چرا عربستان به فکر اعدام «شیخ نمر» افتاد؟ / ماجرای تقلای مداوم آل سعود برای اعدام «شیخ عمری»
هنوز چند هفته از پیروزی حوثی ها در یمن نگذشته است که ناگهان یک قاضی سعوی "شیخ نمر باقر النمر" روحانی برجسته شیعه عربستان را به اعدام محکوم میکند. هرچند عفو بینالمال در بیانیهای با اعدام نمر مخالفت میکند اما هیچ فشار سیاسی و سخنرانی از جانب سیاستمداران برجسته برای حمایت از او در کار نیست.
سرویس سیاسی « فردا »: دو سال پیش زمانی که نیروهای امنیتی آل سعود در یک عملیات در شهرک العوامیه خودروی شیخ نمر را از مسیر خارج کردند و موجب زخمی شدن وی شدند و سپس او را بازداشت کردند موجی از اعتراضات سراسر شرق عربستان را در بر گرفت . دولت عربستان نمر را متهم به فتنهگری و بر هم زدن وحدت ملی کرد و از آن زمان تاکنون نمر در زندان به سر میبرد .
زمانی که در 15 اکتبر امسال دادگاه جنایی عربستان نمر را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی این کشور به اعدام محکوم کرد همه را به یاد شیخ عمری بزرگ شیعیان مدینه انداخت . دولت آل سعود درست همان رفتاری را که با شیخ عمری انجام میداد امروز در برخورد با شیخ نمر در پیش گرفته است .
شیخ عمری چندین بار پیاپی به زندانهای آل سعود افتاد تا جایی که مجموع سالهای زندان این مبارز برجسته شیعه عربستانی به حدود 45 سال میرسد. نکته جالبتر آنکه دولت آل سعود بارها تلاش کرد تا شیخ عمری را به بهانههای مختلف اعدام نماید اما هیچ وقت موفق به انجام این کار نشد. تا جایی که شیخ عمری تا پایه چوبه دار هم رفت اما اعدام نشد.
شیخ عمری درباره آخرین حکم اعدامش میگوید: "همه چيز دست به دست هم داد تا مرا اعدام كنند. پس از چند ماه زندانى شدن، سرانجام روز اعدام فرا رسيد. مرا در ملأ عام و در مقابل هزاران شيعه و برخى عاملان حكومت به پاى چوبه دار بردند و طناب را به گردنم انداختند. در آن لحظه به حضرت زهرا 3 بار متوسل شدم و زير لب گفتم: يا زهرا، من فقط به خاطر دفاع از شما به پاى چوبه دار آمدهام؛ ياریام كن. وقتى طناب دار را كشيدند، پس از حدود30 ثانيه طناب دار پاره شد و من بىهوش شدم و ديگر چيزى از آن لحظه به ياد نمیآورم."
هر چند تاریخ مبارزاتی شیعیان عربستان بخوبی نشان میدهد که تلاش برای مرعوب کردن آنها هرگز مانع از مبارزه نمیشود اما اینبار آل سعود در تنگنای سختی قرار گرفته است و چارهای جز چنگ و دندان نشان دادن به شیعیان عربستان نمیبیند.
بعد از پیروزی حوثیها در یمن؛ قبول چنین شکستی از جانب دولت عربستان بسیار مشکل بود و سران وهابی عربستان باور نمیکردند که اقلیت حوثیها بتوانند با در پیش گرفتن یک سیاست اصولی و دوری از خواستههای فرقهای و مذهبی مطالبات خود را در میان تمام مردم یمن فراگیر کنند و بعد از مدت کوتاهی قدرت را در حیاط خلوت عربستان در دست بگیرند.
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که نشان میدهد که دامنه اعتراضات شیعیان عربستان نیز قابلیت تبدیل شدن به یک مطالبه جمعت را دارد. هر چند دولت عربستان تلاش میکند تا با متهم کردن علمای برجسته شیعه به برهم زدن وحدت ملی زمینه چنین اقدامی را از بین ببرد اما اعتراضات سیاسی در عربستان تنها معطوف به شیعیان این کشور نیست و حکومت طولانی و دیکتاتوری محض خاندان آل سعود تا حدود زیاد تمام مردم عربستان را کلافه کرده است اما دولت این کشور با مجموعهای از اقدامات امنیتی توانسته مانع از شکل گیری یک انقلاب بزرگ در این کشور شود.
از سوی دیگر میانگین سنی بالای حاکمان آل سعود و شکننده شدن ساختار قدرت در عربستان تا حدود زیادی زمینه یک تحول سیاسی را در این کشور فراهم آورده است. جنبشهای مدنی برای مقابله با سیاستهای تبعیض علیه زنان هرچند تاکنون نتوانسته موفقیت چشمگیری را علیه سیاستهای دولت وهابی آل سعود بدست آورد اما روزنههای شکاف اجتماعی در این کشور را بیش از گذشته بروز داده است.
نگاه منعطف مکتب تشیع در برابر حقوق زنان و سایر خواستههای اجتماعی در عربستان میتواند زمینه ساز یک هماهنگی بین شیعیان این کشور و جنبشهای مدنی کم و بیش فعال در عربستان را فعال کند. دستگاه امنیتی عربستان بخوبی از پتانسیل موجود در شیعیان شرق این کشور با خبر است لذا تلاش میکند با حبس و اعدام مبارزان شیعه زمینه هرگونه اقدامی را از بین ببرد.
با افزایش جمعیت شیعیان عربستان و تسلط آنها بر بخش عظیمی از منابع انرژی این کشور و ایجاد روزنههای امید ناشی از تحولات منطقه زمینه یک تحول جدی در عربستان فراهم شده است. هرچند دولت عربستان تلاش میکرده و می کند تا با سرکوب انقلاب بحرین مانع از ایجاد زمینه چنین انقلابی شود اما هرگز فکر نمیکرد یمن روزی بدست مردم این کشور و با انقلابی از سوی شیعیان حوثی دستخوش تغییراتی جدی شود.
رویکرد عربستان از تحریک گروههای تروریستی تا تلاش برای مقابله با جنبشهای مردمی در این کشور بر روی سرکوب شیعیان متمرکز شده است؛ چرا که آل سعود شیعیان را بزرگترین دشمن ایدئولوژیک خود در منطقه و مانعی برای بقای حکومتهای دیکتاتوری خاندانهای عرب بر کشورهای عربی میداند لذا استراتژی متفاوتی را از کمک به سرکوب انقلاب در بحرین تا ترور و تهدید مبارزان شیعه را به صورت ویژه پیگیری میکند.