چگونه مجلس "زوری" به مجلس "آرمانی" لیبرالها تبدیل شد؟/ناطق نوری و چرخش مبتذل چپهای سابق!
در این شرایط ناطق نوری در پاسخ شعارهای توهین آمیز اصلاح طلبان گفته بود :«خودکامگی و دیکتاتوریهای تاریخ ایران، همیشه با حذف مجلس آغاز شده است... دولت از مجلس است اگر مجلس فرمایشی باشد، دولت فرمایشی درست میکند.»
کد خبر :
378689
سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزه نژاد: حجت الاسلام ناطق نوری در کتاب خاطرات خود بحثی را در باب انتخابات سال 76 که در مقابل سید محمد خاتمی قرار گرفت باز کرده است. دو نکتهای که در فحوای سخنان ناطق آشکار است، یکی هجمههای ناجوانمردانه رقیب برای تخریب وی است که او را به طالبانیسم متهم کردهاند و دومین نکته که بسیار حائز اهمیت است، مساله حزب گرایی و عدم شناسایی ریشه کسانی است که وی را تخریب می کنند. درواقع ناطق می گوید که معلوم نیست آنها از کجا گزیده می شود اما این افراد هر که هستند به نفع رقیب وی عمل کرده اند. مسالهای که همواره مورد توجه منتقدین سیاسی در کشورمان
قرار گرفته است.
وی در این باره یکی از علل شکست در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 76 را عدم حضور احزاب ریشه دار و پایبند به مبانی و اساسنامه حزب در جریان تبیلغات انتخابات ریاست جمهوری قلمداد می کند و صراحتا می گوید: «در کشور ما هم که یک حزب نیست تا پاسخگو باشد. اصلا درایران حزب نداریم، فقط تشکل ها هستند و به تعبیر مقام معظم رهبری اینها قبایلی هستند که به صورت پراکنده فعالیت می کنند. در چنین وضعی به جز افرادی که رسما در ستاد انتخابات هستند،معلوم نیست که چه کسی تبلیغ سوء و چه کسی تبیلغ حسن می کند. وقتی تبلیغ شروع شد تخریب زیادی علیه من صورت گرفت؛ اصلا معلوم نبود که ازکجا
تغذیه می شود و چه کسی باید این را مهار کند.» این موضوع در آن زمان مشکل ناطق نوری بود اما این روزها نیز به نظر میرسد، این مشکل رفع نشده است. نگاهی به مواضع گذشته لیبرالها در مورد ناطق نوری و موضعی که در حال حاضر نسبت به او اتخاذ کرده اند، این دورویی سیاسی را به خوبی آشکار می کند. جالب اینجاست که با تغییرات در حزب کارگزاران و ورود برخی لیبرالها به این حزب، شعار جبهه ای عمل کردن دراین برهه زمانی نیز از سوی این طیف سیاسی مطرح شده است و گویا قرار است لیبرال ها با سیاست آنارشیسم مالوف خود پای به عرصه انتخابات مجلس دهم بگذارد. وقایعی که در مجلس پنجم به وقوع پیوست
مجلس پنجم شورای اسلامی، به لحاظ شرایط زمانی و وقوع رخدادهای مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و رویدادهای بینالمللی، از مجالس خاص و حساس تاریخ جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. مجلس پنجم (۱۳۷۹ـ۱۳۷۵) مصادف و مقارن با دو دولت سازندگی به ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات به ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بوده است كه این امر بر حساسیت و اهمیت مجلس در این دوره میافزاید. سال اول مجلس پنجم شورای اسلامی مقارن با سال آخر دولت سازندگی و سه سال بعدی مجلس پنجم مقارن با سه سال اول دولت اصلاحات بود.
