داغ بم 11 ساله شد

یازده ساله شد؛ نوزادی که چند ساعت بعد از زمین لرزه 6.3 ریشتری چشمانش را به دنیا باز کرد. او محکوم است تا آخر عمر زادروزش را در سالمرگ قریب به 35 هزار نفر از همشهریانش جشن بگیرد و نمادی باشد از زندگی در بمی که با خاک یکسان شده بود...

کد خبر : 388461

ایسنا: حالا یازده ساله است و در آستانه نوجوانی چیزی از مهیب‌ترین زمین‌لرزه دو دهه اخیر کشور به یاد ندارد اما بیشترین تاثیر را از آن گرفته، شاید از چند سال پیش مدام از خودش می‌پرسد چه شد که آن اتفاق مرگبار نیم ساعت مانده به شش صبح روز پنجم دی ماه اینطور شهرش را به هم ریخت و تا امروز هنوز بم، «بم» نشده، شاید بزرگتر که شد دنبال یک راهکار برود تا آسیب‌های ناشی از زلزله را کمتر کند تا دیگر هیچکس به سرنوشت او دچار نشود، شاید هم یکی از چند ده نوجوان بمی است که پیامدهای ناشی از زمین‌لرزه او را در معرض خطر گرایش به بزهکاری قرار داده است؛ هرچه هست امروز بسیاری مسوولند تا دیگر هیچ زمین‌لرزه‌ای صفت «مرگبار» به خود نگیرد! زلزله بم درس‌ها و ناگفته‌های زیادی دارد؛ ناگفته‌هایی که تا سال‌ها هربار گوشه‌ای از آن در رسانه‌ها منتشر می‌شود و بعضی‌ها نیز برای همیشه مثل یک راز باقی می‌مانند و درس‌های زیادی که مهم‌ترینش همین تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور است؛ تشکیلاتی که برای نخستین بار سه روز پس از وقوع زلزله بم و در جریان نخستن بازدید مقام معظم رهبری از مناطق زلزله‌زده بم صحبت از ایجاد آن به میان آمد. حضرت آیت‌الله خامنه ای در توصیه‌ای به وزیر کشور وقت فرمودند:« باید در این‌جا (بم) مرکزیتی تشکیل شود؛ این خیلی مهم است. ستاد شما در این‌جا، یک تمرکز قطعی لازم دارد. روزهای اول شاید تشتت دستگاه‌های مختلف خیلی محسوس نباشد؛ ولی بعد اگر دوباره‌کاری‌ها و تعارض‌ها وجود داشته باشد، خود را نشان خواهد داد و مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. لازم است یک مرکزیتِ خیلی قوی، متقن، کارآمد، آگاه و متوجه همه‌ی جوانب در این‌جا تشکیل شود. غیر از مرکزیتی که باید در تهران به‌وجود بیاید و تشکیل شود، این‌جا هم یک تمرکز قوی متشکل از دوستان بومی و کسانی که از تهران آمده‌اند - چه برادران سپاه و بسیج و ارتش و چه دیگران - لازم است. ببینید چگونه می‌توانید این مرکزیت را تشکیل دهید.» (سایت مقام معظم رهبری) . تدبیر رهبری و ایجاد سازمان مدیریت بحران چند روز بعد (21 دی ماه 82 ) و در جریان دیدار حجت‌الاسلام والمسلیمن سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت و هیات وزیران با مقام معظم رهبری، ایشان بار دیگر صریح‌تر از قبل با اشاره به همیشگی‌بودن احتمال وقوع حوادث طبیعی از جمله زلزله در نقاط مختلف کشور بر لزوم تشکیل مرکزی زیر نظر معاون اول رئیس‌ جمهوری به منظور بررسی و برنامه‌ریزی اولویت‌های مختلف در حوادث طبیعی تاکید و خاطرنشان کردند: « این مرکز باید با حضور تمام دستگاه‌های مسئول جهت نیازهای مختلف نجات ، امداد ، اسکان موقت ، امنیت و هماهنگی دستگاه‌های امدادرسان، آیین‌نامه‌های دقیقی تنظیم و پیش‌بینی‌ها و امکانات و تجهیزات لازم را تدارک نماید تا به هنگام وقوع حوادث طبیعی در سریع‌ترین زمان ممکن امدادرسانی به صورت متمرکز آغاز شود.» ایشان همچنین در این دیدار مسئله امداد را یکی از مسائل مهم و ظریف خواندند و تاکید کردند: «در خصوص آموزش امدادگر و سازماندهی آنان باید برنامه‌ریزی صورت بگیرد.». مقام معظم رهبری تدوین سیاست تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی در