موروثه ناخلف احمدینژاد در میان اصولگرایان / آقایان، روش لجبازی را به موضع گفتمانی تغییر دهید!
از سویی اختلافات ناشی از سهمخواهی و هیجان نزدیک شدن به قدرت دامنه شکاف میان لیبرالها را افزایش داده است و از سوی دیگر اصولگرایان هنوز نتوانستهاند از شکست خود در انتخابات گذشته عبرت بگیرند و از مشی غلط احمدینژادی عبور کنند. با دقت در روند فعلی و حوادث گذشته میتوان به نکاتی دست یافت که رمز موفقیت در انتخابات آینده مجلس را آشکار میکند.
سرویس سیاسی «فردا»: در حالی که همایش اصلاحطلبان از اختلافات شدید در میان چهرههای این جریان پرده برداشت؛ نشان داد که یک فرصت طلایی برای اصولگرایان در راستای وحدت برای شرکت موثر در انتخابات آینده مجلس بوجود آمده است. با وجود آنکه جریان اصلاحطلبی شدیدا به فکر سهمخواهی شده و مرکزیت خود را از دست داده است اما اینگونه وانمود میکند که قابلیت ایجاد وحدت در این جریان همچنان وجود دارد. هر چند در یک نگاه واقعگرایانه هنوز زمان زیادی برای پیش بینی سرنوشت جریانات سیاسی تا انتخابات آینده مجلس باقی مانده است اما آثار افزایش شکاف میان اصلاحطلبان گاملا مشهود است.
لجبازی موروثه احمدینژاد
طیفهای متفاوت جریان لیبرال که بعدها از مدتها روزنههایی را برای نزدیک شدن به قدرت مشاهده کردهاند شدیدا به سمت واگرایی ناشی از هیجان انتخابات آینده پیش میروند. اما در سوی دیگر میدان و در میان جریان اصولگرایی همچنان تلاش برای اجماع و اتحاد برقرار است اما به انجام رسیدن این تلاشها نیازمند بازنگری در رویه غلطی است که در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد پایهگذاری شد. بسیاری از کارشناسان سیاسی شکاف ایجاد شده در میان اصولگرایان را ناشی از سیاست لجبازی برگرفته از دوران احمدینژاد میدانند که این سیاست حقیقتا یکی از دلایل اصلی عدم توفیق این جریان در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بود.
مردم در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به مشی غلط در میان اصولگرایان پاسخ منفی دادند و این موضوع فرصت مناسبی را برای جریانات رقیب ایجاد کرد. زمانی که بزرگان اصولگرایی هر کدام با لجبازی کاندیدای مورد نظر خود را اصلح میدانند و شرایط و مقتضیات زمانی را در نظر نمیگیرند در واقع از دست عرصه مهمترین ثمره چنین وضعیتی است.
مشی لجبازی که در دولت احمدینژاد کاملا مشهود بود باعث شد شکاف میان این جریان افزایش یابد. گفتمان اصولگرایی در میان اختلافات ناشی از لجبازی لیدرهای جریان بدست فراموشی سپرده شد و این در حالی بود که مردم مشتاق رای دادن به این گفتمان بودند. مردم زودتر از اصولگرایان به این نکته پی بردند و سریعا از مشی سیاسی حامیان احمدینژاد عبور کردند اما تاثیرپذیری و بیتدبیری برخی چهرههای اصولگرایی از این موضع باعث شد تا کل جریان قربانی اشتباه فردی افراد شود. جمع شدن حول گفتمان مهمترین عنصر موفقیت اصولگرایان در انتخابات آتی خواهد بود.
آرایش سیاسی جدید در اصولگرایی
اغلب واجدین شرایط شرکت در انتخابات را جوانان و میانسالان تشکیل میدهند. این گروه هدف تمایل زیادی به رای دادن به افراد مسن ندارند و جوانگرایی و استفاده از بدنه متخصص جوان میتواند کمک شایانی به تقویت سبد رای اصولگرایی نماید. از سوی دیگر ساختار اصولگرایان تا حدود زیادی نیازمند ترمیم و بازنگری است تا بتواند خود را با نیازهای جامعه منطبق کند و انعطاف لازم را در جهت اهداف اصولگرایی از خود نشان دهد.
اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمیشود اما متاسفانه بخش عظیمی از جامعه اصولگرایان را بواسطه نداشتن یک ساختار اجرایی کارآمد به شعارزدگی متهم میکنند. متاسفانه اصولگرایان بشدت از چهره شدن عناصر جوان خود اجتناب میکنند و این موضوع سبب میشود تا عموم مردم اصولگرایی را یک جریان کهنسال و با ویترین نه چندان جذاب است این در حالیست که جریان موازی به روشهای متفاوت سعی در پنهان کردن چهرههای کهنسال خود دارد.
رفع تبعیض، عدالت اجتماعی و آزادی بیان در داخل چارچوب نظام اسلامی از شعارهای اصلی جریان اصولگراست که کمتر به آنها توجه شده است و یکی از دلایل این عدم توجه شرکت بی مورد چهرههای این جریان در درگیریهای داخلی این جناح بوده است. با بها دادن به بدنه جوان تر اصولگرایی و نمایش جو پرنشاط داخل جریان رقبت عمومی برای تمایل به اصولگرایان افزایش مییابد. آرایش سیاسی جدید و با استفاده از مهرههای جوان در جریان اصولگرایی سبب میشود روحیه مطالبهگری دهه هفتاد احیا شود چرا که به جرات میتوان گفت دولت نهم احمدینژاد ناشی از همین روحیه جوان مطالبه گر بود. طیف جوان جریان اصولگرا باید بتواند در حوزه تولید فکر و اندیشه و همچنین خط مشق، نقش موثری را در جریان اصولگرا ایفا کند .
شفاف سازی فعالیتها و ممانعت از شایعه سازیها
در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد حوادثی رخ داد که برخی از مردم را نسبت به اصولگرایی بدبین کرد. هرچند بعدها ماهیت این حوادث برای اختلافاندازی میان اصولگرایان با نام جریان انحرافی شناخته شد اما هنوز بسیاری از مردم از ماهیت این افراد آگاهی ندارند. همان کهنسال بودن بدنه اصولگرایی باعث شده است تا اولا چنین جریانات معلوم الحالی ولو برای مدتی کوتاهخود را پرچم دار این جریان بدانند و ثانیا عبور از اختلافات ناشی از این عناصر نفوذی برای اصولگرایان کمی دشوار باشد. براي تحقق رابطه شفاف با مردم روشنگري و تبيين مسائل بسيار مفيد فايده خواهد بود .
همچنین جناح رقیب بسیار تلاش میکند تا به راه انداختن جنگ زرگری به بهانههای مختلف عملکرد خود را ناشی از کارشکنی اصولگرایان نمایش دهد. وظیفه رسانههای اصولگرایی روشنگری است و باید تا حد امکان از تخریب جناح رقیب جلوگیری کرد چرا که این موضوع سبب میشود تا پرستیژ اپوزوسیونی جریان اصلاحات پنهان شود و عملکرد آن کمتر مورد نقد عموم مردم قرار گیرد. احتمالا این قبیل بازیهای سیاسی لیبرالها در روزهای باقی مانده تا انتخابات شدت خواهد گرفت.