در این مقطع زمانی، فضای كشور به شدت تحت تأثیر انتقادات جریانات مختلف از پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برنامهها و سیاستهای كلان دولت بود كه از اواخر دوره اول ریاست جمهوری هاشمی آغاز شده بود، به طوری كه گروههای چپ گرا در مطبوعات خود مانند «روزنامه سلام، به مدیرمسئولی خوئینیها و یا نشریه بیان، به مدیرمسئولی محتشمی» انتقادات خود را از سیاستهای اقتصادی دولت و برخی سیاستهای خارجی وی ابراز میكردند و در این مورد دولت را به دور شدن از عدالت اجتماعی، اخذ وام خارجی و وابسته كردن اقتصاد كشور، افزایش نابرابری اقتصادی در جامعه و پیروی از
سیاستهای صندوق بینالمللی پول در برنامه تعدیل اقتصادی متهم میكردند و از برخی تصمیمات دولت در حوزه سیاست خارجی انتقاد میكردند. ناطق نوری با توجه به اینکه رقیب انتخاباتی سید محمد خاتمی بود و از سوی دیگر به نوعی طرفدار سیاست فضای موجود یعنی سیاست هاشمی در جامعه تلقی می شد در تیررس انتقادات شدید لیبرالها قرار داشت. بی شک استیضاح عبدالله نوری وزیر کشور و عطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات از مهمترین رویدادهای مجلس پنجم است. عبد الله نوری، نخستین وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی بود که با استیضاح مجلس پنجم، آن وزارتخانه را ترک کرد. این گونه بود که
حامیان دولت اصلاحات شعار مجلس فرمایشی انحلال سرداده و خواستار تعطیلی رکن جمهوریت نظام شدند ! در آن زمان دفتر تحکیم وحدت در بیانیه ای اعلام می کند : «اگر وزیر کشور بعد از استیضاح رای اعتماد نیاورد اعضای این دفتر نه از شرکت در انتخابات که از حضور در امتحانات خودداری خواهند کرد !» یکی از روزنامه های صبح هم در شماره روز ۳۰ خرداد ۱۳۷۷ خود از کسانی که موافق استیضاح وزیر کشور هستند با این الفاظ و جملات یاد می کند : «شاگردان کودن گوبلز مسئول تبلیغات آلمان نازی افرادی که حجم مغز آنان کمتر از آن است که توان درس آموزی داشته باشند افرادی که از حداقل درک سیاسی برخوردار
نیستند افرادی که منافق هستند افراد ناآگاه و متعهد ...!» شعار « مجلس زوری نمیخوایم ... ناطق نوری نمی خوایم» در آن زمان از سوی لیبرالها مطرح شد که برای فشار بر ناطق نوری اعمال شد. همچنین روزنامه همشهری که مدیرمسئول آن در روزهای استیضاح عبدالله نوری به خاطر مفاسد اقتصادی در حال محاکمه بود در تیتری درشت پس از برکناری عبدالله نوری می نویسد : استیضاح یا انتقام ! در این شرایط ناطق نوری در پاسخ شعارهای توهین آمیز اصلاح طلبان گفته بود :« خودکامگی و دیکتاتوریهای تاریخ ایران، همیشه با حذف مجلس آغاز شده است... دولت از مجلس است اگر مجلس فرمایشی باشد، دولت فرمایشی درست
میکند.» دگردیسی لیبرالها اما موضوع جالب توجه دگردیسی سیاسی لیبرالها و چرخش 180 درجهای آنها از یک منتقد صرف به یک حامی صرف است. در این باره محمد قوچانی که به تازگی به عضویت شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در آمده در سرمقاله هفته نامه صدا مینویسد: «چشم انداز مجلس دهم از هم اکنون روشن است؛ بازآفرینی مجلس پنجم با ترکیبی از نیروهای معتدل اصلاح طلب و اصولگرا که در ان جایی برای راست افراطی و چپ افراطی نیست». موضوعی که توسط دیگر اعضای لیبرال این جریان سیاسی از جمله حجاریان مورد تاکید قرار گرفته است. حجاریان در این زمینه ضمن استقبال از ورود ناطق به مجلس
بعدی حضور او در این مجلس را بسیار موثر می داند. زیباکلام نیز به صراحت میگوید: «اصل بر این است که آقای ناطق سرلیست اصلاحطلبان یا ائتلاف اصلاحطلبان شود که در این صورت آقای عارف فرد دوم لیست اصلاحطلبان در تهران خواهد بود.» در همین راستا رسول منتجبنیا میگوید: «اکثریت مجلس پنجم را اصولگرایان سنتی تشکیل داده بود که از ناطق تبعیت میکردند و او میتوانست به خوبی اصولگرایان را کنترل و هماهنگ کند تا برای دولت مشکلی ایجاد نکنند.» حال باید این سئوال را مطرح کرد که چگونه مجلس « زوری» به مجلس « آرمانی» و مطلوب لیبرالها بدل شده است. در این میان چه چیزی سبب
استحاله عقیدتی نیروهای چپ درباره ناطق نوری شده است؟ موضوع جالب توجه علاقه مندی لیبرالها به مجلس پنجم است. مجلس پنجمی که روزگاری مخالف آن بودهاند و متوجه آن شده اند که بضاعت و توانشان بیش از این نیست تا در زمینه در اختیار گرفتن مجلس به طور تمام و کمال بیاندیشند. از سوی دیگر انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز آنان را به حضور در صحنه سیاسی امیدوار تر کرد و از این باب به نظر میرسد که آنان خیال دارند که الگوی انتخابات ریاست جمهوری را اینبار در انتخابات مجلس دهم پیاده کنند تا ضریب پیروزی خود را بالا ببرند. توان ناطق در جذب اصولگرایان نیز در این زمینه مد نظر قرار
گرفته شده است تا به هر ترتیب معادلات طوری رقم بخورد که منافع لیبرالها در انتخابات آتی مجلس تامین شود.