آیا اهمیت حاشیه نشینی در شهرها کمتر از معضل دریاچه ارومیه است؟
به لحاظ سلبی هم میتوان گفت دقت در حریم و محدوده شهری می تواند یکی از راههای مقابله با حاشیهنشینی باشد. همچنین برخورد با ساخت و سازهای غیرقانونی در حریم شهرها می تواندانگیزه حاشیه نشینی را کاهش دهد.
کد خبر :
397611
تدابیر رفع معضل برای رفع این معضل ساخت مسکن برای حاشیهنشینان در دستور کار قرار گرفته اما به نظر میرسد این چارهاندیشی هم نتواند به حل قاطع این مشکل کمک چندانی کند. به عنوان مثال پروژه ۲۲۰ واحدی را برای اسکان ۱۵۰۰ نفر از حاشیه نشینان تبریز پروژه ای کوچک است که جوابگوی خیل عظیم حاشیه نشینان این شهر نیست. حاشیه نشین ها در نا مطمئن ترین مکانها زندگی می کنند به طوریکه وقوع زلزله ای کوچک در کلانشهر تبریز می تواند فاجعه ای بزرگ برای آنها در پی داشته باشد، چراکه بسیاری از این خانه های مسکونی استحکام حداقلی را ندارند و علاوه بر اینها وضعیت بهداشتی و امکانات
درمانی نیز در این مناطق مطلوب نیست. بررسیها نشان میدهد اگر زلزلهای نه چندان بزرگ در این مناطق به وقوع بپیوندد بدون شک همه خانهها بر سر حاشیهنشینان ویران شده و حتی جایی برای نشستن هلیکوپترهای امداد نیز نخواهد بود. چراکه اکثر این واحدها در دامنه کوه و در جاهای غیریکنواخت به صورت کاملا غیراصولی ساخته شده است. رسالت مطبوعات و فعالان اجتماعی بر طبق اسناد تاریخی معضل حاشیه نشینی نیم قرن است که گریبان تبریز را گرفته و از آن زمان تا کنون فکر اساسی برای حل این معضل نشده است. با این وجود، کماکان حل این معضل در دستور کار جدی مسئولان دولتهای قبل و فعلی قرار
نگرفته است. نهادهای اجتماعی از جمله رسانهها و سمنهای فعال، نقش موثری در به تصویر کشیدن معضلات حاشیهنشینی دارند، اما به نظر میرسد آن طور که باید و شاید در این زمینه فعال نیستند. خبرنگاران و فعالان مدنی و اجتماعی قبلا تقلا و تلاش زیادی در بیان مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه داشتند، اما به نظر میرسد همین نقش را در خصوص نشان دادن معضلات واقعی مردم ایفا نمیکنند. در این راستا باید تلاش شود که فعالان اجتماعی و رسانه ها تلاش موثری را برای واداشتن مسئولان به زدودن حاشیه نشینی در شهرها داشته باشند. عدالت، حلقه مفقوده رسیدگی موثر به معضل حاشیهنشینی
حاشیهنشینی از چندین سال گذشته با افزایش جمعیت و به تبع آن مهاجرت آغاز شد و اکنون با انتقال فرهنگ ها، ساخت و سازهای غیر اصولی ادامه پیدا کرده و افرادی که در حریم قانونی شهر نمی توانند سرپناه و ماوایی برای خود بدست بیاورند به ناچار به سمت حاشیه شهر کشیده شده اند و هر روز هم بر تعداد آنها افزوده می شود. مسئولان استانی می گویند ریشه بسیاری از حاشیهنشینیها در کلان شهرها عدم توجه به شهرهای کوچک است، بنابراین تقویت و رشد شهرهای کوچک عامل مهمی در حل معضل حاشیهنشینی است. به لحاظ سلبی هم میتوان گفت دقت در حریم و محدوده شهری میتواند یکی از راههای مقابله با
حاشیهنشینی باشد. همچنین برخورد با ساخت و سازهای غیرقانونی در حریم شهرها میتواند انگیزه حاشیهنشینی را کاهش دهد. در مجموع باید گفت که مسئولان دولتی و شهری وظیفه خطیری در قبال ریشهکن سازی این موضوع بر عهده دارند. عدالت ایجاب میکند الگوی توزیع درآمد در سطح کلان و ملی تغییر کند. مدیریت شهری نیز باید دراختیار مردم و سازمانهای محلهمحور قرار بگیرند و الگوی مدیریت از بالا به پائین با مدیریت از پائین به بالا تلفیق شود. نکته جالب اینکه حل این معضل غیرممکن به نظر نمیرسد چرا که به عنوان مثال پیش از دهه 70 میلادی، حلبیآبادهای زیادی در شهر پاریس وجود داشتند
که با برنامهریزی به محلههایی مفرح و نو تبدیل شدند.