علت مخالفت آیتالله سیستانی با نخستوزیری نوریالمالکی/ نظر رهبر انقلاب درباره تعیین نخستوزیر عراق
بنا به گفته نزدیکان حضرت آیتالله سیستانی، نظر ایشان بر این بود که «بجای آقای نوری مالکی شخص دیگری بر مسند نخست وزیری بنشیند و ادامه نخست وزیری وی در شرایط فعلی به نفع کشور و ملت عراق نمیباشد».
«شکرالله طاهری» افزود: در دو سه سال گذشته٬ اختلافاتی بین گروههای مختلف سیاسی در عراق بوجود آمد. حضرت آیتالله سیستانی نیز طی این دو سه سال در مباحث سیاسی وارد نشدند. شاید نزدیک به سه سال باشد که ایشان مسئولین سیاسی عراق را در نجف به حضور نپذیرفتند و تمایلی برای ملاقات با آنها نداشته و اعتقادشان به این بود که صلاح نیست با سیاسیون نشست داشته باشند.
وی همچنین با تاکید بر بیطرفی رهبر معظم انقلاب اسلامی در ماجرای تعیین نخست وزیر عراق اظهار داشت: حضرت آقا همواره نظرشان بر این بوده که خواستههای حضرت آیتالله سیستانی باید در راس امورات در عراق اجرا شود. ایشان هیچگاه در خصوص فردی، جریانی و یا گروهی در عراق نظری ندادند و نفرمودند که چه کسی نخست وزیر عراق بشود و چه کسی نخست وزیر عراق نشود.
آنچه در پی میآید ماحصل گفتگوی تفصیلی خبرگزاری ابنا با سرکنسول ایران در کربلا میباشد:
ابتدای بحث را با موضوع اتفاقات روز عراق یعنی تحولات سیاسی پس از انتخابات آغاز میکنیم. ائتلاف قانون در روز جمعه 14 اردیبهشت سال 1392 با حضور پررنگ حزب الدعوه و به ریاست آقای نوری المالکی پیروز انتخابات شد. پس از ماهها که تمامی مردم عراق و سایر کشورها انتظار داشتند که مالکی بر مسند نخست وزیری بنشیند؛ حیدرالعبادی به عنوان رییس جمهور جدید برگزیده شد. علت متقاعد کردن آقای مالکی برای کناره گیری و جایگزین شدن حیدر العبادی برای نخست وزیری چه بوده است؟
بهعنوان مقدمه میبایست عرض کنم که بر اساس یک توافق نانوشته٬ نخست وزیر میبایست از شیعیان انتخاب گردد و کسی میتواند نخست وزیر شود که رئیس حزب غالب در انتخابات باشد.
همانطور که میدانید٬ دولت قانون با کسب تعداد 95 کرسی توانست بیشترین آرا را کسب نماید؛ لذا براساس قانون باید رئیس این ائتلاف به عنوان رئیس هیئت دولت و نخست وزیر عراق از سوی رئیس جمهور مامور تشکیل کابینه شود.
رئیس این ائتلاف نوری مالکی است، اما با توجه به جریاناتی که در دوران هشت ساله صدارت وی و اختلافی که بین گروههای شیعه به وجود آمد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدند که نوری مالکی در راس امور و نخست وزیری نباشد.
بر اساس قانون، آقای مالکی میبایست اکنون سکان دار منصب نخست وزیری میشد لکن رخدادهایی همچون احتمال تجزیه عراق در پی حملات داعش٬ اخلال در نظم کشور٬ احتمال از بین رفتن یکپارچگی میان گروههای مختلف حاکم در عراق (شیعیان، اهل سنت و اکراد) و مهمتر از همه اینکه همبستگی بین شیعیان نیز در آستانه تضعیف قرار داشت؛ در نهایت منجر به آن شد که پس از بررسیهای بسیار به این نتیجه برسند که آقای نوری مالکی در راس امور نباشد.
آقای نوری مالکی با توجه به تسلطی که به اوضاع عراق داشت و سبک و سنگین کردن شرایط فعلی کشور به این نتیجه رسید که پافشاری وی برای صدارت نخست وزیری میتواند به اختلافات عراق دامن بزند و به مساله وحدت ملی خدشه وارد کند؛ لذا وی با درک موقعیت فعلی و ترجیح منافع ملی کشورش بر منافع خود حاضر به کناره گیری شد تا یکی از اعضای حزب الدعوه که هم گروه و از رفقای قدیمش نیز است؛ زمام امور را به دست بگیرد.
کناره گیری آقای مالکی به این سهولت که شما میفرمایید نیز حاصل نشد و شواهد از اتفاقات دیگری حکایت دارد. شماری از مردم در اعتراض به کناره گیری آقای مالکی به خیابانها آمدند و برخی کارشناسان حتی احتمال رخ دادن کودتا را اعلام کرده بودند. آقای نوری مالکی٬ خود نیز رضایت چندانی از این موضوع نداشته و گویا مجبور به کناره گیری شد!
حامیان "ائتلاف قانون" معتقدند که بر اساس قانون باید نوری مالکی به عنوان رئیس این ائتلاف میبایست مامور تشکیل کابینه میشد، لذا در ابتدا از کناره گیری نوری مالکی رضایت نداشتند چراکه قانون حق نخست وزیری را به او داده و نارضایتی ایشان نیز بر اساس بود.
اما همانطور که عرض کردم٬ آقای مالکی با درنظر گرفتن مشکلات پیش روی دوران نخست وزیریاش و احتمال وارد شدن لطمه به موضوع وحدت ملی کشور٬ برای حفظ اتحاد و تمامیت ارضی عراق، در نهایت به این نتیجه رسید که باید این کار عملی شود و اعتراض خود را پس گرفت و حتی اعلام کرد که آماده همکاری با نخست وزیر جدید است که این حرکت نوری مالکی در حفط وحدت بسیار پسندیده و قابل تقدیر است.
آیا کناره گیری آقای مالکی٬ دموکراسی و آزادی در انتخابات عراق را زیر سوال نبرد؟
خیر٬ بنده چنین نظری ندارم. کسی که انتخاب شده٬ در راستای خط فکر سیاسی آقای نوری مالکی میباشد و از اعضای حزب الدعوه است. این موضوع هیچ منافاتی با دموکراسی ندارد، بلکه مطابق با اصول دمکراسی است که در راستای ایجاد تغییر و تحول، به راحتی دولتی با انتخابات مردمی جابجا میشود و در این خصوص هیچ مشکلی پیش نمیآید.
همانطور که مستحضرید٬ رابطه سیاسی آقای نوری المالکی با ایران رابطه بسیار تنگاتنگی بود. با روی کار آمدن آقای حیدر العبادی این سوال مطرح میشود که آیا آن روابط تهران ـ بغداد به قوت خود باقی خواهد ماند؟
قطعاً همین طور است. شما مطمئن باشید که آقای حیدرالعبادی هم جزء افرادی هستند که تقویت رابطه با جمهوری اسلامی ایران از سیاستهای اصولی ایشان است و خط مشی آقای مالکی را دنبال میکند.
مطمئناً هیچ تغییری در روابط استراتژیکی بین ایران و عراق به وجود نمیآید، همان دوستی و برادری صمیمانهای که در زمان نوری مالکی حاکم بوده است، با توجه به دیدگاه و نگاه آقای حیدرالعبادی نسبت به ایران همان روند ادامه خواهد داشت.
«علی هاشم» سرپرست دفتر المیادین در تهران، طی گزارشی در پایگاه خبری ـ تحلیلی المانیتور نوشت: «هیات بلند پایهای از سوی رهبر معظم انقلاب به عراق سفر کرده و دیداری با آیتالله سیستانی داشتند. آیتالله سیستانی در این دیدار به یکی از اعضای این هیات گفتند که به مقام معظم رهبری اعلام بفرمایید که من با روی کار آمدن آقای مالکی موافق نیستم. هیات ایرانی پس از بازگشت از عراق٬ خدمت رهبری رسیدند و اتفاقات را بازگو کردند. ایشان نیز به مشاوران ارشد خود دستور فرمودند که آقای نوری المالکی را متقاعد به کناره گیری کنند.» شما چه مقدار صحت و سقم این مطلب را تایید میکنید؟
بنده نمیتوانم درمورد این گزارش اظهار نظری کنم٬ ولی بصورت کلی خدمتتان عرض میکنم که در دو سه سال گذشته٬ اختلافاتی بین گروههای مختلف سیاسی در عراق بوجود آمد.
حضرت آیتالله سیستانی نیز طی این دو سه سال در مباحث سیاسی وارد نشدند. شاید نزدیک به سه سال باشد که ایشان مسئولین سیاسی عراق را در نجف به حضور نپذیرفتند و تمایلی برای ملاقات با آنها نداشته و اعتقادشان به این بود که صلاح نیست با سیاسیون نشست داشته باشند.
این بحث در رابطه با آقای نوری مالکی نیز اتفاق افتاده است و بنا به گفته نزدیکان حضرت آیتالله سیستانی، نظر ایشان بر این بود که «بجای آقای نوری مالکی شخص دیگری بر مسند نخست وزیری بنشیند و ادامه نخست وزیری وی در شرایط فعلی به نفع کشور و ملت عراق نمیباشد».
آنچه میتوانم در مورد نظر مقام معظم رهبری ـ که در این گزارش آمده ـ عرض کنم این است که حضرت آقا همواره نظرشان بر این بوده که خواستههای حضرت آیتالله سیستانی باید در راس امورات در عراق اجرا شود. ایشان هیچگاه در خصوص فردی، جریانی و یا گروهی در عراق نظری ندادند و نفرمودند که چه کسی نخست وزیر عراق بشود و چه کسی نخست وزیر عراق نشود.
مجدداً تاکید میکنم که نظر مقام معظم رهبری این است که نقطه نظرات علمای عراق به ویژه حضرت آیت الله سیستانی در این کشور اجرایی گردد.
آنچه مسلم است٬ مخالفت حضرت آیتالله سیستانی با روی کار ماندن آقای نوری المالکی میباشد که این مهم را بسیاری از شبکههای خبری و خبرگزاریها اعلام کردند. به نظر شما دلیل این مخالفت آیت الله سیستانی با آقای مالکی چیست؟
عراق یک کشور بحران زده است، مشکلات سیاسی٬ اقتصادی و امنیتی دارد. عملیات تروریستی و جنایتکارانه در آن انجام میشود. آیتالله سیستانی نظرشان بر این بود که دولت نتوانسته خواستههای مردم را برآورده کند. بالاخره مردم انتظاراتی دارند و میخواهند در امنیت و آسایش باشند و از لحاظ معیشتی میخواهند در حد مطلوبی قرار گیرند.
طبق نظر حضرت آیت الله سیستانی آنچه که مردم در زمینههای امنیتی، سیاسی، اقتصادی٬ معیشتی و پیشبرد امور در عراق از آقای نوری مالکی انتظار داشتند٬ اتفاق نیفتاده و در این موضوعات به آقای نوری مالکی اشکالاتی را وارد دانستند؛ لذا اعتقاد داشتند فرد دیگری برای نخست وزیری انتخاب شود تا با ایجاد تغییر و تحولات و اتخاذ مواضع جدید و با رویکرد سیاستهای جدید بتواند کشور را از این وضعیت نجات دهد.
محور دوم گفتوگوی ما پیرامون تحولات میدانی عراق است. داعش از زمان ورود به عراق٬ حملاتی را به اقصی نقاط کشور صورت داد. این گروه تروریستی امروزه حملاتی را به جنوب کشور ـ که اکثراً مناطق شیعه نشین میباشد ـ را متوقف کرده است و حملات به شمال کشور و مناطق کرد نشین علی الخصوص اربیل افزایش داده است. این تغییر استراتژی را چگونه میبینید؟
علت تغییر تاکتیک داعش در حمله به اربیل میتواند به چند دلیل باشد.
هدف از حمله داعش به عراق، تشکیل یک حکومت سنی تندرو و افراطی در محدوده کشورهای سوریه، عراق، لبنان و فلسطین با نام «خلافت اسلامی» است که با افکار و اندیشه های دموکراسی و آزادیخواهانه مغایرت دارد و ابتدائاً بحث اختلاف بین شیعه و سنی را مطرح کرد که تا اندازهای هم کارگر شد.
این گروه تروریستی٬ اهل سنت را علیه شیعیان تهییج کرد و تلاش داشت که مناطق هممرز ترکیه، سوریه و عراق را برای خود امن کند اما این مسئله بدون توسعه آن به اقلیم کردستان عراق ممکن نیست. از طرفی داعش به دنبال توسعه قلمرو خود در همه جای عراق از جمله اقلیم کردستان است.
از طرف دیگر گروه داعش هیچ رحمی حتی به گروههای سنی هم نمیکند٬ مگر آنهایی که افکار و اندیشههای خودشان را دارند. سنیهای با تدبیر و روشنفکری که کشتار مردم را محکوم میکنند٬ به هیچ وجه مورد تایید داعش نیستند و لذا داعش در نخستین اقدم٬ با نگاه شیعه و سنی وارد قضیه شد.
داعش پس از آنکه مناطقی را بدست گرفت و به اصطلاح حکومت به راه انداخت٬ تغییر تاکتیک داد. اهل سنت را با اکراد و شیعیان تفکیک کرد و بعد هم تمایز بین سنی و کرد و لذا به فکر تسلط بر کردستان افتاد. به همین دلیل اکنون به مناطق کرد نشین حمله ور شده است.
دلیل دیگر تغییر تاکتیک در جهت حمله به کردستان این بوده که داعش معتقد است بسیاری از رفتارهای کردها در کردستان با خط مشی اسلام و خلیفه اسلامی مغایرت دارد، بنابراین برای اینکه بتواند خط و مشی افراطی خود را در کردستان عراق پیاده کند به آنجا حمله کرد.
از همه مهمتر اینکه برداشت آنان از اسلام٬ یک برداشت قشری و سطحی است و اسلام را در محدوده تنگنای خودشان میبینند. لذا آن افکار و اندیشههایی که به عنوان افکار دموکراسی و آزادی در مردم کردستان عراق تبلور پیدا کرده است٬ مورد قبول اینها نمیباشد. لذا داعش با جای گرفتن در عراق٬ کم کم خودشان را به سوی اقوام دیگر گسترده میکنند و تغییر تاکتیکشان هم در این راستا است. یعنی گسترش قلمرو با ترویج ایدئولوژی افراطی در راستای تشکیل حکومت بر مبنای ایده خود پیش بینی میگردد و داعشیون در مرحله بعدی با حمله به مناطق سنی نشین، به جنگ با برادران اهل تسنن که مخالف ایدئولوژی افراطی آنها هستند خواهند رفت.
دولت آمریکا که تا ماههای گذشته بصورت علنی از داعش حمایت کرده و سایر کشورها را به تجهیز آنان تشویق میکرد؛ اخیر به مواضع این گروه تروریستی حمله ور شده و مناطقی را بمباران کرده است. این موضع دوگانه دولت آمریکا٬ انتقادات شدید «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان٬که شامگاه جمعه 24 مردادماه به صورت ویدئو کنفرانس سخن میگفت را نیز به همراه داشته است. شما به عنوان یک شاهد عینی در منطقه٬ مواضع آفتابپرستانه دولت آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
آمریکاییها از روز اول نظرشان درمورد تقویت داعش برای اخلال امنیت منطقه مثبت بوده است و خودشان بزرگترین حامی این گروه تروریستی هستند. داعش در کشورهای همپیمانان آمریکا در منطقه آموزش دیده و سپس تجهیز و سازماندهی شده و با چراغ سبز آمریکا به عراق حمله کرده است.
تجهیزات این گروه تروریستی متعلق به دولت آمریکا است٬ اما با چه واسطهای به دست آنها رسیده است؟! واسطه تجهیز٬ دوستان استراتژیک آمریکا کشورهای منطقه هستند. علت اینکه دولت آمریکا موضع تهدید را به جای حمایت در مورد داعش اتخاذ کرده این است که اکنون جوی علیه این گروه تروریستی در سراسر جهان به راه افتاده و جنایات فجیع داعش تمام مردم دنیا را متاثر کرده است.
پس دیگر آمریکا نمیتواند حمایت کند٬ چراکه دیگر در مقابل تمام دنیا قرار میگیرد. به هرحال باید گفت که آمریکا کشوری تروریست پرور و این سیاست های یک بام و دو هوا برای پیشبرد اهداف خود در منطقه میباشد و هدف اصلیاش نیز جهان اسلام است.
اوایلی که این اتفاق در عراق افتاد٬ آمریکا برای همکاری با ایران در راستای مبارزه با داعش ابراز تمایل کرد ولی بعدها هیچ ارادهای از سوی این کشور مشاهده نشد. دولت آمریکا در شش ماهه اخیر مواضع مختلفی در مقابل حملات داعش به عراق و سوریه اتخاذ کرده است.
حقیقت امر این است که دولت آمریکا هرگاه متوجه واکنش جامعه جهانی علیه خود در هر موضوعی شود٬ با کمی تغییر مسیر در مواضع خود٬ سعی در شستشوی اذهان عمومی جهان میکند و موضع خود را در راستای منافع خویش تغییر میدهد و با چرخش در سیاست خود تلاش میکند با نظر جامعه جهانی هرچند بطور موقت هماهنگ شود.
عملیات نیروهای آمریکایی صرفاً یک عملیات نمادین است و تأثیری بر عملکرد یا قوت و ضعف داعش ندارد، همانگونه که تأثیری بر تروریسم در عراق هم نگذاشته است. صرفاً یک اقدام نمادین بود که به چندین نقطه حمله محدود کردند و هدفشان هم صرفاً این بود که خطوط قرمز خود را به نیروهای داعش تذکر داده باشند.
آمریکاییها در عراق دو خط قرمز دارند: یکی پایگاه نظامی این کشور است که در شمال غرب اربیل واقع شده است و نگران هستند که تحرکات داعش به شمال عراق هم منتقل شود و در نهایت امنیت پایگاه این کشور با مشکل مواجه شود. در حقیقت آمریکاییها با توجه به اتفاقی که در لیبی برای سفارت این کشور و سفیر واشنگتن افتاد، این بار میخواهند پیشدستی کنند و نگذارند همان اتفاق در عراق و برای پایگاه نظامیشان بیفتد.
دومین خط قرمز آمریکاییها، مسیحیان عراق هستند که با توجه به اتفاقاتی که طی روزهای گذشته در منطقه شمال غرب استان نینوا افتاد و یک شهر مسیحینشین به تصرف داعشیها درآمد و تعداد زیادی از مسیحیان قتلعام شدند، آمریکایی میخواهند به عوامل داعش تذکر دهند که این اقدامات آنها با برخورد غرب مواجه خواهد شد.
همین اقدامی که آمریکاییها انجام دادهاند، اگرچه نمادین بوده، اما روحیه نژادپرستانه و تبعیضآمیز آنها را نشان میدهد. آنها مردم را در حقیقت به دو دسته تقسیم کردهاند: دستهای که باید از آنها حمایت و حفاظت شود، و دستهای که محافظت از آنها ضرورتی ندارد. خود این رویکرد، ماهیت اقدام به ظاهر ضدتروریستی آمریکا در عراق را زیر سؤال میبرد.
به هر حال تمام این گروهها در كلیت امر مخلوق و بازیچه سیاستهای گروه غرب به خصوص ایالات متحده هستند. لذا دو رویكرد غرب مبنی برحمایت از این گروهها علیه كشور های مستقل، و بر عكس سركوب آنها در مواقع رویارویی با منافع و هم پیمانان آنها، نقشه ثابت موجودیت این گروهها بوده است.
استکبار جهانی در راس آن آمریکا به عنوان حامی اصلی این گروهها در سوریه، در تمام مراحل به خاطر تضعیف دولت بشار اسد از این گروهها حمایت می كردند. اما با گسترش دامنه فعالیت های آنها در عراق و تهدید منافع هم پیمانان آمریكا در منطقه سیاستهای آمریكاییها و در كلیت امر گروه غرب، نسبت به آنها نیز تغییر كرده است.
به بیان دیگر مرحله سكوت و حمایت ضمنی از داعش به سر آمده و مرحله جدیدی با حمله نظامی نیم بند آمریکا به نیروهای داعش در نزدیكی اربیل آغاز شده است.
گسترش دامنه فعالیت این گروهها، تهدید منافع هم پیمانان آمریکا توسط داعش و اعلام خلافت كذایی از جانب آنها باعث شد تا بار دیگر رویكرد آمریکا و غرب نسبت به این گروهها تغییر كرده است.
صدور بیانیه 11509 شورای امنیت با تلاش های گروه غرب و حمله اخیر نیروی هوایی آمریکا نشانگر این تغییر موضع است، اما این تغییر موضع به معنای حذف این گروه و پایان مداخلات كشور های منطقه ای و بین المللی نخواهد بود. كشور های گروه غرب همچنان از این گروه ها در راستای منافع خود استفاده خواهند كرد.
برای مثال٬ ذبح دو خبرنگار آمریکایی توسط یکی از اعضای داعش سندی بر این مدعاست. توجه بفرمایید که تا تمام جهانیان به سیاست حمایت دولت آمریکا در مقابل جنایات وحشیانه معترض شدند؛ ویدئوهایی مبنی بر کشته شدن دو شهروند آمریکایی به دست این گروه تروریستی در فضای مجازی منتشر میگردد. آیا این شک شبهه ندارد و برای جامعه جهانی سئوال برانگیز نیست؟!
از وقتی که در اختیار بنده قرار دادید سپاسگزارم.
امنیت و آرامش را برای شما و مردم سراسر دنیا آرزو ميکنم.