به بچههای جنگ تعلق خاطر دارم
بازیگر سریال «دولت مخفی» گفت: «دفاع مقدس» از جمله دلایل حضور من در این سریال بود. جنگ تحمیلی برای من بسیار مهم است، به ویژه که بخشی از سالهای کودکیام را در این زمان سپری کردم.
کد خبر :
387219
فارس: «روح الله کمانی» هنرمند جوان سینمای ایران است که پیش از این با بازی در سریالهایی مثل حس سوم، هوش سیاه، فرات، سلام گنجشکها و .. به مخاطبان تلویزیون معرفی شده است، با او به بهانه هنرنمایی اش در نقش «خیرالله» سریال «دولت مخفی» که از شبکه دو روی آنتن میرود، به گفتوگو نشستیم. *آقای کمانی! چه شد که کار با قویدل را انتخاب کردید؟ -پس از «یک لحظه دیرتر» و «رویای گنجشک ها»،«دولت مخفی» سومین تجربه همکاری من با راما قویدل است، به خاطر همین آشنایی برای بازی در نقش «اردشیر» به دفتر این کارگردان جوان دعوت شدم؛ اما وقتی فیلمنامه را خواندم «خیرالله» توجهم را جلب کرد و از راما خواستم تا این نقش را به من بدهد. «خیرالله» شخصیتی است که دلش می خواهد فرار کند. وقتی به این شخصیت فکر کرده و پیشینه او را بررسی کردم؛ فکر کردم چگونه است که او همیشه در فکر فرار است؟ به ذهنم رسید که او می تواند یک ارتشی یا یک راننده کامیون باشد که چون در جاده بوده دلش نمی خواهد اسیر باشد، اما ویژگی های «خیرالله» به هیچ کدام از این شخصیت ها نمی آمد. بعد به این نتیجه رسیدم که او می تواند یک جوان روستایی ساده و دوست داشتنی باشد که چون در دامن
طبیعت بزرگ شده، سر کردن در محیط اسارت برایش دشوار است و اتفاقا راه هایی که برای فرار انتخاب می کند هم مانند خود او بسیار ساده هستند. «خیرالله» برای من بسیار جالب بود و از راما ممنونم که برای بازی در این نقش با من همکاری کرد. *چطور شد که سریال دولت مخفی و نقش خیرالله را بازی کردید؟ -اهل حرفهای شعاری و کلیشه ای نیستم، گاهی هم برای رک گویی بیش از حدم با مشکل مواجه شدم، اما صادقانه می گویم من بازیگرم و سعی می کنم کارهای خوب بازی کنم، در این سریال هم همینطور بود، حتی نقشم را خودم انتخاب کردم، اما مسئله دیگری که مرا پاگیر این سریال کرد مقوله «دفاع مقدس» است، جنگ تحمیلی برای من بسیار مهم است، به ویژه که بخشی از سالهای کودکیم را در این زمان سپری کردم و نسبت به این برهه تلخ تاریخ معاصر حس نوستالژیک دارم. «دفاع مقدس» علی رغم تلخی اش و اینکه باعث شد ما بسیاری از عزیزان خود را از دست بدهیم، 8 سال از تاریخ معاصر همین سرزمین است که نمی شود آن را قیچی کرد و یا از آن گذشت. من به بچه های جنگ تعلق خاطر دارم و این نخستین تجربه من در ژانر دفاع مقدس بود و واقعا می گویم دوست دارم که برای این نقش ها باز هم به سراغ من بیایند.
*برای رسیدن به این نقش چقدر تلاش کردید؟ -من برای برای آشنا شدن با محیط روستایی 23 روز به روستای لر نشین لکان رفتم و روی لهجه ام کار کردم. برای رسیدن به نقش «خیرالله» به آسایشگاه جانبازان ثارلله سر زدم و علاوه بر آن با دوستان آزاده، عزیزانی مثل حشمت طاهری و عباس احسنی صحبت کردم. در واقع از وقتی که این نقش به من پیشنهاد شد تمام جوانب کار را سنجیدم، حتی درباره بیماری PTSDکه مردم آن را با اصطلاح موجی می شناسند، مطالعه داشتم. چون «خیرالله» هم به این نوع اختلات رفتاری ، روحی و روانی مبتلا بود؛ علاوه بر این از تجربه خانواده ام هم استفاده کردم، چون دایی من هم مفقود اثر هستند و من دو بار در سریال از ایشان نام بردم. *به اعتقاد شما تفاوت این کار با دیگر سریال هایی که با این موضوع از تلویزیون پخش شده در چیست؟ -پیش از این هم کارهایی درباره اسارت در تلویزیون ساخته شده بود، من به همه این تجربه ها احترام می گذارم اما در مواردی می دیدیم که عراقی ها را آنقدر سطح پایین در نظر می گرفتند که انگار آنها اسیر ایرانی ها شده اند، اگر قرار بود اینگونه باشد که ما می رفتیم بغداد را هم می گرفتیم. این سریال تلاش کرد با نگاهی واقعی قطره
