رهاورد بی تدبیری نظام آموزش عالی برای کشور/ دانشگاه یا بنگاه اقتصادی!

با این حال اما هنوز هم ورود به مقطع کارشناسی برای دهه 60 ای هایی که پرجمعیت ترین نسل جوان دانشگاهی ایران محسوب می شوند سخت بود تا این که زمان گذشت و نوبت به دهه 70 ای هایی رسید که حالا با رشد بی رویه دانشگاه های آزاد و غیر انتفاعی و علمی و کاربردی، دغدغه ای برای رسیدن به دانشگاه نداشتند .

کد خبر : 389158
سرویس جامعه فردا: کنکور و ورود به دانشگاه از مدت ها پیش بلای جان دانش آموزانی بوده است که در رویای دانشجو شدن هستند. شاید برای همین باشد که دهه شصتی ها با توجه به جمعیت بالای متقاضی کنکور از آن به عنوان غول یاد می کنند.غولی که با وجود شب بیداری ها و تست زدن ها باز هم به آسانی شکست نمی خورد و کنکور کارشناسی را برای متقاضیان میلیونی اش سخت می کرد.
اواخر دهه 70 و دهه 80 اما مساوی بود با متقاضیان میلیونی ورود به دانشگاه ها که در پی افزایش جمعیت در دهه 60 به روزهای جوانی و کنکور رسیده بودند و همین مساله رقابت را برای متقاضیان دوره کارشناسی سخت می کرد و این در حالی بود که دهه پنجاهی ها به راحتی در مقاطع بالاتر تحصیلات تکمیلی پذیرفته می شدند. جمعیت زیاد متقاضیان کنکور اما راه را برای زیاد شدن دانشگاه های جانبی زیاد کرد.در این دوران بود که شعبه های مختلف دانشگاه آزاد در شهرهای مختلف مثل قارچ از زمین رویدند و بازار دانشگاه های غیر انتفاعی، پیام نور و علمی کاربردی داغ شد و همسو با آن کلاس های کنکور و موسسات آزاد آموزش کنکور زیاد و زیادتر شدند! با این حال اما هنوز هم ورود به مقطع کارشناسی برای دهه 60 ای هایی که پرجمعیت ترین نسل جوان دانشگاهی ایران محسوب می شوند سخت بود تا این که زمان گذشت و نوبت به دهه 70 ای هایی رسید که حالا با رشد بی رویه دانشگاه های آزاد و غیر انتفاعی و علمی و کاربردی، دغدغه ای برای رسیدن به دانشگاه نداشتند و این بار ترافیک تحصیلی به مقطع کارشناسی ارشد و دکترا رسید تا باز هم نسل قدیمی تر جوان که به هر ترتیب از غول کارشناسی گذشتند، درگیر باشند. حالا هم در سال هالی اخیر تلاش ها برای حذف کنکور جدی تر شده تا جایی که به نوعی می توان گفت حذف کنکور به نوعی کلید خورده است. اما نکته اینجاست که در حالی که تلاش ها برای حذف کنکور سراسری ادامه دارد و در واقع می توان گفت پذیرش بدون کنکور به خصوص در مقطع کاردانی و کارشناسی در دانشگاه های کشور باب شده است، وزیر علوم از 800 هزار صندلی خالی در دانشگاه ها سخن می گوید. وزیر علوم و روایت از صندلی های خالی دانشگاه ها به تازگی ، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در جمع روسای دانشگاه ها و مراکز پژوهشی گفت: دانشگاه ها باید در راستای تحول و توسعه اقتصادی کشور قدم بردارند و در این راستا، اقتصاد دانش بنیان باید از مسیر دانشگاه ها پی گیری شود. فرهادی با اشاره به فعالیت بیش از 2600 دانشگاه و موسسه آموزش عالی در کشور اظهار کرد: حدود 70 هزار نفر عضو هیئت علمی و همچنین چهار میلیون و 600 هزار دانشجو در دانشگاه های کشور به تدریس و تحصیل اشتغال دارند و وظیفه و ماموریت اصلی ما دانشگاهیان در قبال این دانشجویان ، ارائه آموزش مناسب ، تربیت نیروی انسانی ، ارائه راه کارهای مهارت اندوزی و چگونگی تولید ثروت از علم است تا این جوانان فرهیخته بتوانند به راحتی وارد بازار کار شوند و در آینده اداره امور کشور را به نحو احسن به عهده بگیرند . او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به جامع و کامل بودن اسناد بالادستی در حوزه آموزش عالی گفت : ما باید در راستای این اسناد ، برنامه های عملیاتی و اجرایی مناسب داشته باشیم و