها باعث برخی زدوبندها و فسادهای اداری میشود. هر سازمان و هر کشوری هر قدر بتواند پای اربابرجوع را از سیستمها قطع کند و سیستم کار را انجام دهد هم عادلانهتر است و هم فسادها و رانتها در کشور کم میشود. وقتی سیستم کار کند،
اطلاعات را گرفته و پردازش و نهایتا اعلام میکند که مالیات هر فرد چقدر است و تشخیصهای سلیقهای و اینکه از کسی خوشتان بیاید یا بدتان بیاید از بین میرود. قبول دارید كه هنوز مالیات خیلی از اصناف با همان سیستم علیالراس تعیین میگردد؟ بله، درحال حاضر هنوز سیستمهایمان کامل نیست. تعدادی از پروژهها را در کشور اجرایی و عملیاتی کردهایم ولی سیستم هنوز کامل نیست و بعضی از قسمتهایش هنوز بهصورت جزیرهای عمل میشود. اصلاحیه قانون مالیاتها باعث شد که تغییرات و اصلاحاتی دهد ازجمله در علیالراس تصمیمات جدیدی گرفته میشود که به شکل سابق علیالراسهایی
که سلیقهای بود، انجام نشود. الکترونیکی شدن اظهارنامهها تا چه حد میتواند به عدم فرارهای مالیاتی کمک کند؟ در کشوری مانند آمریکا یا سوئد 97 درصد مالیاتها از طریق سیستم خوداظهاری گرفته میشود و فقط 3 درصد مالیاتها از طریق اقتدار مالیاتی گرفته میشود. یعنی نقش ادارات و کارکنان مالیاتی تقریبا نقشی 3 درصدی است و 97 درصد مردم خودشان از طریق سیستم خوداظهاری کرده و اظهارنامه میگیرند. از آنجا که به همه این اظهارنامهها رسیدگی نمیکنند بهصورت رندوم به 5، 10 یا 15 درصد اظهارنامهها رسیدگی میکنند. درحقیقت راستیآزمایی میکنند و بعد به پروسه رسیدگی وارد
میشوند. آن کشورها از آنجا که دولت الکترونیک دارند و سیستم اطلاعاتیشان قوی است اگر کسی خلاف گفته باشد، فوری مچش گرفته و دستش باز میشود. یکی از مشکلات ما این است که سیستمهایمان اطلاعات کاملی ندارند و با وجود اینکه خوداظهاری انجام میدهیم ولی اگر کسی خلاف گفته باشد راستیآزمایی را نمیتوانیم کامل انجام دهیم. نمونه اینکه طبق آمار 300هزار تا 500 میلیون املاک ثبتی داریم. 100 میلیون از املاک ثبتی وارد پروسه ثبت شده است که ثبتاسناد طی سالهای اخیر این تعداد را وارد طرح جدید کامپیوتری خود کرده است و بقیه بهصورت جزیرهای است. اگر به یاد داشته باشید خانهای
تا متراژ 120متر را که اجاره میدادند، از مالیات معاف بودند که بدین صورت هر شخصی میتوانست از یک 120متر در کشور استفاده کند. یعنی اگر یک آپارتمان 120متری را اجاره میداد، از مالیات معاف بود. ولی در همین تهران ممکن است کسی 20 آپارتمان داشته باشد ولی بازهم تشخیص داده نمیشد و معاف میشد به علت اینکه سیستم مالیاتی و سیستم ثبت به هم متصل نبود. دولت بنا دارد كه از خانههای خالی نیز مالیات بگیرد، با توجه به اینكه طبق آمار اتحادیه املاك فقط حدود 500 تا 800 هزار واحد خانه خالی در تهران وجود دارد آیا دولت توان شناسایی صاحبان آنها را دارد تا بتوان نسبت به استرداد مالیات از
آنها اقدام كند؟ من بدبین نیستم ولی هنوز شرایط را برای این امر آماده نمیبینم. یکی از مشکلات مالیاتی این است که هزینه وصول مالیات کمتر از درآمدی باشد که اخذ میشود. باید درحقیقت مالیات نفع داشته باشد و اینطور نباشد که 10 ریال خرج کنید تا 9 ریال بگیرید! منازل مسکونی خالی از آن تیپ مالیاتهایی است که 10 ریال خرج میکردیم تا 9 ریال بگیریم. چون آنقدرها آمار دقیق منازل خالی را نداریم. درحال حاضر میبینیم در یک مجتمع خالی آپارتمانهایی هست که تنها یک موکت و یک یخچال در آن وجود دارد و فرد مدعی است که مادربزرگ و پدربزرگش با او زندگی میکند که برای اثبات خالی بودن یا
