چرا آقای رئیس جمهور دست به قلم شده است؟/ ادعاهایی که اوباما زیر آن را امضاء کرده است
فضای نامه ادعایی چهارم نیز فضای روانی جالب توجهی است. مذاکرات مسقط نزدیک است و مردم عراق با کمک مشاوران نظامی ایران از جمله سردار سلیمانی پیروزیهای چشمگیری علیه داعش به دست آوردهاند. تحلیلگران این حوزه به دو موضوع کلیدی در رابطه با نامه نگاری های اوباما به رهبر معظم انقلاب اشاره می کنند.
کد خبر :
378396
سرویس سیاسی «فردا»؛ رصد تحولات داخلی آمریکا نشان دهنده شکل گیری فضای خاصی در این کشور است. جمهوری خواهان که اینک سرمست پیروزی در انتخابات میان دوره مجلس نمایندگان و سنای آمریکا هستند حالا تیغ انتقادات و اعتراضاتشان نسبت به عملکرد کاخ سفید تیز تر شده است. ادعای ارسال نامه دیگری از سوی اوباما به رهبر انقلاب موجی از انتقادات از کنگره روانه کاخ سفید کرده است. درباره موضوع نامه چهارم اوباما به رهبر انقلاب نیز تشکیک وجود دارد. دیلی تلگراف اخیرا در گزارش تحلیلی فحوای کلام اوباما در این نامه را اطمینان بخشی به ایران درباره عدم تمایل آمریکا برای تغییر نظام در
ایران عنوان کرده است.
برخی دیگر از منابع خارجی مدعی شده اند که مساله داعش و ناتوانی امریکا از مقابله با این گروه تروریستی علت اصلی ارسال این نامه بوده است. آمریکاییها با تشکیل ائتلاف علیه داعش سعی کردند موضوع مبارزه با تروریسم را بر اساس منافع و نظم نوین جهانی آمریکایی پیگیری کنند. موضوعی که به زعم بسیاری از کارشناسان بیشتر به تقسیم بندی تروریست به خوب و بد بر اساس منافع آمریکا می انجامد نه نابودی و ریشه کنی این پدیده شوم. درواقع در این تئوری اعمال محدودیت برای تروریزم و ابزاری کردن آن مطرح میشود. دو موضوعی که ایران به شدت با آن مخالف است. برخی از منابع خارجی نیز ادعا
کردهاند تاریخ تقریبی ارسال این نامه مصادف بوده است با زمانی که رهبر انقلاب بعد از عمل جراحی شان در بیمارستان به سر می بردند و ایشان پس از مرخص شدن از بیمارستان برخی از اظهارات مقامات آمریکایی را تفریح در این دوران قلمداد کردند و مساله ائتلاف علیه داعش را نفی نمودند. البته در این زمینه منابع خارجی از درخواست جان کری و معاون وزیر امورخارجه ایران برای شرکت در این ائتلاف سخن گفته بودند که این مساله توسط رهبر معظم انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفت. موضوع مذاکرات هستهای و پیوند آن با مساله مبارزه با داعش نیز یکی دیگر از ادعاهای رسانههای غربی در این زمینه است.
مساله پیرامون یک معامله گری میان ایران و امریکا قلمداد شده است، موضوعی که البته توسط مقامات ایرانی و حتی آمریکایی رد شده است. ایران همواره در مذاکرات هستهای، مذاکرات را منحصر به برنامه هستهای ایران کرده است و داخل کردن موضوعات دیگر در این زمینه طرف مقابل را منع کرده است. موضوع پیوستن به ائتلاف علیه داعش نیز همواره از سوی مقامات ایرانی و بویژه رهبر معظم انقلاب رد شده است. تحلیلگران این حوزه چند گمانه زنی در زمینه مطرح شدن ادعای نامه نگاری اوباما مطرح کردهاند. اوباما در سه دوره برای رهبر معظم انقلاب نامه نوشته است. نامه اول در اردیبهشت سال 1388 نوشته شد.
