هلال شیعی چقدر حکام عربی را نگران میکند؟/ناتوی عربی؛طرحی برای سرکوب جنبشهای داخلی
ناتوی عربی از سوی دیگر سوپاپ اطمینانی برای سرکوب جنبشهای داخلی خواهد بود. از این روست که بحرینی ها بسیار مشتاق شکل گیری چنین ارتشی هستند تا موضوع مداخله نظامی عربستان در این کشور را بیشتر توجیه کنند. البته تشکیل چنین ارتشی چندان آسان نیست و قطعا کشورهایی مانند قطر و عمان در برابر عربستان سعودی خواهند ایستاد.
از لحاظ داخلی نیز کاملا اشکار است که دول سنی منطقه از سیاست های تهران به عنوان بهانهای برای مقاومت در برابر درخواست اتباع شیعه و درخواست واشنگتن برای انجام اصلاحات سیاسی استفاده می کنند. از سال 2003 تاکنون سران مصر، اردن و عربستان بارها از ایران به خاطر بی ثباتی های عراق انتقاد کردهاند و هشدار داده اند که اگر شیعیان عراق در بغداد قدرت را به دست گیرند، ایران نفوذ چشمگیری در منطقه به دست خواهد آورد. این چنین تفکری باعث شده است تا توجه حکام سنی، نسبت به مسئولیت آنان در قبال مشکلات کشور عراق منحرف شده و به مسائل دیگری معطوف شود، اردن، قطر وعربستان سعودی مدت هاست نیازهای تروریستی داخل عراق را تامین می کنند.
این امر به ترفندی برای مقاومت در برابر فشارهای آمریکا مبنی بر اعمال اصلاحات سیاسی هم تبدیل شده است. آنها معتقدند که اگر آوردن دمکراسی به خاورمیانه، به معنی قدرت یافتن شیعیان و ایران است، بهتر است واشنگتن با دیکتاتوری اهل سنت کنار بیاید.
البته جمهوری اسلامی ایران از اتخاذ مواضع قومی و ضدیت با اهل تسنن خودداری می کند و در عوض تلاش دارد تا در مقابل ائتلاف آمریکا و اسرائیل در منطقه بایستد و مسلمانان را نسبت به سناریوهای غرب در خاورمیانه آگاه سازد.
در این میان تقویت هلال شیعی از جمله نگرانیهایی است که پروژه ایران هراسی را برای عربستان توجیه می کند. ژئوپلوتیک شیعه مفهومی است که اعراب از آن نگرانی شدیدی دارند و همواره به آمریکایی ها تهدیدات آن را یادآوری می کنند. شیعیان حدود پنجاه درصدشان در هلالی از لبنان تا پاکستان پراکنده بوده و به طور کلی جمعیتی بالغ بر بیش از 140 میلیون نفر را تشکیل می دهند. بسیاری از آنان طی سالهای به وسیله قدرتهای سنی به حاشیه رانده شدهاند و هم اکنون حقوق و نفوذ سیاسی بیشتری را طلب می کنند.
با سقوط صدام حسین و با قدرت گرفتن شیعیان در عراق تکاپوی کشورهای عربی جهت تغییر این مساله تشدید شد. عربستان سعودی با خطر بیداری اسلامی در منطقه نیز مواجه شد و همین امر سبب شد تا عربستان و غرب به فکر تقویت گروههای تروریستی در منطقه بیفتند. موضوعی که ماحصل آن شکل گیری داعش با عقبه بعثی و تصرف نصفی از خاک دو کشور سوریه و عراق توسط این گروه تروریستی است. عربستان و غرب در این روند درواقع شبه ارتشی را علیه محور مقاومت تقویت کرد اما در بلند مدت با پیروزیهایی که محور مقاومت علیه تروریستها بوجود آمده و از سوی دیگر موضع گیری جهانی علیه این گروه تروریستی خشن به فکر تشکیل یک ارتش عربی در مقابل محور مقاومت است.
پیشنهاد این موضوع توسط بحرین در شورای همکاری خلیج فارس مطرح شد. مشاور پادشاه بحرین در کنفرانس امنیت منطقهای مدعی شد برای مقابله با «تهدید ایران» کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید الگوی ناتو را در پیش بگیرند . محمد عبدالغفار گفته است: «شورای همکاری خلیج فارس برای حفظ ثبات باید مدرن شود. الگوی ناتو، لزوم تلفیق منابع برای مقابله با چالشهایی نظیر ایران و سوریه را نیز در بر میگیرد. هیچ گزینهای جز متحد شدن وجود ندارد.» این در حالیست که چند سال قبل مسئله ناتوی عربی ابتدا به صورت یک طرح در آمریکا و اسرائیل طراحی شد ولی در نهایت نتوانست اجرایی بشود . آمریکایی ها 3 سال قبل چنین طرحی را مطرح کردند، محاسبه آن زمان آمریکایی ها این بود که با خروج از عراق و افغانستان برای جلوگیری از قدرت نمایی ایران باید ناتوی عربی شکل بگیرد .
ناتوی عربی برای آمریکا و همچنین عربستان سعودی منافع بسیاری در بر دارد. ارتش جدید و ساختار بندی جدید نیاز به پول و هزینه و سلاح های جدید دارد. موضوعی که قطعا برای امریکا بسیار سود آور خواهد بود. عربستان سعودی در این میان نیز می تواند با در دست گرفتن رهبری ارتش عربی کشورهای دیگر را بیشتر تحت نفوذ خود قرار دهد و خیال خود را نسبت به رقابت با ایران در منطقه آسوده تر سازد.
ناتوی عربی از سوی دیگر سوپاپ اطمینانی برای سرکوب جنبشهای داخلی خواهد بود. از این روست که بحرینی ها بسیار مشتاق شکل گیری چنین ارتشی هستند تا موضوع مداخله نظامی عربستان در این کشور را بیشتر توجیه کنند. البته تشکیل چنین ارتشی چندان آسان نیست و قطعا کشورهایی مانند قطر و عمان در برابر عربستان سعودی خواهند ایستاد.
«ایران هراسی»، «شیعه هراسی» و «اسلام هراسی» که هر کدام به عنوان دایره ای بزرگتر دیگری را در بر می گیرند، سناریوهایی هستند که با گسترش عمق استراتژیک ایران، شیعیان و اسلام در جهان، غرب و دیکتاتورهای عربی منطقه برای رفع نگرانی خود آنرا به کار می گیرند و از این رو بر پیگیری این سیاست مدوامت می ورزند.