نبودنش با مشکل مواجه میشوید. این از آن دست مواردی است که شناسایی آن برای سازمان مالیات کشور خیلی دشوار است. هنوز هم این مشکلات وجود دارد. من زیاد خوشبین نیستم که این مالیات انجام شود و بتواند کاربرد خود را داشته باشد. در ارتباط با مالیات با ارزشافزوده، آقای عسگری اعلام کردند که امسال قصد اضافه کردن آن را ندارند و برخلاف اینکه انتظار میرفت یک درصد افزایش یابد، دو درصد افزایش یافت. اخیرا هم اعلام شده كه در بودجه 94 نیز یك درصد به آن اضافه میگردد. مگر بنا نبود كه تا پایان برنامه پنجم این مالیات 8 درصد باشد؟ مالیات بر ارزشافزوده تا پایان برنامه پنجم باید
روی نرخ 8 درصد باشد. بحثی که وجود دارد اینکه سال آینده باید 8 درصد کامل شود. نمایندگان مجلس امسال طرحی را تصویب کردند که یک درصد به حوزه سلامت اختصاص دادند. اگر آن یک درصد حوزه سلامت را جدا تصویب کنند بحثش جدا خواهد بود ولی اگر بخواهند آن یک درصد را جزو این قانون بیاورند خود این 8 درصد باید تا پایان برنامه پنجساله داشته باشد که سهم سازمان مالیاتی و شهرداری است. هرچند که سازمان مالیاتی معتقد است درحال حاضر 7 درصد است و یک درصد را بهعنوان یک کارگزار به حوزه سلامت میدهد. اما 8 درصد اعمال میشود ولی آنچه در خزانه مملکت 8 درصد به صورت کامل وارد شود، مسیر مصرفش
متفاوت است. فکر میکنید برای برنامه ششم مالیات بر ارزشافزوده به چند درصد خواهد رسید؟ نمیدانم و نمیتوانم حدس بزنم. ما هنوز هم جزو کشورهایی هستیم که مالیات بر ارزش افزوده مان دارای نرخ پایینی است. یعنی معمولا بین 15 تا 25 درصد است. ولی ما هنوز هم جزو کشورهایی هستیم که نرخ مناسبی داریم. نمیتوانیم بگوییم چون در کشورهای دیگر بین 15 تا 25 درصد است ما هم باید به آنها برسیم چراکه در مقابل آنها تسهیلاتی برای مردم درنظر میگیرند و زندگی به شکلی است که آن میزان را میپذیرند. اگر در ایران چنین افزایش داشته باشدآیا مردم پذیرای آن خواهند بود؟ خدمات دولت به نحوی است که
فرهنگ مالیاتی در همه کشورها اثر دارد. معمولا کشورها را از نظر مالیاتی به دو دسته خوشاخلاق و بداخلاق تقسیم میکنند. از نظر فرهنگی یکی همین زمینههایی است که مربوط به خدمات دولت میشود و میزان اعتماد مردم به دولت. اعتماد به دولت و خدمات دولت دو معیار مهم ارتقای فرهنگ مالیاتی و خوشاخلاقی مالیاتی است. خدمات زیادی صورت گرفته است و طی 35سال بعد از انقلاب 60هزار روستای بدون برق، آب، گاز، مدرسه و خانه بهداشت داشتیم. کشوری بودیم که مانند کشورهای اروپایی زیرساختهای کامل نداشتیم که بخواهیم مالیاتها را صرف رفاه مردم کنیم. از آنجا که باید کارهای زیرساختی انجام
میشد چندان برای مردم ملموس نبود. خدمات شهرداری برای مردم ملموس است. مردم با دیدن اتوبان، تونل، پارک و خانه فرهنگ خدمات شهرداری را میبینند و راحتتر عوارض میپردازند. مالیاتی که شهرداریها میگویند مالیاتهای محلی است. اصطلاحا دولتهای محلی مالیاتهای محلی میگیرند. اما سازمان مالیاتی در چارچوب خزانه است و ساخت بیمارستان و مدرسه در شهرستانها برای مردم ساکن تهران قابل لمس نیست درحالی که این کار انجام میشود. دولت باید گزارشدهی واطلاعرسانی را بیشتر کند. مردم باید بدانند که پول مالیاتهایشان کجا خرج میشود و اگر اطلاع رسانی به مردم بیشتر شود
آنها هم راغبتر میشوند. رئیس سازمان مالیاتی اعلام كردند كه 96درصد درآمد مالیاتی تا بهمنماه محقق شده، به نظر شما این آمار درست است؟ ما نسبت به تولید ناخالص داخلیمان حدود 8درصد مالیات میبندیم و برخی کشورها تا 40 درصد هم نسبت به تولید ناخالص داخلیشان مالیات میبندند. معمولا کشورهای پیشرفته بین 20 تا 30 درصد هستند. این رقم از ظرفیت مالیاتی کشور است. مثلا معدنی داریم که ظرفیت محسوب میشود اما ابزار بهرهبرداری از آن را دراختیار نداریم. سیستم مالیاتی در کشور ما اکنون همین حالت را دارد. اینطور که میبینیم حداقل برداشت از ظرفیت مالیاتی کشور است. نسبت
تولید ناخالص داخلی کشور حدود 8 درصد است، ظرفیت وجود دارد اما باید سازمان مالیاتی ما کارآمدتر شود. هرچه ساختار سازمان مالیاتی بهتر شود این ظرفیت وجود دارد و میتواند بهتر برآورده کند. پس با این رقم موافق هستید؟ رقم، رقم بدی نیست ولی باید دید امکاناتی که سازمان مالیاتی دارد تا چه حد میتواند... دولت بودجه 94 را بر اساس نفت 72 دلار بسته است و در عین حال شاهد كاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی هستیم.از طرفی وزیر اقتصاد و نفت و حتی سخنگوی دولت نیز اعلام داشتهاند كه مملكت را با نفت 25 دلاری هم میتوانند اداره كنند، فكر میكنید نقشه راه دولت در این خصوص چیست؟ از
برنامههای سوم، چهارم و پنجم (سه برنامه) آمده است که به طرف بودجه بدون نفت برویم. این نفت سرمایه است و برای هیچ کشوری عاقلانه نیست که از سرمایه بخورد. مثل اینکه یک خانواده ماشین، طلا یا فرش خود را بفروشد و خرج خوراک و پوشاکش کند. سرمایه باید خرج سرمایهگذاری شود. همان کاری که نروژ، مکزیک و مالزی انجام داده است. مالزی با همان میزان نفتی که دارد توانسته تحولاتی در کشور خود ایجاد کند چراکه نفت را در بودجه نیاورده و در قالب شرکت پتروناس برده است. برجهای دوقلویی که در کوالالامپور میبینید و تقویت توریست و گردشگری همان چیزی است که پتروناس از سرمایهگذاریهای
نفتی ساخته است. مکزیکیها و نروژیها هم همین کار را انجام دادند و درآمد حاصل از نفت را در صندوق گذاشتند البته نه مثل صندوق ذخیره ما. به طور کلی اعتقاد دارم باید نفت را کمکم از بودجه کل کشور جدا کرد. اولین کاری که دولت باید انجام دهد باید ساختار خود را اصلاح کند. ساختار دولت پرهزینه است و تعداد کارمندان چندمیلیونی دولت که دو، سه برابر کشوری مانند ژاپن است. درحالی که ژاپن دو برابر ما جمعیت دارد ولی کارمندان ما سه برابر ژاپن هستند. ژاپن 10 تا وزارتخانه دارد. دولت بزرگ، هزینه و خرج بزرگ دارد. راهی ندارد غیر از اینکه نفت (سرمایه) را بفروشد و به کارمندان پشت میزنشین
بدهد. همین بلا بر سر مالیاتها هم میآید. ما مالیاتها را از تولیدکننده و مولد میگیریم که باید خرج توسعه و تولید شود و به کارمند اداری پشت میزنشین بابت حقوق میدهیم. یعنی از یک بخش مولد مالیات میگیریم و در یک بخش غیرمولد خرج میکنیم. از این طرف هم سرمایه را میخوریم و هم مالیاتها را از بخشهای مولد به بخشهای غیرمولد میآوریم. همه اینها ریشه در اندازه دولت دارد. دولت باید کوچک شود و این کار به طور جد دنبال شود نه اینکه ادغام انجام دهیم به این معنا که یک وزیر و چند معاون را کسر کنیم. درحالی که ساختمانها، کارمندان و وظایف بر سر جای خود باقی ماند. مثل
اینکه همه مشکل این بوده که یک وزیر و 4 معاون را کسر کنیم. این هدف ادغام نیست. مشکلات بزرگی که اکنون وجود دارد همین است. این ساختار دولت تا زمانی که اصلاح نشود، مشکلات حل نمیشود. فکر میکنید دولت حساب ویژهای را برای درآمدهای مالیات در سال آینده خواهد داشت؟ اصلا دولت با این حجم و اندازه و بوروکراسی راهی ندارد که هم نفت را بخورد و هم مالیات را از بخشهای مولد بگیرد و در بخشهای غیرمولد خرج کند.