معرفی فمینیسمهای دینی
سرویس اجتماعی « فردا »: متن یادداشت دکتر حامد حاجیحیدری استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با عنوان «معرفی فمینیسمهای دینی» که برای درج در اختیار ما قرار گرفته را در ذیل از نظر می گذرانید:
hajiheidari@PhiloSociology.ir
● فمینیسمها، نه فقط در ایران، بلکه در بسیاری ملل دیگر، به نحوی «برند» و «نام تجاری» بدل شده است. در این راستا، ملهم از آراء بئاتریس ولمر کولس (Beatriz Vollmer Coles) میتوان گفت که تلقی عامیانه از فمینیسم، در واقع، نحوی از فمینیسمهای رادیکال است که به نحوی متناقض، نحوی «فمینیسم جنسیتی» است؛ بیشتر نحوی مرد ستیزی بدون طرح مشخصی از آتیه چنین ستیزهای است؛ این که آیا این ستیز، نحوی ستمگری جدید را پایه میگذارد یا خیر، اغلب موضوعی است که باید بعداً در موردش حرف زد... . این در حالی است که به نظر میرسد، باید طرح نوین و جامعی ریخت که معایب طرح قبلی را نداشته باشد. این، به یک پایه و اساس فکری و فلسفی منسجم احتیاج دارد. از این منظر، نظریههای برساختزدای فمینیستی مانند نظریات کسانی چون جودیت باتلر یا لوس ایریگارای، شکل ایدئولوژیهای افراطی را به خود میگیرد که تنها برای مبارزه و زد و خورد، و زدن زیر میز گفتگو مناسب هستند. اینها، تنها پایههای مسؤولیتپذیری اخلاقی را ویران میکنند که در نهایت، زور را به جای فکر بر کرسی مینشانند. نظریههای پسامدرن که در ظاهر، رویاروی روشنگری قرار میگیرند، بیشتر، شکل جابجایی لفظپردازی علمی با پرسش از هویت، تعلق و درک است که در واقع، زنان را در یک موقعیت غیر انتقادی و در عین حال عصبی در جهان روابط انسانی، واقعیتهای اقتصادی، و انتظارات فرهنگی رها میکند؛ زنانی که در حسرت و آرزو و تلاش در زمینه زندگی روزمره هستند و در یک دغدغه مستمر و مفرط در هویت شخصی غرق و خفه شدهاند.
● این نحو افراطها، برای ترویج یک فرم استبدادی از فمینیسم، نهایتاً، تلاشهای فمینیستی را «خطرناک» جلوه میدهند، که حتی واکنش منفی زنان را هم به همراه میآورد. در نتیجه، فمینیسمها به مثابه ایسمهایی با مخاطبان خاص و محدود جلوه میکند؛ مخاطبانی که از قضا «خطرناک» هم تلقی میشوند. در مقابل، شماری از فمینیستهای دینی، با تأکید بر تقویت مسؤولیتپذیری و تعهد اخلاقی، رقیبی برای گرایشهای پوچ و مادی ذاتی در فرهنگ متأخر غربی برمیآورند که در فضای آن میتوان در مورد عدالت بحث واقعی به راه انداخت. بدون تعهد مسؤولانه طرفهای بحث در مورد شرایط اسفبار زنان، نمیتوان همکاریهای مؤثری برای عقب راندن سرمایه و قدرت تدارک دید؛ اینها موعظههای «ایمان» برای پیشبرد «عدالت» هستند. تعهد به حقوق زنان مستلزم تعهد مستمر و یکپارچه به عدالت است؛ و تعهد عملی به عدالت، مستلزم تعهد به اخلاق است؛ و تعهد ثمربخش به اخلاق، مستلزم تعهد به فرجام اعمال است؛ و تعهد به فرجام اعمال، معادل تعهد به معاد و دین به مثابه تنها شیوه معتبر معادشناسی است. ● نظریههای فمینیستی، در برخی شاخهها، سر سپردهی مخاصمه روشنگری عمدتاً مردسالار و صنعتی، با الهیات شده است. آنها سعی میکنند در همان چهارچوب سودگرا و نفعطلبی که موجد این همه مصیبت و بیعدالتی علیه زنان بوده است، موقعیت زنان را بهبود بخشند. این، در حالی است که در یک بیان حداقلی، ادیان ابراهیمی در مقایسه با سایر مکاتب فکری تاریخ، کارنامه درخشانتری در ترویج تلقی انسانی از زنان داشتهاند. این ادعا را چهرههای الگویی زن دینی و آموزههای متوازن دینی تصدیق میکنند. فمینیسمهای دینی، چشم انداز خود را برای برقراری توازن در زندگی میلیونها نفر، از جمله فقیرترین زنان در جهان، گستردهاند و بسیج تعهدها و ایمانها، در تمام سطوح فعالیت برای برقراری عدالت مطابق یک الگوی مطمئن را فرا میخوانند. در چنین فضایی است که حضور گسترده زنان در عرصه عمومی، همچون حضور الگوهای دینی در مبارزه سیاسی، میتواند شکل متوازنی به خود بگیرد، و کالبد محققی برای الگو پردازی ادیان ابراهیمی از شخصیتهای سترگی چون مریم عذرا یا فاطمه زهرا یا زینب کبری به چشم آید. ● دین، به رغم حملات ویران گر، همچنان به شکل دادن سطوحی از زندگی و هویت اکثریت زنان جهان ادامه میدهد، و این نیز نشان از نیرومندی و ریشهداری آن دارد. به جای پذیرش بی چون و چرای فمینیسمهای سکولار که به مثابه زایدهای برای اصلاحطلبی و روشنگری نفعطلب و صنعتی تعریف میشود، فمینیسمهای دینی میتواند یک چشم انداز وسیع بگشاید که در آن حس احترام و گفتگو و بحث خلاق برانگیخته شود، زمینه برای بازجویی از یک تاریخ ظالمانه فراهم شود، و حتی یک اتحاد جهانی برای پیشبرد این عدالت فراهم گردد (توأم با برداشتهای آزاد از تینا بیتی و بئاتریس ولمر کولس). ■ هوالعلیم
منبع: تسنیم