زمان وقوع حوادث طبیعی را یکی دیگر از کارهای مهم این مرکز برشمردند و افزودند : « البته در حادثه زلزله بم تبلیغات عاطفه‌انگیز صدا و سیما بسیار خوب بود و همه مردم و مسئولان را متوجه اهمیت مسئله نمود که این اطلاع‌رسانی باید ادامه داشته باشد.» حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین با تاکید بر لزوم جدی‌گرفتن مسئله مقاوم‌سازی شهرها و اجرای تصمیم دولت در این خصوص افزودند: «علاوه بر اینکه بر ساخت و سازهای جدید نظارت کامل صورت می‌گیرد باید ساختمان‌های موجود در شهرهایی که احتمال زلزله در آنها وجود دارد مقاوم‌سازی شوند.» (سایت مقام معظم رهبری) به دنبال رهنمودهای مقام معظم رهبری، دولت خاتمی، اقدامات و مطالعات اولیه برای ایجاد سازمانی برای مدیریت بحران‌ها و سوانح طبیعی را آغاز کرد؛ روندی که در دولت دکتر محمود احمدی‌نژاد نیز ادامه یافت و سرانجام در پنجم خردادماه سال 87 تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور در مجلس به تصویب نمایندگان رسید. در آن زمان مقرر شد این سازمان به مدت پنج سال فعالیت آزمایشی داشته باشد و پس از آن با بازنگری در قوانین و مقرراتش درباره ادامه فعالیتش تصمیم گرفته شود؛ تصمیمی که در حال حاضر یک سال نیز تمدید شده است. اما این همه ماجرا نیست. در ادامه این گزارش، ایسنا درس‌هایی را که هنوز با گذشت 11 سال از زلزله بم گرفته نشده است از مسوولان و کارشناسان جویا شده است. نجار: هنوز به ساخت و سازها بی‌توجهیم اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا درباره درس‌هایی که از زلزله بم نگرفتیم، می گوید:« زلزله بم حادثه دردناکی بود و من معتقدم هنوز نتوانسته‌ایم ذره‌ای از دردهای بازماندگان این حادثه را تسکین دهیم. این زمین‌لرزه درس عبرتی برای همه ما اعم از مردم و مسولان بود و بهترین تدبیر را پس از آن مقام معظم رهبری داشتند که دستور تشکیل سازمان مدیریت بحران را به دولت وقت دادند.» او در عین حال گفت: « علیرغم تمام اقدامات بزرگی که در برخورد با حوادث طبیعی به ویژه زلزله انجام شده است، به نظر می‌رسد همچنان توجه به زلزله در کشور کم و باور مردم و مسوولان نسبت به آن محدود است، متاسفانه برخی مانند آن مثل معروف که تنها مرگ را برای همسایه می‌دانند برخورد کرده و گرچه نسبت به بروز زلزله حساسند اما آن را برای دیگران می‌دانند و باور ندارند که ممکن است روزی این حادثه خودشان را نیز تهدید کند.» رییس سازمان مدیریت بحران کشور با تاکید بر اهمیت ساخت و سازها تصریح کرد:« شما ببینید چطور کشوری مانند ژاپن موفق شده ساختمان‌هایش را در برابر زلزله مهار کند؟ اما متاسفانه در کشور ما این اتفاق رخ نداده و علیرغم اینکه اکثر شهرهای ما جزو مناطق زلزله‌خیز به شمار می‌آیند، آنطور که باید و شاید در ساخت و سازهایمان استانداردهای لازم رعایت نمی‌شود و برخی از مهندسان ناظر نظارت درستی بر پروژه‌های ساختمانی ندارند و هم‌چنان به این موضوع مهم بی‌توجهیم.» صادقی: اولویتی به نام مدیریت بحران در مسوولان وجود ندارد دکتر احمد صادقی، رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نیز در این باره به ایسنا گفت:« زلزله بم درس‌های زیادی برای مدیریت بحران داشت؛ درس‌هایی که از بعضی از آنها استفاده کردیم اما بعضی دیگر یا مدتی بعد به فراموشی سپرده شد یا از همان ابتدا مورد توجه چندانی قرار نگرفت.» وی ادامه داد: « پس از وقوع زلزله در بم شاهد بودیم که تا مدت‌ها پس از حادثه اکثر مسوولان دغدغه زلزله و احتمال تکرار فاجعه ای انسانی را داشتند و به همین دلیل