زمانی که اوباما با پیام تبلیغاتی تغییر داعیه ایجاد تحول در نظام جهانی و سیاستهای آمریکا را مطرح ساخت. البته این نامه در سیر تحولات داخلی ایران در همان سال گم شد و آمریکا که وقایع سال 88 را فرصت مناسب برای کارشکنی در امور ایران میدید با فراموشی مضمون نامه به موج سواری در مورد تحولات ایران پرداخت که البته ناکام ماند. نامه دوم در بهمن سال 91 به نوشته شد. موضوع نامه نیز درخواست اوباما برای برقراری تفاهم مشترک در مذاکرات هستهای و حل و فصل این موضوع توسط ایران و امریکا اعلام شد. موضوعی که با توجه به کارشکنیهای آمریکا در موضوع هستهای و به درازا کشیدن این مساله
در حدود 12 سال سرنوشتش مشخص است. نامه سوم زمانی ارسال شده بود که مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهان عملا به بنبست رسیده و تنها توافق دو طرف در هر نشست بر سر زمان و مکان نشست بعدی بود؛ موضوعات قابل توجه در این نامه نیز بحث ورود آمریکا به عراق و همچنین مساله هستهای ایران عنوان گردید. موضوعی که تحلیلگران بر ان اذعان داشتند که فعالیتهای ایران سبب شد که کم کم آمریکا از عراق خارج شود. فضای نامه ادعایی چهارم نیز فضای روانی جالب توجهی است. مذاکرات مسقط نزدیک است و مردم عراق با کمک مشاوران نظامی ایران از جمله سردار سلیمانی پیروزیهای چشمگیری علیه داعش
به دست آوردهاند. تحلیلگران این حوزه به دو موضوع کلیدی در رابطه با نامه نگاری های اوباما به رهبر معظم انقلاب اشاره می کنند. اول اینکه نامه نگاریهای اوباما فضای متناقض سیاستخارجی دولت اوباما را آشکار می سازد. برخی از تحلیلگران این شیوه را حربهای جهت تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی ایران برای ورود به مباحث مهم قلمداد می کنند و از این جهت بار روانی انتشار چنین مواردی را مطرح میکنند. سیاستی که از سوی شبکههای خبری غربی در حال پیگیری است و با مطرح کردن این موضوع در پشت پرده مسائل دیگری قرار داد سعی دارند فضای داخلی ایران را به هم بریزند. اما موضوع
جالب توجه این است که این نوع نامه نگاریها بیشتر ضعف سیاست خارجی امریکا را در مقابل دشمن منطقهای اش یعنی ایران را آشکار میسازد. جالب اینجاست که آمریکاییها مطرح میکنند این نوع نامه نگاریها تغییری در راهبرد سیاست خارجی آنان ایجاد نمیکند درحالی که مشکلات ایران و آمریکا راهبردی است و این موضوع بر عملکرد متحدان منطقهای آمریکا در خاورمیانه تاثیر منفی میگذارد. موضوعی که دو تن از سناتورهای تندرو آمریکایی به آن اشاره کردهاند و بیان داشته اند که این اقدامات همپیمانان امریکا را نسبت به ما مایوس می کند. دوم اینکه اوباما هر گاه در شرایط سختی قرار
گرفته است اقدام به نامه نگاری کرده است. قوانین آمریکا به رئیس جمهور این کشور این اجازه را داده است که با ابتکار عمل در شرایط مختلف تصمیمات ویژهای اتخاذ کنند. اما در این میان آنچه از سیاست خارجی آمریکا به جهانیان نمایش داده میشود طبلی توخالی است. درواقع در این میان اهمیت راهبردی ایران نمایان میشود و شکست سیاستهای گذشته امریکا در خاورمیانه و بخصوص جنگ علیه دولت سوریه آشکار میگردد. به هر جهت صحنه سیاست داخلی آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان اوباما را در تنگنای شدیدی قرار داده اند و دو سال انتهایی ریاست جمهوری وی بسیار سالهای سختی برای وی خواهد بود
و جایی برای خطاهای دیگر برای او باقی نگذاشته است. ضمن اینکه رسانههای امریکاییها نیز مشکل را جای دیگری قلمداد می کنند و بیان می کنند که اوباما با چرب زبانی و نامه نگاری نمیتواند این مشکلات را حل و فصل کند.