اقدامات جاسوسی اوباما آمریکاییها را دچار ترس کرده
سرویس سیاسی « فردا »: «مدیا بنجامین» (Medea Benjamin) فعال حقوق بشر و مؤسس گروه ضدجنگ "کد پینک" با اشاره به کاهش اعتراضات در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما نسبت به دوران جورج بوش گفت: یکی از دلایل اصلی این امر در این واقعیت نهفته است که "ما شاهد گسترش برنامه نظارت و جاسوسی دولت بودیم که در پی آن مردم بیش از پیش دچار هراس شدهاند از اینکه اگر در تظاهراتی شرکت کنند، از سوی نهادهای دولتی پروندههایی علیه آنها تشکیل میشود و نمیتوانند کارهای خوبی را به دست آورند، وامهای دانشجوییشان تحت تأثیر قرار میگیرد و پیامدهایی را بر آینده آنها خواهد داشت." در ادامه متن این گفتوگو ارائه شده است:
در ابتدا میخواهم کمی در مورد تجربه فعالیتهای اجتماعی و ضدجنگ خود در آمریکا برای ما سخن بگویید؟
بنجامین : ما گروه فعالان زن موسوم به "کد پینک" را در زمانی ایجاد کردیم که ایالات متحده آماده حمله به عراق بود. هرچند ما میدانستیم که صدام حسین یک دیکتاتور است اما وی ارتباطی به حملات یازده سپتامبر نداشت و اینکه درگیر شدن در چنین جنگی تنها اوضاع را بدتر میکند. بنابراین ما کار خود را با ورود و اخلال در جلسات استماع کنگره در زمانی که طی این نشستها اقدامات و مداخله آمریکا در عراق را توجیه میکردند، آغاز کردیم، زمانی که مقامات آمریکایی اعلام میکردند بهدنبال بازرسی در مورد سلاحهای غیرقانونی عراق هستند؛ در حالی که ما میدانستیم موضوع اصلاً در مورد سلاحهای کشتار جمعی نیست. در نتیجه تلاش داشتیم سیاستمداران را در هرجایی که هستند، مانند کنفرانسهای خبری، جلسات استماع یا هر نوع رخداد دیگر پیدا کنیم، ما حتی به نشست سالانه حزب دموکرات وارد شده تمامی این نشست را دچار اخلال کردیم. ما بهخاطر اقداماتمان بسیار مشهور شدیم، بارها بازداشت شدیم، اما فکر میکنیم نشان دادن این امر که آمریکاییهایی وجود دارند که موافق جنگافروزی نبوده و کاملاً مخالف سیاستهای دولت هستند از اهمیت شایانی برخوردار است.
شما در سخنان و مواضع مختلف خود اشاره داشتهاید که آزادی و امکان مخالفت با سیاستهای دولت آمریکا در دوران اوباما نسبت به دوران بوش تضعیف شده است، میتوانید در این مورد کمی برایمان توضیح دهید؟
بنجامین : در واقع آنچه من اشاره کردم این بود که در دوران بوش تعداد زیادی از افراد بودند که خواهان اعلام مخالفت خود بودند، زیرا وی یک جمهوریخواه بود و خیلی مورد علاقه نبود، در نتیجه ما موارد بسیار متعددی از اعتراضات بزرگ را شاهد بودیم، اما وقتی اوباما به ریاست جمهوری رسید، وی اعلام کرد که قصد دارد آمریکا را از بسیاری از جنگها خارج کند، وی همچنین اولین فرد سیاهپوستی بود که به مقام ریاست جمهوری رسید، بنابراین بسیار سخت است که مردمانی را داشته باشیم که بخواهند به خیابانها آمده اعتراض خود را اعلام کنند. اما از یک جنبه دیگر، شما درست فرمودید، اوباما کار بسیار سختتری و پیچیدهتری را انجام داد، زیرا ما شاهد گسترش برنامه نظارت و جاسوسی دولت بودیم که در پی آن مردم بیش از پیش دچار هراس شدهاند از اینکه اگر در تظاهراتی شرکت کنند، از سوی نهادهای دولتی پروندههایی علیه آنها تشکیل میشود و نمیتوانند کارهای خوبی را به دست آورند، وامهای دانشجوییشان تحت تأثیر قرار میگیرد و پیامدهایی را بر آینده آنها خواهد داشت. بنابراین درست است، مردم برای اعتراض بیش از گذشته دچار واهمه شدهاند.
