نقش کلیدی حزب الله در نبرد «بریتال»
یک کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به نقش حزب الله در از بین بردن خرافات پیرامون گروهک تروریستی «داعش»، تأکید کرد که معادله ملت، ارتش و مقاومت بار دیگر کارآیی خود را در نبرد «بریتال» نشان داد.
کد خبر :
372381
فارس: گروههای تروریستی «جبهه النصره» و «داعش» یکشنبه (13 مهرماه) قصد داشتند، پیش از فرارسیدن فصل سرما برای رساندن کمکها به اعضای خود، مسیری به سوی منطقه «بریتال» باز کنند، زیرا ارتش لبنان در منطقه عرسال مسیرهای تردد داعش و جبهه النصره را مسدود کرده است. بریتال یکی از روستاهای شهر بعلبک در استان بقاع در شمال شرقی لبنان نزدیک مرز سوریه است. ارتش لبنان نیز با کمک «حزب الله» و ارتش سوریه توانست در مرزهای مشترک، اعضای داعش و جبهه النصره را محاصره و تلفات و خسارات سنگینی به آنها وارد کند و گفته میشود که تعدادی از تروریستها به اسارت مقاومت اسلامی درآمدهاند. «غالب قندیل» کارشناس مسائل خاورمیانه در تحلیل اهمیت راهبردی بریتال و تبعات جنگ این منطقه نوشت که درگیریهایی که بلندیهای بریتال شاهد آن بود، نشان میدهد تروریستهای داعش و النصره و سایر گروههای تکفیری آواره که در بلندای سلسله جبال شرقی گسترش یافتهاند، همگی در پی یافتن راه ورودی به جغرافیای نظامی پیچیده مرزهای لبنان و سوریه پیش از فرارسیدن زمستان و فصل سرما هستند. قندیل با بیان این مطلب که در پایگاه خبری الخبرپرس لبنان منتشر شد، افزود: نبردهای پایانی
هفته، مجموعهای از حقایق را نشان میدهد که باید در هفتهها و ماههای آینده بدان توجه کرد. این حقایق عبارتند از: ۱- برای همه مردم لبنان یا حداقل کسانی که در پی فهمیدن هستند، روشن شد که تهدیدهای تروریستی برای هدف قرار دادن این کشور و گسترش خطر تروریسم تکفیری، مسئله بسیار جدی است که نمیتوان آن را به بازی گرفت یا کنترل کرد؛ کنترلی که برخی از سران جریان «المستقبل» از دو ماه گذشته از آن سخن میگفتند و دولت نیز در مسئله سربازان و نظامیان ربوده شده آن را آزمایش کرد. در آن زمان، زمینه برای عبور تروریستها و امداد رسانی به آنان از طریق عرسال فراهم شد و دولت گمان کرد که میتواند خود را کنار بکشد. ولی این حقیقت که لبنان حداقل از بیشت سال پیش تا کنون، هدف گروههای تروریستی است این فرضیه (سیاست بیطرفی) را نقض میکند؛ هر چند [سعد] الحریری [نخستوزیر اسبق و رئیس جریان المستقبل] و [ولید] جنبلاط [رهبر دروزیهای لبنان] گاهی این حقیقت را انکار میکنند. ولی برخی از حوادث رخ داد تا هدف قرار گرفتن لبنان ثابت شود و کسانی نتواند انکار یا توجیه کند که اگر حزب الله به سوریه نمیرفت [این حوادث رخ نمیداد]. برخی از سیاستمدارن
لبنان این توجیهات را تکرار میکنند. ولی حقیقتی که رخدادها و جغرافیای امروز لبنان نشان میدهد این است که «القصیر» [در حمص سوریه] و «القلمون» کلید پشتیبانی لبنان از خطری هستند که بسیاری آن را ادامه آتش بحران سوریه میدانند. از این روی حزب الله به همراه ارتش سوریه سعی در کاهش خطراتی دارند که متوجه لبنان است و میکوشند که در منطقههای «البقاع» و «الشمال» راه را به روی نفوذ گروههای تروریستی ببندند. ۲- افراد مسلحی که در بلندیهای سلسله جبال شرق متمرکز شدهاند، با وضعیت نظامی دشوار روبه رو هستند؛ برخی از آنها از طرف سوریه محاصره و در پی یافتن راه ورود به لبنان هستند و پس از تشدید تدابیر امنیتی ارتش لبنان در بلندیهای عرسال رو به سمت بلندیهای بریتال نهادند. این در حالی است که ارتش سوریه از سمت خود و با هماهنگی با گروههای وابسته به حزب الله در تمامی ارتفاعات روستاهای مرزی قلمون حلقه محاصره را تنگ میکند. از سوی دیگر سرمای شدید در کوهستان نیز این تروریستهای مسلح را تهدید میکند. درگیریهای موجود در بریتال بار دیگر بر بیداری و نقش حزب الله در حمایت از همه مردم لبنان در برابر خطر تروریسم و تکفیر و بر اهمیت
اقدامات این حزب از رهگذر هماهنگی از طریق مرزها با ارتش لبنان و سوریه تأکید کرد؛ به گونهای که این حزب راههای ورودی را میبندد که افراد متجاوز امکان دارد از آن نفوذ کنند. از این روی هر کس رخدادها را بررسی کند به این نکته پی میبرد که معادله «ملت، ارتش و مقاومت» بار دیگر کارآیی خود را نشان داد؛ چرا که حزب الله خرافاتی را که در منطقه درباره گروهک تروریستی داعش گسترش پیدا کرده بود، از بین برد. ۳- برخی از ابزارهای رسانهای و بسیاری از اظهارات سیاسی وجود دارد که بر استفاده گمراه کننده از اصطلاحاتی مانند مخالفان سوریه یا انقلاب سوریه تأکید میورزند؛ در حالی که صفت تروریسم، ویژگی است که برای نشان دادن ماهیت این گروهها استفاده میشود و همه جهان بر سر این نقطه به یکدیگر میرسند. آمریکا و جامعه بینالملل در صدر طرفهایی قرار دارند که از این اصطلاحات استفاده میکنند؛ جامعه بینالمللی که گروه 14 مارس آن را در امور کشور معصوم میداند، جز در توصیف داعش و النصره. سیاستمداران 14 مارس و تریبونهای مطبوعاتی وابسته به آنها همچنان از این تروریستها به عنوان «انقلاب سوریه» و «معارضان مسلح» یاد میکنند. کاملا روشن است که
گفتمان واهی و توجیهکننده درباره جنایات و تجاوزات تروریستها عملا برای سرپوش نهادن بر جنایاتی است که دوستان لبنانی این گروهها مرتکب میشوند و همچنان از رهگذر حمایت از تروریستها از طریق تأمین مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صورت میگیرد، به جنایات خود ادامه میدهند.