دمخروسِاسرائیلیاتبیرونزدهمسیوپلانتو!
ما در فرانسه آزادی بیان مطلق داریم. من اصلا نمیفهمم چرا این سوال را میپرسی؟! «ژان پلانتو» کاریکاتوریست روزنامه لوموند سال 78 برای داوری دو سالانه کاریکاتور ایران به تهران آمده بود. به درخواست خودش به محل اقامتش در هتل لاله رفتم تا در مورد آزادی بیان در مطبوعات ایران با من مصاحبه کند.
هفتمین شماره از دوهفتهنامه طنز و کاریکاتور «بزنگاه» به مدیرمسئولی مازیار بیژنی راهی کیوسکهای مطبوعاتی شده است. بیژنی در سرمقاله این شماره «بزنگاه» به بیان خاطره خود با «ژان پلانتو»، یکی از کاریکاتوریستهای فرانسوی پرداخته است که این روزها خود از دستاندرکاران نشریه طنز «شارلی ابدو» است: ما در فرانسه آزادی بیان مطلق داریم. من اصلا نمیفهمم چرا این سوال را میپرسی؟! «ژان پلانتو» کاریکاتوریست روزنامه لوموند سال 78 برای داوری دو سالانه کاریکاتور ایران به تهران آمده بود. به درخواست خودش به محل اقامتش در هتل لاله رفتم تا در مورد آزادی بیان در مطبوعات ایران با من مصاحبه کند. مترجم، سیدمسعود شجاعی طباطبایی بود. سوالاتش از اول درباره سانسور و عدم آزادی بیان در مطبوعات و دستگیری کاریکاتوریستها بود. مرتب میپرسید: «آیا از کشیدن کاریکاتور نمیترسی؟! نمیترسی که دستگیر و زندانی شوی؟! چرا از کشیدن کاریکاتور از آخوندها و زنها با شلوار جین و کفش آدیداس ممنوع است؟» من سعی کردم توضیح بدهم که مطبوعات هر کشوری دارای قوانین و خط قرمزهای خودش هست ولی قانع نمیشد تا اینکه پرسیدم مگر در فرانسه آزادی بیان، مطلق است؟ او هم با تعجب میگفت این سوال پرسیدن ندارد! من گفتم اگر آزادی مطلق است چرا گارودی به جرم نوشتن یک کتاب علیه صهیونیسم، دستگیر و زندانی شد؟ مگر نویسنده را به صرفا به جرم نوشتن یک کتاب تحقیقاتی زندانی میکنند؟ گفت حق نداشت این را بنویسد! گفتم چرا؟! گفت چون علیه حقیقت مینوشت باید زندانی میشد! پرسیدم تو که آزادی مطلق داری و ادعا میکنی که هیچ تعصب مذهبی و سیاسی هم نداری میتوانی راجع به کورههای آدمسوزی در آشوویتس کاریکاتور بکشی؟! گفت این در فرانسه مثل این است که یکی بیاید و راجع به همجنسبازی بزرگان شما کاریکاتور بکشد. شما با او چه برخوردی میکنید؟ نفهمید که با این مقایسه ناخواسته به تقدس هلوکاست اعتراف کرد! گفتم حالا بالاخره آزادی داری بکشی یا نه؟! گفت آزادی که داریم ولی گروههای فشار صهیونیستی یک مقدار ممکن است اذیت کنند! من آن موقع نمیدانستم و او هم نگفت که انکار هلوکاست در فرانسه و آلمان و چند کشور دیگر اروپایی جرم جنایی اتس و با طرف مانند نازیهای دادگاه نورنبرگ برخورد میکنند! آخر مصاحبه با اشاره به کفشهای من گفت ولی نگفتی تو که خودت کفش آدیداس میپوشی چرا کاریکاتور زنها را با کفش آدیداس نمیکشی! کفشهای من کتانی ایرانی بود! کفش آدیداس؟! دیجیتالم کجا بود؟! این روزها که بحث جنجالی آزادی بیان در فرانسع سر نشریه کذایی «شارلی ابدو» داغ شده یاد این خاطره افتادم به ویژه که جناب پلانتو خودش با وجود ادعاهای ضدتعصب و بیطرفی از دستاندرکاران و هواداران متعصب همین نشریه ضددینی و ضداسلامی است. دم خروس اسرائیلیات بدجور بیرون زده موسیو پلانتو!