در مورد آینده این وضعیت چه ایدهای دارید؟ آیا اوضاع بدتر میشود یا اینکه بهخاطر برخی فعالیتها مانند آنچه شما و همتایانتان انجام میدهند، ممکن است بهتر شود؟
بنجامین : خوب، البته ما تاکنون برخی چیزها را تغییر دادهایم، از جمله در مورد حملات پهپادها، ایالات متحده پیشتر در مورد آن سخنی نمیگفت، مسئولیت آن را نیز عهدهدار نمیشد، اما ما آنها را به سخن گفتن در مورد پهپادها و استفاده کمتر از آنها، نسبت به آنچه پیش از آن در جریان بود، واداشتیم. بنابراین میتوانم بگویم بر اثر فعالیتهای صورت گرفته، در حال حاضر مردم کمتری بر اثر حملات پهپادها کشته میشوند. من فکر میکنم که فعالیتهای صورت گرفته از جمله عوامل مؤثر در عدم کاربرد راهحل/گزینه نظامی در مورد ایران بوده است، زیرا فشارهای زیادی ضد انجام حمله به تأسیسات هستهای ایران وجود دارد. بهنظر من در واقع امر، مردم آمریکا از خرج کردن و هدر دادن پولهای خود در جنگها خسته شدهاند. فکر میکنم که در آینده شانس بیشتری خواهیم داشت تا دولتمان را به کاهش تعداد نزاعهایی که در آن درگیر است، وادار کنیم.
شما از جمله فعالان ضدجنگ و ضدتبعیض هستید، همچنین شما مخالف ایده تحریمها هستید، زیرا این موارد در واقع تحریمهایی بر ضد مردم هستند، همچون اعمال تحریمها بر انتقال و صادرات ملزومات و مواد پزشکی، خاصه در مورد ایران، در مورد مواضعتان کمی برای ما توضیح دهید؟
بنجامین : بله، ما این احساس را داریم که بایستی تحریمهایی علیه اسرائیل وجود داشته باشد، زیرا اسرائیل مرتکب جنایات جنگی شده است. و اسرائیل کشوری است که از حمایتهای بسیار آمریکا بهرهمند است. اما در مورد ایران، ما فکر میکنیم که نباید تحریمی وجود داشته باشد، زیرا این تحریمها تنها مردم عادی را هدف قرار دادهاند. علاوه بر آن هیچ دلیل مشروعی برای اعمال تحریم بر ایران وجود ندارد.
با توجه به مداخله اخیر کشور شما در درگیریهای عراق و سوریه، اهداف اصلی دولت اوباما برای این دور از حملات را در چه مواردی میبینید؟
بنجامین : ما مطمئناً خواستار خلاص شدن از شر داعش هستیم. آنها بسیار خشن و بیرحم هستند و بسیاری از گروههای مدافع حقوق زنان مخالف شیوه آنها در برخورد و رفتار با زنان هستند. اما فکر میکنم که دخالت آمریکا اوضاع را بدتر میکند و موجب جذب افراد بیشتر به این گروه افراطی میشود، همچنین موجب تشدید تنشها بین شیعیان و سنیها میشود. بنابراین بهباور ما، برای رسیدگی و حل این موضوع باید راهحل سیاسی اتخاذ شود، و اگر کسی بهدنبال استفاده از سلاح ضد این گروه باشد، باید از این افراد و مردم منطقه باشد نه کشوری که هزاران مایل دورتر است. بنابراین بهنظر من دخالت آمریکا در بمباران مناطقی از عراق و سوریه، ایده بدی است و بهجای آن ما باید بهدنبال یک راهحل سیاسی همچون منزوی کردن داعش، قطع کردن جریان سلاحهای ارسالی به آنها، جلوگیری از جذب افراد بیشتر و ممانعت از فروش نفت از سوی آن است، همچنین وارد کردن فشار به ترکیه برای بستن مرزهای خود و نه درگیر شدن نظامی در این ماجرا.
بهنظر شما آیا چنین امری واقعاً امکان تحقق دارد، زیرا ما شاهد کشورهایی مانند عربستان سعودی هستیم که به داعش کمک کرده و از طرف دیگر در ائتلاف بینالمللی ضدداعش حضور دارد، این یک تناقض آشکار و بزرگ نیست؟
بنجامین : بله، من فکر میکنم که عربستان سعودی در واقع یک مشکل عظیم است، مشکل بزرگ دیگر این است که ایالات متحده روابط بسیار نزدیکی با عربستان سعودی دارد. عربستان یک دولت سلطنتی و غیردموکراتیک است و دارای منش و ایده بسیار افراطی وهابی است. این کشور گروههایی افراطی مانند القاعده را ایجاد کرد که در نهایت به آمریکا حمله کرد، و امروزه نیز داعش را ایجاد کرده است. در نتیجه مضحک و خندهدار است که همان کشوری که مبنای بسیاری از مشکلآفرینیها بوده است در حال حاضر عضو ائتلاف بینالمللی بههمراهی آمریکا است، و نکته مسخره و بیمعنا دراین ماجرا این است که ریاض بهدنبال وارد کردن 5هزار عنصر مسلح از سوریه بوده تا آنها را در عربستان آموزش دهد، این کار هیچ معنایی ندارد و وضعیت را بهبود نخواهد بخشید.