اقدامات خوبی در حوزه پیشگیری و افزایش آمادگی در برابر زلزله انجام شد، اما چند سال بعد با فراموش کردن زلزله بم، روحیه برای مواجهه با زلزله نیز کاهش یافت، به طوریکه امروز شاهدیم دیگر اولویتی به نام مدیریت بحران در برنامه‌ها و روزمرگی‌های بسیاری از مسوولان وجود ندارد.» رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با بیان اینکه « گویا باید یک زمین‌لرزه دیگر در کشور رخ دهد تا عده‌ای دوباره برای مقابله با زلزله دست به کار شوند» تصریح کرد:« هماهنگی میان مسوولان و مدیران در جلسات ستاد بحران هم بسیار کم است. باید کاری کرد تا هماهنگی مدیران و مسوولان در زمان بحران افزایش بیابد و از انجام اقدامات موازی پرهیز شود.» لطیفی:بارتوانی روحی و روانی بازماندگان فراموش نشود مهندس محمدفرید لطیفی، معاون بازسازی و بازتوانی سازمان مدیریت بحران کشور نیز درباره تجربه‌های مغفول زمین‌لرزه بم، به ایسنا گفت: « بدون تعارف کشوری هستیم که کمتر به اقدامات پیشگیرانه توجه می‌کنیم و علتش هم از نظر من این است که عمده تجربه‌های ما مربوط به پس از وقوع و مراحل بازسازی و مقابله است، ما تجربه‌های خوبی در ایام جنگ تحمیلی، زمین‌لرزه‌های بم، رودبار و ... در حوزه بازسازی کسب کردیم اما در حوزه پیشگیری چندان موفق نبودیم.» لطیفی با اشاره به سخنان رهبری پیرامون لزوم برنامه‌ریزی برای قبل و بعد از حادثه، خاطرنشان کرد:« باید به همان میزان که به اقدامات پس از وقوع زمین‌لرزه توجه می‌شود به اقدامات قبل از آن هم توجه کنیم؛ مهم‌ترین راه پیشگیری از زلزله و کاهش آسیب های ناشی از آن مقاوم‌سازی ساختمان‌هاست، باید عامل خطر را از بین ببریم و در مورد زلزله و حتی بسیاری از حوادث دبگر عامل خطر ساختمان‌ها و سازه‌های غیرمقاوم هستند، باید بافت فرسوده را از بین برد و بر ساخت و سازهای جدید نظارت کرد.» وی ادامه داد:«یکی از درس‌هایی که من فکر می‌کنم نه از زلزله بم گرفتیم و نه از زلزله‌های پس از آن موضوع بازتوانی روحی و روانی حادثه‌دیدگان است، متاسفانه پس از حوادث این‌چنینی برای اغلب بازماندگان مشکلات روحی و روانی ایجاد می‌شود و باید این افراد از این نظر تحت نظارت قرار گیرند اما متاسفانه یا چنن اقداماتی انجام نمی‌شود یا پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده شده و بازماندگان زلزله‌ها را به حال خودشان رها می‌کنند، این در حالی است که توجه روانی به بازماندگان و بازتوانی آنان از این منظر امری بسیاری مهم تلقی می‌شود که تا مدت‌ها باید ادامه یابد.» اکبرپور: از ظرفیت های مردمی غافل شدیم مهندس مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور نیز به خبرنگار ایسنا گفت:« 11 سال از زلزله بم گذشته و من احساس می‌کنم در این مدت و در حوادث بعد از این زمین‌لرزه هیچگاه نتوانستیم آنطور که باید و شاید از پتانسیل و ظرفیت مردمی استفاده کنیم. نقش مردم در حوادث و بلایای طبیعی بسیار مهم است و باید با ارائه آموزش‌های صحیح از ظرفیت آنان در امدادرسانی و کنترل اوضاع مناطق زلزله‌زده یا بحران‌زده استفاده کنیم.» وی با بیان اینکه « مردم از اولین نیروهایی هستند که وارد محل می‌شوند و حتی برخی از آنها در مناطق زلزله‌زده ساکن هستند» اضافه کرد:« مردم انگیزه زیادی برای کمک و امدادرسانی دارند و هیچگاه نمی‌توان با این انگیزه مقابله کرد، بنابراین با آموزش صحیح می‌توان کاری کرد تا مردم به جای اینکه در حوادث مشکل‌ساز شوند در حل مشکلات و امدادرسانی مشارکت داشته باشند.» زارع: حریم گسل‌های فعال یک واقعیت است دکتر مهدی