آیا «ملاله» به عروسک جدید حقوق بشر غرب بدل شده است؟/ وقتی صلح و صلحبانی سیستمی میشود
نوبل این افراد را وارد سیستم کرد و این پایانی شد برای آنان. پایانی که با دگرگونی وجودی و ماهیت این افراد حادث شد. سپس این افراد حامل و سفیران صلح ظاهری شدند؛ صلح بسته بندی شده و شیکی که امروز غرب ترویج میکند متاسفانه نهادی پلشت و کثیف دارد.
کد خبر :
372833
سرویس سیاسی «فردا»؛ هرساله وقتی تب جوایز نوبل بالا میگیرد حرف و حدیثهایی نیز پشت سر نحوه اعطای این جوایز بوجود میآید. اما نوبلیهایی که بیشتر از همه پشت آنها حرف و حدیث است، نوبلیهای صلح هستند. جایزه صلح نوبل یکی از پنج جایزه نوبل است که توسط آلفرد نوبل صنعتگر و مخترع سوئدی بوجود آمده است. این جایزه برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ اعطا شد.
آلفرد نوبل در وصیتنامه خود گفته است که این جایزه باید «به کسی داده شود که بهترین یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملل یا انحلال با کاهش ارتشها یا تشکیل و ترغیب
کنفرانسهای صلح کرده باشد.» تعریف و شاخصهای که آلفرد نوبل آن را ارائه کرده بسیار کلی است اما وقتی به لیست نوبلیها نگاهی می اندازیم بعضا با اسامی و افراد مختلفی روبرو می شویم که برخی از آنان ما را به تعجب وا میدارند. شیمون پرز، اسحاق رابین، کارتر، شیرین عبادی، بارک اوباما از جمله اسامی اعجاب برانگیز جایزه صلح نوبل هستند. از سوی دیگر در پس هر جایزه میتوان به شرایط تاریخی و همچنین سیاستهای پشت پرده آن نیز نگاهی انداخت. جایزه صلح نوبل برای برخیها اعتبار آورده، برخی را تطهیر کرده و بعضا بودهاند کسانی که به جایزه صلح نوبل اعتبار بخشیدهاند. اما این
جایزه به غیر از پوسته ظاهری در نهاد خود سیاستی را نیز به دنبال دارد. غرب توانست با ابتکار عملی که در زمینه اعطای این جایزه به خرج دهد، به نوعی صلح، ادبیات و ... را از آن خود کند. از این روست که دیده میشود عموما تفسیرهایی که در زمینه حقوق بشر ارائه میشود تفسیرهای غربی است و گاها غرب سعی دارد این تفسیرها را به جامعه جهانی القاء کند. موضوعی که در زمینه جهانیسازی مورد توجه است؛ جهانی سازی که به اعتقاد برخی از کارشناسان یکسانسازی دنیا در جهت منافع و مطامع غرب است؛ سیاستی است که قدرت آمریکا را در سراسر جهان تحکیم میبخشد. از این روست که دیده میشود بعضا سازمان
ملل بدون توجه به فرهنگ و مذهب برخی از کشورها را محکوم به نقض حقوق بشر میکند. در زمینه همجنسبازان این موضوع کاملا مشهود است؛ موضوعی که به عنوان یک تابوی فرهنگی و اجتماعی در کشورهای مختلف جهان از جمله ایران شناخته میشود. اینک اما جایزه صلح نوبل به یک دختر نوجوان پاکستانی رسیده است. ملاله یوسف زی و کایلاش ساتیارتی به ترتیب اهل کشور پاکستان و هند به خاطر فعالیتهایشان در راستای تقویت حقوق کودکان برنده جایزه صلح نوبل امسال شدند. ملاله از مدتها پیش مستعد دریافت این جایزه بود. او بعد از اینکه توسط گروهک تروریستی طالبان در پاکستان به جرم آموزش کودکان به ضرب
گلوله زخمی شد، مورد توجه مجامع حقوق بشر قرار گرفت. چند بار در صحن سازمان ملل سخنرانی کرد و بالاخره جایزه صلح نوبل به او اعطا شد. گرچه ملاله کار تحسین برانگیزی انجام داد اما منتقدان از این بیم دارند که او به عروسکی تبدیل شود که غرب با توجه به آن افکار عمومی را از وقایع فاجعه باری که هر روزه در دنیا بر اثر سیاستهایش به بار میآید، منحرف سازد. از سوی دیگر نوبل گرفتن خطر ماهیتی برای کسانی چون ملاله به دنبال دارد. خطر سیستمی شدن فعالیت صلح بانانی چون ملاله. بوده اند کسانی که با دریافت جایزه صلح نوبل وارد این سیستم شدهاند و بعدها در بزنگاهها و فجایعی که ماشین
جنگی غرب و اسرائیل به بار آورده مسامحه به خرج دادهاند و یا سکوت کردهاند یا طوری رفتار کردهاند که از این سیستم خارج نشوند. بودهاند کسانی که جایزه صلح نوبل گرفته اند و بعدها ابزاری شدهاند تا غرب به منافع خود دست یابد. داستان دالای لاما و موضع گیریهای خاص وی از اینگونه موارد است. نوبل این افراد را وارد سیستم کرد و این پایانی شد برای آنان. پایانی که با دگرگونی وجودی و ماهیت این افراد حادث شد. سپس این افراد حامل و سفیران صلح ظاهری شدند؛ صلح بسته بندی شده و شیکی که امروز غرب ترویج میکند متاسفانه نهادی پلشت و کثیف دارد. از این روست که بازیگران هالیوودی در
این مسیر به صلحبانان و سفیران صلح بدل میشوند. نظیر این موضوع را میتوان به نمایندگی اما واتسون، بازیگری فیلمهای هری پاتر در زمینه حقوق زنان اشاره کرد. سیستم صلح غربی در این میان ظاهر سازی را پیشه خود قرار داده و توجه به افرادی چون ملاله در قالب این سیستم ظاهر سازی قابل تامل است. ملاله با گرفتن جایزه نوبل وارد این سیستم شد اما باید در آینده دید وی به عروسک سیاستبازیهای غرب بدل میشود یا خیر؟