اعضای شورا نماینده مردماند یا پادوی یک جریان سیاسی خاص؟/ دیکته سیاسی لیبرالها به اعضای یک نهاد مدنی
جالبتر اینجاست که قرار است این جلسات اعضای شورای شهر و شورای هماهنگی اصلاحات برای هر چه هماهنگ شدن اعضای لیبرال شورا با مرکزیت به طور مداوم و زمانبدنی شدهای برگزار شود و حتی این موضوع به طور آشکارا در رسانههای مختلف منعکس شده است. از این رو اعضای لیبرال شورای شهر و شورای مرکزی اصلاحات افزایش اختیارات شورای شهر را جزو مطالبات خود قرار دادهاند.
کد خبر :
370847
سرویس جامعه «فردا»؛ شورای شهر به عنوان یک پارلمان شهری وظایفی خاصی بر عهده دارد. وظایفی که در حیطه خدمت به مردم و شهروندان تعریف می شود. اما جریان لیبرال برنامه دیگری برای شورای شهر دارد. شورای شهر طی سال گذشته برخلاف قولی که احمد مسجد جامعی داده بود، یکی از سیاستیترین سالهای خود را سپری کرد. طرح هایی مانند نظارت بر کار روزنامه همشهری، دعوت از افراد سیاسی و ... همه از یک رویکرد سیاسی حکایت میکرد. البته همین موضوع عاملی شد تا مسجد جامعی صندلی خود را دوباره به مهدی چمران بسپارد. انتخابات هیئت رئیسه شورای شهر از این نظر آری به «خدمتگذاری» و نه «سیاسی کاری» بود.
مسالهای که به ماهیت وجودی این شورا باز می گردد و حتی امام خمینی (ره) نیز بر این موضوع تاکید کرده و فرمودهاند که « شورای شهر باید برای حل مشکلات شهروندان باشد و سیاسی کار کردن در این مجموعه شرعاً حرام و حقالناس است.»
اما بعد از این شکست تحرکات سیاسی اعضای لیبرال نه تنها کاهش نیافته بلکه بیشتر شده است و به نظر میرسد که شورای شهر به زعم این افراد یک باشگاه سیاسی است تا پارلمان شهری. در این زمینه اخبار و اطلاعات حکایت از برنامهریزی سیاسی لیبرالهای برای شورای شهر به عنوان پل و ابزاری برای ورود به صحنه سیاسی کشور دارد. در این باره چندی پیش مصطفی کواکبیان از نشست اکثریت اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در محل حزب مردم سالاری خبر داد و گفت: « در این نشست مشترک طرفین دیدگاههای خود را در مورد سه موضوع علت تغییر در ترکیب هیأت رئیسه
شورای چهارم تهران در دومین سال فعالیت و همچنین موضوع لایحه دولت یازدهم برای انتخاب مستقیم شهرداران از سوی مردم و نیز نحوه تداوم هماهنگی و همکاریهای پاینده ارائه دادند.» کواکبیان افزود:« آسیبشناسی موضوع مربوط به هیأت رئیسه شورای شهر تهران علاوه بر لابیهای گسترده رقبا به تفصیل مورد بحث و بررسی قرا گرفت و مقرر شد به تشکلی که نامزد آن تشکل در جریان رایگیری با رای سفید خود وضعیت ترکیب هیأت رئیسه را متحول کرد تذکر لازم داده شود و همچنین مقرر شد هر دو ماه یکبار برای هماهنگی و انسجام بیشتر نشست مشترک اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران با اعضای شورای هماهنگی
جبهه اصلاحات برگزار شود.» در این روند لیبرالها به دنبال افزایش اختیارات شوراهای شهر به عنوان یک پایگاه سیاسی هستند نه فعالیت برای خدمت رسانی و رشد کالبد شهری. لیبرالها در این زمینه با یک نگاه ابزاری و سیاسی به شورای شهر مینگرند و برنامههایی که در این زمینه به اعضای جریان خود در شورای شهر هماهنگ کردهاند نیز تماما با مقاصد سیاسی صورت میگیرد. جالب اینجاست که اعضای لیبرال شورای شهر نیز به طور هماهنگ همین مسائل را در پارلمان شهری بیان می کنند و متاسفانه مقام و منصب خود را در حد پادوی یک جریان سیاسی خاص تنزل میدهند. جالبتر اینجاست که قرار است این جلسات
