آقایان! عتاب امام را دوباره مرور کنید؛ این تذهبون؟/ برای نقد هاشمی نیازی به داستانسرایی تخیلی نیست!
بی شک جریانهای تندرو در صدد ایجاد فضایی دو قطبی در کشور هستند و حتی در این میان تاریخ انقلاب را مستمسک رسیدن به اهداف خود قرار می دهند.بدیهی است که عملکرد هاشمی رفسنجانی برای اعتلای انقلاب و نظام باید به بوته نقد گذاشته شوداما در این باب آنقدر محکمات وجود دارد که نیازی به داستان سرایی تخیلی درباره متشابهات نیست!
کد خبر :
387233
سرویس سیاسی «فردا»؛ چندی پیش یکی از نشریان جریان حامی احمدی نژاد در مصاحبهای با آیت الله محمد خامنهای مطالبی درمورد مسائل تاریخی پس از انقلاب از قول وی منتشر کرد. مباحثی که در بطن آن نکات خاصی دیده می شود. در این مباحث به بهانه نقد عملکرد هاشمی رفسنجانی در واقع محکماتیاز تاریخ انقلاب زیر سئوال رفته است. تاسف آور این است که در این مطلب اینگونه القاء شده است که تصمیمات امام خمینی (ره) نیز تحت تاثیر اطلاعات نادرست و کانالیزه شده اطرافیان ایشان از جمله هاشمی بوده که با بیت امام رابطه نزدیکی داشته است. از سوی دیگر در این مطلب شهید بهشتی تمامیت خواه و لیبرال
خوانده شده است؛ موضوعی که پیشترها از سوی برخی منافقین و همچنین افراد معلوم الحالی چون بنی صدر برای تخریب چهره آن بزرگوار مطرح شده بود. گرچه نقد هاشمی رفسنجانی هدف این مصاحبه بوده اما مباحثه مطروحه عملکرد امام (ره) و آیت الله بهشتی را نیز متاسفانه زیر سئوال برده است. این در شرایطی است که با رجوع به تاریخ می توان متوجه دقت نظر امام راحل در باره این مباحث شد. جایی که امام به هشت تن از نمایندگان مجلس وقت نسبت به سئوال و جواب از وزیر خارجه در مورد حادثه مک فارلین و متهم کردن مسئولان کشور واژه «این تذهبون» را به کار می برند. امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند:
«آنهایی که میگفتند ما چه میکنیم و قطع رابطه میکنیم و از این مسائل میگفتند، امروز معلوم شد که با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمدهاند و میخواهند که رابطه برقرار کنند، میخواهند عذر تقصیر بخواهند و ملت ما قبول نمیکند. این مسأله است، مسألهای است که از تمام پیروزیهای شما بالاتر است. مسأله رئیس آمریکا با آن همه به قول خودش جلال و جبروت، کسی را از مقامات عالی بفرستد به اینجا که با مقامات اینجا ملاقات کنند و هیچ یک از آنها حاضر به ملاقات نشود.» موضوعی که متاسفانه در مصاحبه مزبور به طور عکس ادعا شده است و در این زمینه از قول آیت الله محمد خامنهای بیان
شده که « وانمود کردند که این هیئت بلندپایه آمریکایی خودسرانه و بدون اطلاع مقامات ایرانی به فرودگاه تهران و سپس هتل آمدهاند و گذرنامه تقلبی داشتهاند و حال آنکه در گزارشها و مصاحبههای بعدی هاشمی و هیئت مربوط ایرانی با تمام تناقضهایی که در گفتارشان هست، به این موضوع اقرار دارند که حداقل از یک سال پیش از آن یعنی در سال 1364 این روابط برقرار بوده و ایرانیها از خصوصیات سفر و حتی ساعت ورود آنها و اسامی واقعی افراد آمریکایی ــ اسرائیلی مطلع بودهاند و ... علم و اطلاع هیئت ایرانی به جعل گذرنامه و اقدام قضایی و جزایی نشدن مجرمین، گناه دیگر هیئت ایرانی است، جرم
جعل چند سال زندانی دارد. ... «گزارش خلاف» دادن مأمور دولتی هم جرم است که بایستی دنبال میشد، چه نیازی بود که شخص دوم آمریکا با آنهمه ذلت و ترس و نگرانی و گذرنامه مجعول به تهران بیاید؟ دولت آمریکا با زیرکی برای پنهان کردن اصل منظور از سفر بهسرعت خودش موضوع کونتراها را مطرح کرد تا مهرههای آینده سوخته نشوند و فقط موضوع یک تخلف از ناحیه کاخ سفید در برابر کنگره باشد و با مختصر مجازات سیاسی فراموش شود.» این درحالی است که امام به نامه هشت تن از نمایندگان از جمله شخص آیت الله محمد خامنه ای با صراحت تمام پاسخ دادند و آنها را مورد عتاب قراردادند که چرا در این برهه
تاریخی که ذلت امریکا مشخص شده است، اینگونه القاء می کنند که مسئولان کشور منافقانه عمل کرده اند. امام در این باره بیان داشتند: « هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحث تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مساله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شدهاست و در روزی که هفته وحدت است چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه
ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟ من نمیتوانم که آن طوری که میخواهم، با شما صحبت کنم و نمیخواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آنجا تندتر است. شما چه شدهاست این طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را میشناسم، شما اینطور نبودید. من امیدوارم که شما باز توجه
کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان.» این سخنان سبب شد این هشت نماینده سئوالات خود را از وزیر امورخارجه وقت در مورد حادثه مک فارلین پس بگیرند. بازی تکراری و نتیجه تکراری اما به نظر می رسد در این بین برخی از جریانات سیاسی به جهت منافع گروهی بازی با آبروی نظام را آغاز کردهاند. بازی که یک سر آن به جریان انحرافی باز می گردد که می خواهد فضای سیاسی کشور به دو قطبی گذشته میان احمدی نژاد و هاشمی باز گردد. دوقطبی که اینک شاید مطمح نظر این دو جریان خاص است. هم جریان انحرافی که برای قرار گرفتن در متن فضای سیاسی تلاش دارد با
جنجالی کردن فضا دوباره خود ر ا مطرح کند و هم طیف مربوط هاشمی رفسنجانی که با توجه به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر این فرض است که اینبار دوقطبی هاشمی و احمدی نژاد باز هم به نفع هاشمی تمام خواهد شد. در این میان وارد شدن جریان انحرافی به موضوع بیش از اینکه جهت روشن شدن وقایع باشد بیشتر حربهای سیاسی برای در پیش گرفتن سیاست گذشته است. موضوعی که نه به شفاف شدن وقایع و حقایق کمکی می کند و نه اینکه بابی از مباحث تاریخی سیاسی را می گشاید که به صلاح فضای سیاسی کشور است. طیف نزدیک به احمدی نژاد سعی دارد خود را نماینده جنبش عدالتخواه تعریف کند و به همین جهت رویارویی با
هاشمی رفسنجانی را در دستور کار خود قرار داده است. نشریات این جریان سعی دارند فضای غلطی را در عرصه سیاسی کشور ترسیم نمایند و در این زمینه تحرکات رسانهای از این دست انجام می گیرد که مصاحبه اخیر نیز یکی از این موارد است. بی شک با رسیدن به فضای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری جریانهای تندرو در صدد ایجاد فضایی دو قطبی در کشور هستند و حتی در این میان تاریخ انقلاب را مستمسک رسیدن به اهداف خود قرار می دهند.بدیهی است که عملکرد هاشمی رفسنجانی برای اعتلای انقلاب و نظام باید به بوته نقد گذاشته شوداما در این باب آنقدر محکمات وجود دارد که نیازی به داستان سرایی
تخیلی درباره متشابهات نیست! با این شرایط به نظر میرسد با توجه به وقوع چنین مواردی هوشیاران فضای سیاسی کشور بایستی از بروز چنین بی اخلاقی ها در سایه دوقطبی خطرناکی که با غبار آلوده کردن فضای کشور سعی دارد ماهی خود را از آب بگیرد مقابله کنند و نسبت به پاکسازی فضای سیاسی کشور اقدام نمایند وگرنه ادامه این روند موجب ایجاد برخی بد اخلاقی های دیگر می شود که ممکن است کشور را از فضای اعتدالی و عقلانی که خواسته مردم و نظام جمهوری اسلامی است، خارج کند.