ای از رنج و سختی های اسرا را نشان بدهد، امیدوارم به درد خورده باشیم و مردم یک «خدا خیرشان بدهد» برای ما بگویند؛ چون تنها در این حالت است که جایزه خود را گرفته ایم. *این روایت چقدر با واقعیت های آن دوران منطبق بود؟ - شما در این سریال روزها و لحظه هایی را بازی می کنیم که اتفاق افتاده، قرار بود اسیر عراقی ها باشیم، ما نمی توانیم خیلی فربه و هیکلی این نقش را بازی کنیم، باید تکیده می بودیم، حالا اگر لاغر نیستیم لااقل می توانیم خود را به استانداردهای آن نقش نزدیک کنیم. قرار بود رنج هایی را به نمایش بگذاریم که در اردوگاه های رژیم بعث به اسرای ایرانی تحمیل شده بود، همین مسئله برای ما احساس مسئولیت می آورد. من در تمام لحظه های درگیری با سعید داخ گرسنه و تشنه بودم، واقعا غذا نمی خوردم و تمام سکانس های مربوط به بیماری «خیرالله» هم به واقع بیمار بودم، به قول مهدی صبایی سوء تغذیه گرفته بودم! قویدل در زمان بسیار فشرده ای فاز عراق سریال «دولت مخفی» را ساخت و علی رغم اینکه سرش شلوغ بود و باید کار را به درستی فرماندهی می کرد، اما باز هم پیشنهادها را می شنید و نظرات خوب را استفاده می کرد. یادم هست که به پیشنهاد پژمان بازغی
تصمیم گرفتم ترانه محلی «دایه دایه» اقوام لر را در این سریال اجرا کنم، وقتی این پیشنهاد را با راما مطرح کردم گفت که جای خوبی را برای این ترانه پیدا می کند و الحق لحظه تیر باران بهترین زمان ممکن برای اجرای این ترانه بود، من و راما هم هر دو سر آن توافق داشتیم. «دایه دایه» از تصنیف های بسیار قدیمی اقوام لر است که بارها بازخوانی شده، من اجراهای مختلف این ترانه را گوش کردم و بارها و بارها آن را تمرین کردم. وقتی داشتم این ترانه را اجرا می کردم، به ویژه بخش هایی که می گفت « چشمانم را نبندید، چشمان پسر لر را هیچ وقت نمی بندند، چون آفتاب خیلی قشنگ است» و در نهایت به این می رسد که «برادران من هزاران هزار هستند و برای تقاص خون من همه بلند خواهند شد» خودم از درون متحول می شدم. خوشبختانه دوستانی هم که این بخش را دیده اند، معتقدند که این سکانس خیلی خوب از آب در آمده و این حس به خوبی مخاطب هم منتقل می شود. *به نظر می رسد که این سکانس اهمیت ویژه ای برای شما دارد. -من نه به عنوان یک ایرانی برایم سخت است که ویژگی های بدی را به اقوامی نسبت می دهند یا لهجه مردمی را مسخره می کنند که سالیان سال از این سرزمین حفاظت کرده اند. این
مسائل در زمان تولید «دولت مخفی» هم در ذهنم بود، بنا بر این از تمام توان و انرژی خود استفاده کردم تا در این نقش سلحشوری و غیرت «اقوام لر» را به نمایش بگذارم. درباره لهجه هم بارها و بارها دیالوگ های خود را با آقای معنوی یکی از عوامل تولید که بچه خرم آباد بود، چک کردم تا بتوانم انرا خوب تلفظ کنم. این را هم بگویم که به اعتقاد من «لری» لهجه شیرینی و در عین حال وزین و سنگین است و شور و سلحشوری مردم این سرزمین را در دل خود دارد. *نظر مردم درباره نقش شما در این سریال چیست؟ وقتی شما را در خیابان می بینند چه می گویند؟ -در این سریال گریم متفاوتی داشتم، مردم کمتر در کوچه و خیابان مرا با نقش «خیرالله» می شناسند، بنا بر این چندان توفیق همصحبتی با مردم را نداشتم، اما کسانی که مرا می شناختند از نتیجه کار اظهار رضایت کردند و امیدوارم مردم نیز آن را دوست داشته باشند. سریال «دولت مخفی»با کارگردانی حسن برزیده و راما قویدل کاری از گروه مجموعه های تلویزیونی شبکه دو سیماست که با هنرنمایی پژمان بازغی، لاله اسکندری، سام درخشانی، علی اوسیوند، سعید داخ، مهدی صبایی، مهتاج نجومی، امیر آتشانی، مریم بوبانی، کاوه خداشناس، هادی قمیشی،
مریم سلطانی، کریم خودسیانی، محمدرضا رهبری ، ابراهیم برزیده، مجید عبدالعظیمی، مهتاب شکریان، جواد صارمی، شهروز ابراهیمی و هنرمندان خردسال آرمیتا مرادی، سونیا اسپهرم و آندیا روی آنتن رفت. فیلمنامه سریال را رحمان سیفی آزاد و داریوش ربیعی نوشته اند، از دیگر عوامل این سریال می توان به مدیر تولید: شهرام دانشپور، مدیر تصویربرداری: ایرج عاشوری، طراح صحنه و لباس: سعید آهنگرانی، جانشین تولید: یعقوب جهانگیرفرد و محمود ریحان صفت، طراح گریم: مهری شیرازی، مدیر صدابرداری: هادی معنویپور، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: هوشنگ قنواتی زاده و مهدی آقایی، منشی صحنه: زهرا جعفری، فرحناز خسرو آبادی، مدیر تدارکات: فرامرز رضایی، تدوین: سیدمجید امامی گروه تدوین: مجید حسنی و مریم جلالی، صداگذار: مجید حسنی، جلوه های ویژه : سینا قویدل، تحقیق : ریحانه بهبودی و پروانه صالح و موسیقی متن: امیر توسلی اشاره کرد.