اعضای شورای شهر و شورای هماهنگی اصلاحات برای هر چه هماهنگ شدن اعضای لیبرال شورا با مرکزیت به طور مداوم و زمانبدنی شدهای برگزار شود و حتی این موضوع به طور آشکارا در رسانههای مختلف منعکس شده است. از این رو اعضای لیبرال شورای شهر و شورای مرکزی اصلاحات افزایش اختیارات شورای شهر را جزو مطالبات خود قرار داده اند. در این زمینه نیز کواکبیان مطرح کرده است: «حیطه اختیارات شوراها به گونهای باشد که حتما موجبات افزایش قدرت شوراها و گسترش اختیارات آنها را در پی داشته باشد، به گونهای که واقعا شوراهای شهرداری در وضعیت کنونی به شوراهای شهر در وضعیت مطلوب متحول شود
و همچون برخی از کشورهای پیشرفته شوراها بتوانند در خصوص نیروی انتظامی و یا همان پلیس شهر و مدارس آموزش و پرورش و بیمارستانها و بهداشت و درمان نیز دارای اختیاراتی باشند.به هر حال دولت باید توجه کند که انتخاب مستقیم شهرداران در صورتی که همراه با افزایش اختیارات شوراها باشد معنا دارد و به نفع مردم تمام خواهد شد.» سخنان کواکبیان به خوبی نشان دهنده اهداف لیبرالها در شورای شهر است. رسانههای لیبرال نیز در این زمینه به طور کامل در خدمت اهداف جناحی قرار گرفتهاند. اما جالب اینجاست که کارشناسان یکی ازعلل شکست اصلاحطلبان در انتخابات هئیت رئیسه شورای شهر را نیز
تبلیغات سیاسی این رسانهها قلمداد میکنند. پس از انتخابات شورا و برگزاری انتخابات هیات رئیسه در سال اول لیبرالها در رسانههایشان تیتر زدند :«دیروز پاستور، امروز بهشت، فردا بهارستان» و شورا را پلی برای فتوح دیگر مطرح کردند و فضای شورا را به سمت اهداف سیاسی خود سوق دادند. این درحالی بود که تناقض در اهداف عملی اعضای شورا و یک جریان سیاسی سبب شد تا برخی از اصلاحطلبان شورا نیز از این سیاستها سر باز بزنند. اصلاح طلبان درون خودشان با چنین تفاوتهایی در اولویت بندیها مواجهاند و با وجود این تفاوتها همگرایی درونی شکل نمیگیرد و جریانی که در اولویت
گذاریهایش دچار مشکل است از درون جوشش ندارد چون اولویتهای افراد در فعالیتهای سیاسی یکی نیست و اگر هم همگرایی وجود داشته باشد متزلزل و شکننده است. همین موضوع یکی از اهداف تشکیل جلسات شورا و شورای مرکزی اصلاحات است تا اعضای شورا را نسبت به تعهد به جریان سیاسی لیبرال و نه تعهد با وظایف شورا ترغیب و در برخی از موارد کنترل کنند. درواقع در این روند اعضای اصلاحطلب شورا به عنوان عاملان این جریان بدل می شوند که سیاستهای این جریان به آنها دیکته می شود. از این باب آسیبهای زیادی به کار شورای شهر وارد می آید نظیر تذکراتی که اغلب به عنوان بهانه سیاسی از سوی این
اعضا در صحن شورا مطرح میشود و با حاشیه سازی نسبت به اصل کار و فعالیت شورا غفلت صورت میگیرد. به هر حال کارشناسان مختلف با توجه به تغییر و تحولات یک ماه گذشته در شورای شهر به این موضوع تاکید دارند که طی یک سال گذشته غلبه مسائل سیاسی بر مسائل شهری در شورای شهر تهران سبب این تغییر و تحولات بوده و در ادامه نیز به نظر میرسد که این روند با وجود پافشاریهای سیاسی به ضرر و تزلزل جایگاه این جریان خاص سیاسی در شورای شهر منجر شود.