همه میدانند که آمریکا ادعای این را دارد که رهبر و پیشبرنده دموکراسی، لیبرالیسم و حقوق بشر است، اما متحدان آنها در این منطقه، خاصه عربستان سعودی فاقد چنین خصایلی هستند، چرا ما شاهد چنین تناقضی هستیم؟ این امر بهعلت برخورداری چنین کشورهایی از لابیهای قدرتمند در آمریکا است، یا بهعلت ذخایر هیدروکربنی آنها یا علل دیگری است؟
بنجامین : خوب، بخشی از آن بهعلت نفت، بخشی از آن بهخاطر اسرائیل، همچنین بخشی از آن بهعلت محل استقرار پایگاههای نظامی آمریکا است، از جمله بحرین که جایگاه استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است. همچنین آنها خواستار تضمین دسترسی خود به خلیج فارس هستند، حتی در مورد مصر نیز حمایت این کشور از دولتمردان قاهره بهخاطر اسرائیل و کانال سوئز و تضمین دسترسی آمریکا از طریق این کانال است. علاوه بر تمام این دلایل، مسائل اقتصادی و سیاسی در این موضوع دخیل هستند. اما نتیجه آن است که ایالات متحده برای دههها حامی رژیمهای سرکوبگر بوده است و زمانی که یک دموکراسی ایجاد شود، آمریکا در راستای حمایت از دیکتاتوری اقدام میکند. شما میتوانید نمونه آن را در مورد مصر ببینید، آمریکا اصلاً اعلام نکرد که کودتایی علیه اخوان المسلمین اجرا شده است، در مقابل از این رژیم کودتایی حمایت کرد و میلیاردها دلار از پول مالیات دهندگان آمریکایی را به آنها داد، در حالی که آنها افرادی را که خواهان اجرای حقوق سیاسی خود بودهاند تا سر حد مرگ سرکوب و محکوم کردند.
در این وضعیت چگونه میتوان شعار آمریکا در مورد دموکراسی، حقوق بشر و آزادی را پذیرفت، خاصه در این منطقه؛ اینگونه به نظر میرسد که مردم و دولت آمریکا باید این موضوع را درک کنند که مردم خاورمیانه اعتمادی به این نوع از سخنان و مواضع ندارند؟
بنجامین : من فکر میکنم مردم در سرتاسر جهان شاهد این هستند که ایالات متحده سخن از یک چیز میکند اما کار دیگری میکند. آمریکا سخن از حمایت از دموکراسی میزند اما در واقع از اسرائیل پشتیبانی میکند و اعلام میکند که اسرائیل بهترین دوست آن در منطقه است. همچنین از این دیکتاتورها (در منطقه) حمایت میکند. بنابراین شاهد نفاق و دورویی بسیاری در سیاستهای آمریکا هستیم. البته ما مشکلات عظیمی را در داخل ایالات متحده آمریکا نیز داریم که از جمله آن تداوم نژادپرستی است. تعداد زیادی از مردم جهان شاهد کشته شدن آن نوجوان سیاهپوست در خیابان (در فرگوسن) بودند. این چیزی است که هرروزه در آمریکا رخ میدهد. باید به این واقعیت توجه کرد که مقدار زیادی تجهیزات نظامی بهسوی شهرهای این کشور ارسال شد تا توان نیروهای پلیس افزایش یافته از آنها بر ضد مردم استفاده کنند و این خود نشانه دیگری از این است که ما از آن آزادی که تظاهر میشود برخوردار نیستیم.
اینگونه به نظر میرسد که مضحک بودن منطق نوع برخورد آمریکا برای مردم خاورمیانه تا حدودی آشکار است، اما بین مردم آمریکا، آنها چه برداشتی از این وضعیت دارند؟
بنجامین : اغلب آمریکاییها بر این باورند که ایالات متحده دموکراتیکترین کشور در جهان و بهترین کشور جهان بوده و یک استثنا است، این باور که ما خوب هستیم و بقیه کشورها همچون ایران شرور هستند. اما میدانید این چیزی شبیه ملیگرایی مردم در تمام کشورها است و دولتها تلاش دارند این ایده را ترویج کنند که کشورشان بهترین است. اما بهخاطر اینکه آمریکا بسیار قدرتمند است، این امر بسیار خطرناک میشود.
بهنظر من این شرمآور است که رسانههای آمریکایی، ایران را بهصورت حکومتی تروریستی، خصومتجو و ناراست به تصویر میکشند. این رسانهها، ایرانیها را در دیدگان آمریکاییها بهصورت افرادی تروریست نمایش میدهند. بهنظر من باید از این تصاویر کنارهگیری کنیم زیرا بیمعنا هستند. جهان در حال حاضر سرشار از تضادها است. ما نیازمند دوستان و متحدان بیشتری در این منطقه و نه ایجاد دشمنان بیشتری هستیم.
منبع: تسنیم