قالیباف:فرهنگ بسیج در همدلی، اعتماد و دوری از کینه و امنیت خلاصه می شود
مولفه های همدلی، اعتماد و دوری از کینه و منیت در ذات انسان وجود دارد. این را از اخلاق کودکان که به دور از کینه و منیت است می توانیم دریابیم. اخلاقیاتی که در طول زمان دستخوش تربیت جامعه شده و از دست رفته است. فرهنگ بسیج هم مجموعه ای از همین خصلت های صاف دوران کودکی و نوجوانی است.
کد خبر :
381492
شهرنوشت: محمدباقر قالیباف، در جلسه شورای شهرداران و روسای سازمان های شهرداری تهران با اشاره به فرارسیدن هفته بسيج و تبریک این ایام گفت: اوج آنچه را ما از فرهنگ بسیج و دوران دفاع مقدس حس کردیم می توان در همدلی و اعتماد از یک طرف و دوری از کینه و منیت از طرف دیگر مشاهده كرد. این گرايش به نيكي در ذات انسان وجود دارد. این را از اخلاق کودکان میتوانیم دریابیم. اخلاقیاتی که در طول زمان و با تاثيرات اجتماعي، كمرنگ شده است. فرهنگ بسیج نشاندهنده مجموعهای از همین خصلت و گرايشهاي فطري است كه پرورشيافته و به بلوغ رسيده است. شهردار تهران در بخش دیگر سخنان خود تصریح کرد: در حوزه عموم اجتماع و در جامعه اسلامی که برخاسته از یک فرهنگ بسیجی، فرهنگ دینی و نظام ولایی و قرآنی است دو چیز بايد وجود داشته باشد و دو چیز هم وجود نداشته باشد. تعلیم و تکریم آن دو چیزی است که باید در یک جامعه اسلامی جاری و ديده شود. ما هم باید در فضای شهرداری و همه فعالیت ها و حتی کار خدماتی و اجرایی مان به دو حوزه تعلیم و تکریم دقت کنیم. این دو از عدالت هم مهمتر هستند زیرا این تعلیم و تکریم است که عدالت را مستقر می کند. شهردار تهران در ادامه
از فقر و تکاثر به عنوان دو عنصری که نباید در جامعه اسلامی وجود داشته باشد یاد کرد و گفت: این دو اگر در جامعه اسلامی باشد، آن جامعه فرهنگ قرآنی و بسیجی ندارد. چون در هفته بسیج هستیم شایسته است که تلاش کنیم در خصلت های فردی مان همدلی و اعتماد را بیش از پیش ایجاد کنیم و کینه و منیت را از خود دور کنیم. در حوزه جامعه نیز باید به دو موضوع نبود فقر و تکاثر و وجود تعلیم و تکریم در تمام تصمیم گیریهایمان توجه کنیم و اهتمام داشته باشيم. در این صورت است که می توانیم بگوییم در جامعه فرهنگ بسیج را شکل دادهایم. محمدباقر قالیباف در پایان خاطرنشان کرد: چون این ایام، ایام یادآوری و تذکر است، عرض می کنم که بنده به خاطر می آورم که در سال 62 ـ 63 گاه پیش میآمد در سنگرها با شهدایی همچون شهید باکری، همت، باقری و شوشتری طی جلسات عملیاتها بگومگوهایی می کردیم که هر کس به سنگر وارد می شد می گفت این آدمها که از اینجا خارج شوند دیگر امکان ندارد که با هم حرف بزنند، اما باور كنيد اگه یکی از این بچه ها تب می کرد آن دیگری برایش میمرد. آنها همه چیزشان را به پای هم می ریختند. چون منیت و کینه در کارشان نبود.