زارع، دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله نیز درباره درس‌هایی که از زلزله بم نگرفتیم به ایسنا گفت:« درس‌های که از این زلزله نگرفتیم خودش چند کتاب می‌شود؛ اما بطور کلی باید همه بپذیرند که حریم گسل‌های فعال یک واقعیت است. این مساله که شهرک‌سازی و زندگی در نزدیکی گسل‌ها منطقی و ایمن است و یا نه، هنوز بحث محافل تخصصی است. شاید این یکی از مهمترین درس‌هایی باشد که باید از زلزله بم می‌گرفتیم، ولی ظاهرا نگرفته‌ایم! پهنه گسله بم و منطقه پیرامونی آن به ویژه در سوی فرادیواره گسل بم، متحمل بیشترین تخریت در جریان زمین لرزه 1382 شد.» وی همچنین با بیان اینکه « به نظر می‌رسد هنوز مساله حریم گسل فعال در کشور ما جدی نیست» گفت:« جدی نبودن در این موضوع معمولا با موضوعات گوناگونی آمیخته و گاهی حتی درباره آن مغلطه نیز می‌شود. این گفتار که بعضی از ساختمان‌ها در نزدیکی گسل‌های زمین‌لرزه‌ای بوده‌اند که پس از زلزله‌های مهم نظیر منجیل، ایزمیت، نورت ریج و ... و رخداد گسل زمین‌لرزه‌ای سالم مانده‌اند، و یا این مساله که در نزدیکی گسل نوع حرکت‌های شدید زمین با مناطق دور از گسل متفاوت است و بنابراین با طراحی‌های متفاوت می‌توان ساختمان مقاوم ساخت و همچنین این نکته که اساسا جای گسل‌های مهم خیلی واضح و مشخص نیست و بین خود متخصصان علوم زمین، بحث زیادی در مورد اثر سطحی گسل وجود دارد و... از مواردی هستند که در مورد لزوم حفظ حربم ساخت و ساز نسبت به محل گسلهای فعال مطرح می‌شود و به این ترتیب بعضی متخصصان در اصل موضوع تشکیک می‌کنند.» به گفته زارع به لحاظ نظری می‌توان در بدترین شرایط، ساختمان یا تاسیساتی ساخت که به هر حال در مقابل شدیدترین زلزله ها مقاوم باشد؛ ولی آیا این شرایط ویژه و جدی با کاربرد فناوری‌های ویژه و بسیار پرهزینه را می‌توان در ساخت و ساز معمول و زندگی عادی مردم و توسعه شهرها و حاشیه آنها نیز رعایت کرد؟! وی افزود: به نظرم با این نوع بحث‌ها نمی‌توان برای لزوم و مجوزدادن به ساخت و ساز بر روی گسل‌های فعال حجت گرفت. به هر حال در محدوده گسل‌های فعال احتمال در معرض حرکتهای شدید زمین بودن بیشتر است و علاوه بر آن احتمال گسیختگی مستقیم در اثر گسلش وجود دارد، مانند تجربه زمین‌لرزه بم که در بخش شرقی شهر بم و در محدوده نزدیکتر به گسل، تلفات و خسارت شدیدتر بود؛ پس لازم است اصل قضیه را زیر سوال نبریم. حریم گسل یک واقعیت است و مساله به نحوی جدی است که در ایالات متحده قانونی به نام ای-پی اکت برای همین مساله حریم گسل- در ایالت کالیفرنیا- وجود دارد. این دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه زلزله بم زمین‌لرزه ای بود که با چند پیش لرزه همراه بود، گفت: «پس از آن بود که فشار زیادی از سوی مردم به صورت سوال مطرح شد و آن این بود که چرا با وجود این پیش لرزه ها امکان پیش بینی زلزله اصلی وجود نداشت. شاید در اثر این فضای ایجاد شده و واقعیت زلزله بم بود که تلاش هایی به صورت تاسیس مرکزهای پژوهشی در دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و سازمانهای پژوهشی کشور برای پیش بینی زلزله آغاز شد و اکنون در حال تلاش برای ساماندهی یک شبکه دانش برای پیش بینی زلزله با استفاده از تمام توان دانشی در داخل کشور هستیم.» قدمی: توصیه رهبری خوب اجرایی نشد حسن قدمی، رییس سابق سازمان مدیریت بحران کشور نیز ضمن بر شمردن برخی درس هایی که نتوانسیم از زمین لرزه بم بگیریم، گفت:« بهترین درس از زلزله بم همان چیزی بود که حضرت آقا درباره لزوم تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور فرمودند، اما متاسفانه به نظرم درس خوبی که نگرفتیم هم مربوط به همین سازمان مدیریت بحران کشور است و ما نتوانستیم توصیه صحیح و معقول ایشان را به خوبی اجرایی کنیم.» وی ادامه داد:« متاسفانه اختیارات سازمان مدیریت بحران کشور را از آن گرفتند و سازمان را با مشکلات زیادی روبرو کردند، من نمی‌خواهم بگویم قانون مدیریت بحران هیچ نقصی ندارد اما اگر همین قانون را خوب اجرا می کردند بخش اعظمی از مشکلات مدیریت بحران حل می شد» رییس سابق سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه همچنان برخی بحران در کشور را قبول ندارند، تصریح کرد:« تشکیلات مدیریت بحران باید یک تشکیلات خوب و گسترده باشد و اختیاراتش به خود سازمان بازگردد.» براتی: مدیریت بحران یک موضوع سیاسی نیست داوود براتی، کارشناس و مشاور ارشد ایمنی نیز درباره این موضوع به ایسنا می گوید:« امروز با گذشت 11 سال از زلزله هولناک بم، متاسفم که می گویم هنوز روحیه خرد جمعی، مشارکت پذیری و وحدت میان حلقه های مرتبط با مدیریت بحران وجود ندارد و شاهد آن هستیم که در بسیار از حوادث و بلایای همچنان ناهماهنگی میان دستگاه های مرتبط با مدیریت بحران وجود دارد.» وی با بیان اینکه برخی ناهماهنگی ها به حدی است که مدیریت بحران را در بحران به بحران مدیریت تبدیل می کند، خاطرنشان کرد: « موضوع دیگر لزوم استفاده از افراد متخصص و با تجربه است، موصوع مدیریت بحران یک موضوع سیاسی نیست، اما متاسفانه برخی با دید سیاسی به آن نگاه می کنند، در بحران و مدیریت آن باید از تجربیات استفاده کرد و من تعجم می کنم وقتی می شنوم مدیری که تجربیات ارزنده ای در ماجرای یک زلزله داشته به دلایل سیاسی بر کنار شده و جایش را مدیری جدید که سابقه چندانی هم ندارد می گیرد، در این صورت در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت باید صبر کنیم تا یک زمین لرزه رخ دهد تا مدیر فعلی به تجربیات مدیر قبلی برسد. به همین دلیل من احساس می کنم خوب از تجربیات زلزله بم استفاده نشد و بسیاری از این تجربیات با تغییر مدیران یا فراموش شد یا از بین رفت.» براتی افزود:« درس دیگری که باید از زلزله بم می گرفتیم اما نگرفتیم، موضوع توجه نرم افزاری در کنار توجه سخت افزاری به موضوع بحران بود، باید در کنار ایمن سازی، مقاوم سازی و پیش بینی امکانات در شرایط بحران در حوزه آموزش نیز اقدامات کافی، مستمر و موثری نیز انجام شود تا شهروندان با عکس العمل مناسب به هنگام بحرانی نظیر زلزله آشنا باشند.» داغ بم 11 ساله شد اما ... به گزارش ایسنا، امروز 11 سال از زلزله بم گذشت، احتمالا این روزها اگر یادمان باشد که در سحرگاه پنجم دی ماه سال 82 چه بر سر 200 هزار نفر از هموطنانمان آمده نهایت همدردی مان یادآوری دردهایی باشد که یازده سال قبل بر بم نشینان رفت، اما بد نیست بدانیم بم هنوز در بحران است، نه تنها بم که هر سرزمینی که مغضوب زلزله شود فرجامش همین خواهد بود که تا سال ها خطری جدی ساکنانش را تهدید کند، خطری که به آن آسیب ثانویه گفته می شود. اما ممکن گاهی خطری به مراتب بیشتر از زمین لرزه به دنبال داشته باشد، خوب است امروز بم، ورزقان، اهر، کاکی و... را فراموش نکنیم، ایجاد اشتغال، توسعه آموزش، گسترش تفریحات و امکانات رفاهی نیازی است که ضرورت آن در این مناطق بیشتر دیده می شود، نوزاد 11 سال پیش دیروز و نوجوان 11 ساله امروز اگر خودش را همچنان در معرض محرومیت ببیند معلوم نیست از کدام مسیر به آینده اش خواهد رسید

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: