روایت مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی از سر اجابت دعا در عید قربان
چرا این دو روز [عید فطر و عید قربان] را مثل روز غدیر، مثل روز جمعه به عنوان عید اعلام کردند؟ هر وقت انسان مسئولیّتی داشت و از عهده آن مسئولیت به در آمد و کامیاب شد عود به مبدأ پیدا کرد رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد آن میشود عید چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این میشود عید.
کد خبر :
371685
سرویس فرهنگی «فردا»: به مناسبت عید قربان، چند سطری را پیرامون ماهیت این عید سعید و شرایط دعا و استجابت آن فراهم آوردهایم. این سطور دربردارنده بخشی از بیانات آیت الله مجتبی تهرانی (ره) و آیت الله جوادی آملی است که از منظر دیدگان شما می گذرد.
روایت مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی از سر اجابت دعا در عید قربان
از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. به ذهنم این است که در گذشته من این را به مناسبت شب عید فطر مطرح کردم که علی(علیهالسلام) روز عید فطر در خطبهای این جملات را فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ».[2] حضرت راجع به روز عید فطر میفرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت
میرساند و میپذیرد. معلوم میشود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد.
عید قربان هم که به آن «عید أضحی» میگویند، همینطور است. آنجا هم از علی(علیهالسلام) روایتی است که حضرت فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز عید قربان داشت خطبه میخواند؛ «وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا میکنند؛ به «عجّ» که میرسند، میفرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ
بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ».[3] قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمیرود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار میگیرد. معلوم میشود دعا در آن روز مؤثر بود.
البته در روایت مربوط به عید فطر، علی(علیهالسلام) در خطبهشان به خود زمان تکیه میکند و میفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ و بعد هم میفرمایند:«وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم میشود این زمان بر دعا مؤثر است. ولی در اینجا دارد خطبه را در آن روز پیغمبر خواند و بعد فرمود که این روز چنینوچنان است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا
الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است.
من حالا نکتهای را میخواستم نسبت به هر دو روایت عرض کنم و آن این است که هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیکتر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیهالسلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند است را تقویت میکند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم
بیشتر میشود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسانها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شده اند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلیاللهتعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. میخواستم این نکته را بگویم که روز، روز عید بوده و روزی است که نماز عید میخواندند و بعد هم خطبه میخواندند؛ اصلاً برای نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت میفرماید: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا
الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمیرود و متفرّق نمیشود مگر آنکه آمرزیده شده است. یعنی این خصوصیّت «موضع» را هم در این روایت مطرح کردهاند.
آیت الله جوادی آملی: عید یعنی رجوع به اصل خویشتن
مهمترین نکتهای که در اعیاد برای ما مطرح است این است که شما میبینید اسلام بر اساس آن حقمحوری، میلاد هیچ شخصی را عید معرفی نکرد روزی که مثلاً پیامبر به دنیا آمد، روزی که امامی از ائمه(علیهم السلام) به دنیا آمدند که یک شخص مطرح است عید ما نیست البته مسرور هستیم، جامه نو در برمیکنیم؛ اما عید رسمی ما نیست زیرا روزی رسماً عید است که عدّهای مأمور بشوند این ستون دین را نگه بدارند و آن روز عید است روزی که نماز رسمیّت پیدا کرد که جمعی با هم هماهنگ بشوند و این ستون را اقامه کنند به نام نماز عید فطر، نماز عید قربان این برای هیچ شخصی نیست وسرّش آن است که دین با
شخص کار ندارد با مکتب کار دارد این اصل اول.
مفهوم عید
مطلب دوم آن است که چرا این دو روز [عید فطر و عید قربان] را مثل روز غدیر، مثل روز جمعه به عنوان عید اعلام کردند؟ هر وقت انسان مسئولیّتی داشت و از عهده آن مسئولیت به در آمد و کامیاب شد، عود به مبدأ پیدا کرد، رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد آن میشود عید. چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این میشود عید.
ما در سال دو بار آن رجوع اصلی را داریم یکی ماه مبارک رمضان است به ما گفتند روزها روزه بگیرید شبها به آن عبادات بپردازید اگر یک ماه به وظیفه انسانیمان آشنا شدیم و عمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روز عید فطر جشن میگیریم با هم آن نماز عید را میخوانیم عید ماست. در دهم ذیحجّه بعد از اینکه حاجیان، معتمران، زائران حرم نبوی و سرزمین وحی آن وظایفشان را انجام دادند روز نهم در عرفات وقوف داشتند شب دهم روی آن شنهای مشعر تا صبح «یا الله» گفتند، روز دهم آمدند و رمی جمرات کردند شیطان و نماد شیطانی را رجم کردند و قربانی کردند میشود عید که از حلق کردند و از
اعمال فراغت پیدا کردند به وظیفهشان عمل کردند به آن اصل برگشتند میشود عید.
توجه اسلام به مکتب است نه شخص
بنابراین اصل اول آن بود که در اسلام شخص مطرح نیست و مکتب مطرح است. اصل دوم آن است که در این دو بار، دو وظیفه رسمی انسان انجام داد. خوشحال است که به اصل خود بازگشت، مبدأ خود را شناخت با او رابطه پیدا کرد؛ لذا عید خواهد بود. در این قنوتهای مخصوص عید قربان و عید فطر به خدا عرض میکنیم: خدایا! تو را به این روز قسم که این روز، روز قیام مسلمین و عید مسلمین است شرف و کرامت مسلمین است «اللهمّ إنّی أسئلک بحقّ هذا الیوم الّذی جعلته للمسلمین عیدا» و برای وجود مبارک رسول گرامی «زخراً و شرفاً و کرامةً و مزیدا» این خواستههای خودمان را عرض میکنیم چنین روزی است.
سرّش آن است که یک وقت کسی نگاهش یک نگاه بسته است، مثلاً جلوی پای خود را میبیند میگوید انسان که میمیرد میپوسد و دیگر هیچ، یک وقت میگوید انسان که میمیرد از پوست به در میآید و ابدی میشود. خب اگر این نگاه دوم حق بود چه اینکه این حق است برای ابدیّت چه کار باید کرد؟ باید یک کالای ابدی تهیّه کرد دیگر. اگر ـ معاذ الله ـ مرگ، پوسیدن بود که انسان میمیرد و میپوسد و میرود در آن چاله تمام میشود دیگر این همه انبیا و اولیا لازم نبود اما اگر این تن را رها میکند و برای ابد میماند به انبیای قبلی گفتند که ما اگر به دستورهای شما عمل نکنیم چه میشود و به
دستورها عمل بکنیم چه میشود؟ آنها فرمودند یک پاداشی هست یک کیفری هست اگر عمل کردید پاداش، اگر نکردید کیفر. آنها میگفتند چه موقع به ما پاداش و کیفر میرسد؟ میگفتند که بخش ضعیفی از آن اعمال و پاداش و کیفر در دنیاست که آثارش را میبینید و بخش اساسی و مهمّش بعد از مرگ است انکار اینها زیاد میشد میگفتند انسان که میمیرد میپوسد در قبر که رفته تمام میشود بعد در عالَم رؤیا چیزهایی را خدا نصیب اینها کرد که میدیدند بشر اوّلی میخوابید ولی رؤیایی نداشت اینها میآمدند طبق نقل مرحوم کلینی به انبیا میگفتند اینها چیست که ما در عالم خواب میبینیم؟ آنها
میفرمودند نمونه آن حرفهایی است که ما به شما میگوییم شما خیال نکنید انسان رفته داخل این گودال، این گودال خبری هست انسان است و برزخ او و ابدیّت او مگر انسان نابود میشود؟!لذا انسان وقتی که این معنا را شناخت با مبدأش رابطه پیدا میکند (اولاً) وقتی سرفراز در آمد جشن میگیرد (ثانیاً) از این جهت روز عید قربان که انسان آن اعمال را انجام داد عید اوست.
برای ماها هم قربانی کردن مستحب است چون راهیان همان راهیم انشاءالله و در روز عید فطر چون انسان به مبدأ اصلیاش بار یافت و سرفراز از این آزمون به در آمد جشن میگیرد جمعه هم به مناسبت آن نماز جمعهای که هست عید ماست و بالاترین عید برای ما شیعهها همان جریان غدیر است که در پیش داریم آن هم به مناسبت امامت است میلاد علیبنابیطالب که سیزده رجب است آن برنامه رسمی ندارد اما هجده که منصب علیبنابیطالب است غدیر است و برنامه رسمی دارد و دعای مخصوص دارد که انشاءالله آن روز هم برای همه مبارک و گرامی باشد.