در این راستا از این پس توسعه کمی باید تا حد زیادی متوازن و هدفمند باشد زیرا با توجه به توسعه بی رویه مراکز آموزش عالی در گذشته ، هم اکنون با حدود 800 هزار صندلی خالی در دانشگاه ها مواجه هستیم و این نشان می دهد که فعلا نیازی به تاسیس مراکز آموزش عالی در کشور احساس نمی شود. این سخنان وزیر علوم در واقع مهر تاییدی بود بر افزایش غیر کارشناسی تعداد دانشگاه ها در کشور که هدفی جز کسب درآمد عده ای خاص به بهانه به دانشگاه فرستادن جوانان نداشت ، فارغ از این که این همه فارغ التحصیل چگونه باید وارد بازار کار شوند. از سوی دیگر در حالی که نه فضای آموزشی در دانشگاه ها بهبود یافته و نه امکانات آموزشی تا جایی که بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی به قول معروف بیسواد هستند و در حوژه تحصیلی خود کاردان محسوب نمی شوند، حذف کنکور و وارد کردن بسیاری از جوانان به دانشگاه های پولی ، باز هم ادامه همان بحران فارغ التحصیلان غیر متخصص و بیکاری است که تمایلی به کار در رشته غیر تخصصی خود ندارند و به دلیل نبود بازار کار، بیکار می مانند. بیکارترین رشته ها به روایت آمار در این میان، بر اساس آخرین سرشماری صورت گرفته، 768 هزار بیکار در کشور دارای تحصیلات فوق دیپلم تا دکترای تخصصی هستند که در این بین، 505 هزارنفر دارای لیسانس و 207 هزار نفر فوق دیپلم هستند، ضمن اینکه بیشترین تعداد بیکاران دانشگاهی نیز در رشته های علوم انسانی و هنر، علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق و مهندسی ساخت و تولید هستند. بر طبق این آمار، بیشترین تعداد بیکاران در رشته های مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشته های علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند. از مجموع بیش از 768 هزار نفر بیکار فارغ التحصیل دانشگاهی، 363 هزار و 740 نفر مرد و 404 هزار و 311 نفر نیز زن است. بالاترین تعداد مردان بیکار در رشته مهندسی، ساخت و تولید با 178 هزار و 461 نفر است و بیشترین تعداد زنان بیکار نیز با 134 هزار و 791 نفر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کرده اند. مجموعا 100 هزار و 912 نفر مرد و زن در رشته های علوم انسانی و هنر بیکار هستند و 76 هزار و 191 نفر نیز در علوم، ریاضی و کامپیوتر جزو بیکاران محسوب می شوند. 38 هزار و 438 نفر در رشته های کشاورزی و دامپزشکی، 25 هزار و 997 نفر در رشته های بهداشت و رفاه (بهزیستی) و 17 هزار و 407 نیز در رشته خدمات بیکار هستند. از 52 هزار و 169 نفر بیکار فوق لیسانس و دکترای حرفه ای، 11 هزار و 886 نفر در رشته های علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کرده اند و 12 هزار و 353 نفر نیز دارای مدرک رشته های مهندسی، تولید و ساخت هستند. 9 هزار و 607 نفر نیز در رشته علوم، ریاضی و کامپیوتر و 6 هزار و 781 نفر نیز در رشته علوم انسانی و هنر بوده اند. سهم سایر رشته ها از موارد یادشده کمتر بوده است. به این ترتیب به طور کلی می توان گفت، 122 هزار و 863 مرد دارای مدرک فوق دیپلم و بیکار هستند، از سویی 213 هزار و 7 نفر لیسانس، 25 هزار و 517 نفر فوق لیسانس و دکترای حرفه ای و 2 هزار و 257 نفر نیز دکترای تخصصی دارند. در بین زنان 84 هزار و 447 نفر بیکار فوق دیپلم، 292 هزار و 3 نفر لیسانس، 26 هزار و 652 نفر فوق لیسانی و دکترای حرفه ای و هزار و 131 نفر نیز دارای مدرک دکترای تخصصی هستند. صندلی دانشگاه ها چگونه خالی ماند و فارغ التحصیلان چگونه بیکار شدند؟ با این حال نگاهی به دفترچه کنکور سال 94 نشان می دهد نه تنها از تقاضای دانشگاه ها برای ثبت نام در این رشته ها کم نشده بلکه بسیاری از دانشگاه ها در نهایت بدون توجه به بازار کار بدون کنکور در این رشته ها جذب دانشجو می کنند و بسیاری از افرادی هم که تمایلی به درس خواندن برای کنکور ندارند وارد این دانشگاه ها می شوند. انواع رشته های مربوط به کامپیوتر و مدریت مثال های خوبی در این خصوص هستند. از سوی دیگر،نگاهی به آمار کنکور سال 93 نشان می دهد، که با وجود پذیرش 670 هزار نفری در کنکور، گروه علوم تجربی بیشترین آمار ثبت نام کنندگان را داشته، به طوریکه 524 هزار و 6 نفر در این گروه ثبت نام کرده‌اند که 344 هزار نفر از آن‌ها نیز خانم هستند. پس از گروه تجربی گروه انسانی با 263 هزار و 319 داوطلب بیشترین آمار ثبت‌نام کنندگان را داشته است(بیشترین بیکاران در گروه علوم انسانی هستند) که در این گروه نیز تعداد خانم‌ها بیشتر است به طوریکه 163 هزار و 674 نفر در این گروه خانم هستند. گروه ریاضی با ثبت‌نام 223 هزار و 401 نفر در رتبه سوم گروه آزمایشی از نظر تعداد ثبت نام کنندگان قرار دارد که در این گروه برخلاف دو گروه دیگر تعداد مردان بیشتر است و 138 هزار و 320 نفر در این گروه مرد هستند. گروه هنر و گروه زبان با ثبت‌نام 13 هزار و 940 نفر و 10 هزار و 87 نفر از نظر تعداد ثبت نام کنندگان در رتبه آخر هستند. در این میان، 75 درصد افراد انتخاب کننده رشته کنکور 93، در این دوره پذیرفته شده اند که از این تعداد 33 درصد در پذیرش صرفا با سوابق تحصیلی و 67درصد نیز در پذیرش با استفاده از سوابق تحصیلی و نمره آزمون کنکور پذیرفته شده اند. با حسابی سر انگشتی می توان فهمید که پذیرش در رشته های علوم انسانی و ریاضی و هنر که آمار بیکاری بالایی بودند بسیار زیاد بوده و از سوی دیگر در همان روزهای کنکور سال 93 رییس سازمان سنجش اعلام کرد، در کنکور 93 بیش از 252 هزار صندلی خالی در دانشگاه ها، روی دست نظام آموزش عالی مانده است و این یعنی فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی به مقاطع بالاتر روی آورده اند و با توجه به کاهش جمعیت جوان، صندلی دانشگاه ها برای مقطع کارشناسی خالی مانده است و حالا به 800 هزار صندلی به روایت وزیر علوم رسیده است. نظر یک جامعه شناس درباره کنکور و صندلی های خالی دکتر محمد سالم، جامعه شناس و استاد دانشگاه در خصوص تمایل جوانان برای ورود به دانشگاه به خبرنگار فردا می گوید: از آنجایی که مدرک تحصیلی داشتن در جامعه ارزش به شمار می رود مطمئنا همه جوانان تمایل شدید به تحصیل در دانشگاه ها را دارند . او ادامه می دهد: با توجه به آمار 75 درصدی پذیرفته شدگان کنکور امثال و خالی ماندن صندلی های دانشگاه ها می توان به نتیجه رسید که 25 درصدی که وارد دانشگاه نشده اند یا مشکلات اقتصادی دارند و نتوانسته اند به دلیل هزینه های بالا در دانشگاه های بدون کنکور یا با رتبه زیاد شرکت کنند یا تمایل به رفتن به دانشگاه های خوب را دارند که به نظر من مورد اول درصد بیشتری دارد. سالم تاکید می کند: ورود به دانشگاه و تحصیل بدون داشتن آینده شغلی نه شان اجتماعی می آورد و نه آینده اقتصادی پس جوانان باید کم کاری وزارت علوم را جبران کنند و به هر قیمتی وارد دانشگاه نشوند.انتخاب رشته باید معقول و بر حسب بازار کار باشد و وزارت علوم هم هر چه سریعتر باید چاره ای برای صندلی های خالی و رشته های بدون بازار کار بیاندیشد. این جامعه شناس در پایان تاکید می کند: شاید اگر وزارت علوم امکاناتی را به دانشگاه ها بدهد که در مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشجو جذب کنند کرسی های دانشگاه ها خالی نماند اما این تخصیص هم باید با توجه به نیازهای جامعه صورت گیرد تا مشکلات تکرار نشود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: