سرویس سیاسی «فردا» - آسوشیتدپرس به نقل از چند دیپلمات خبر داده که در دیدار وزیرخارجه ایران با وزیرخارجه آمریکا و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، آمریکا خواستههایش در مورد ظرفیت غنیسازی ایران را تعدیل کرده است. آنها گفتهاند که پیشنهاد جدید آمریکا به ایران اجازه خواهد داد چهارهزارو 500 سانتریفیوژ در اختیار داشته باشد اما از ذخیره گاز اورانیوم مورد نیاز سانتریفیوژها که بیش از یکسال برای تولیدشان زمان لازم است و ممکن است در ساخت کلاهک هستهای به کار رود کاسته شود. اما در همین
زمینه ، معاون وزیرخارجه در مورد گمانهزنیها و طرحهای مطرحشده گفته است: هیچیک از اعداد و ارقامی که در رسانهها گفته میشود مورد تایید نیست و در برخی موارد درباره جزییات مسایل فنی پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است و به برداشتهایی دست یافتهایم و راهحلهایی نیز وجود دارد اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسی به یک درک مشترک و تفاهمی که بتواند پایه یک توافق باشد نرسیدهایم. اما در این باره، حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با «فردا» ضمن اشاره به تکراری بودن چنین پیشنهاداتی از سوی آمریکا اظهار کرد: این طرح نمی تواند یک طرح قابل قبول و
کارآمدی باشد و بعید است که از نظر فنی هم بتواند نظر مقامات جمهوری اسلامی ایران را جلب کند. این پیشنهادها، پیشنهاد جدیدی نیست و قبلا نیز بارها ارائه شده است باید دید پیشنهاد جدید آمریکا چیست؟ آنها در حال حاضر صحبت از چهار هزار و پانصد دستگاه سانتریفیوژ میکنند در صورتی که قبلا هم این تعداد سه تا چهار هزار بوده است و به نظر میرسد در اصل موضوع تفاوت خاصی صورت نگرفته است. وی در ادامه افزود: دغدغه ایران تعداد سانتریفیوژها نیست بلکه ایران میخواهد غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی در داخل ایران حفظ شود. البته این موضوع نیز قابل مذاکره است. خط قرمز ایران هم در تعداد
دستگاه سانتریفیوژ نیست بلکه غنی سازی اورانیوم است. تعداد سانتریفیوژ و غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی ایران نیز رابطه بسیار مرتبطی با هم دارد. تعداد سانتریفیوژها یک ارتباط مستقیم با مقدار غنیسازی و توان غنیسازی اورانیوم دارد و باید این نسبت نسبت معقولی باشد. وی افزود: بر اساس آنچه که تاکنون منتشر شده است، برپایه این طرح قرار است ایران تعداد سانتریفیوژهای مورد نظر خود را حفظ کند اما اتصال میان این سانتریفیوژها باید قطع شود. این در حالی است که قطع اتصال عملا به معنای از کار انداختن برنامه غنی سازی است. اما به نظر می رسد این طرح ها صرفا در راستای اهداف
تبلیغاتی مطرح شده است و آمریکایی ها بهتر است به جای ارایه این طرح ها، طرح هایی ارایه کنند که مبنای حقوقی و فنی داشته باشد. این کارشناس مسائل سیاسی خاطر نشان کرد. البته به چنین پیشنهادی که داده شده چندان نمی توان استناد کرد به این دلیل که از منابع رسمی هنوز اطلاع رسانی نشده است اما اگر واقعیت داشته باشد قابل مذاکره می باشد و قطعا ایران هم یک عددی در این مذاکرات در نظر خواهد گرفت که باید بالای ده هزار تا است و برای رسیدن به توافق در این باره قطعا مذاکرده است. حسن بهشتی پور همچنین در ادامه اظهاراتش با اشاره به صحبت های وندی شرمن نیز گفت: اینکه خانم شرمن با صدای
آمریکا مصاحبه کرده و در این باره که اگر تحریم ها برداشته شود سیلی از داوطلبان سرمایه گذاری به سمت ایران هجوم می آورند به این دلیل است که می خواهد بگوید اگر ایران تلاش خود را برای توافق و قبول کردن نظرات آمریکا بپذیرد از لحاظ اقتصادی به نفع ایران است و می خواهد این امکان را ایجاد کند که در مذاکرات ایران بیشتر به توافق فکر کند و ایران را تشویق به قبول کردن پیشنهادات کند. بهشتی پور تصریح کرد: به نظر میرسد این حرف خانم شرمن در حد اغراق است زیرا سرمایه گذاران اقتصادی وقتی میخواهند در کشوری سرمایه گذاری کنند همیشه به سود و زیان سرمایه خود فکر میکنند نه به تحریم
یا عدم تحریم کشور مورد نظر. وی تاکید کرد: البته اگر قطعا تحریمها برداشته شود زمینه مساعدتری برای سرمایه گذاری اقتصادی ایجاد می شود اما این موضوع شرط لازم می تواند باشد اما کافی نیست. قطعا این طور نیست که وقتی تحریمها لغو شود سیلی از سرمایه گذاران به ایران بیایند. مگر قبلا که ایران تحریم نبود گروه عظیمی از سرمایه گذاران در ایران بودند؟ پس عدم تحریم ایران برای ورود کشورهای سرمایه گذار به ایران شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.