سه ضلع مثلث مخالف توافق هستهای با ایران را بشناسید / بزرگترین چالش مذاکرات چیست؟+ تصاویر
آنچه بیش از بحثهای فنی پرونده هستهای کشورمان را تحت تاثیر قرار داده است فضاسازی سیاسی تمام کسانی است که به نحوی از کاهش تنش بین ایران وغرب متضرر میشوند. سه محور اصلی که غرب را ترغیب میکند تا انعطاف را در قبال پرونده هستهای ایران کنار بگذارد و نزاع بیپایان با تهران را در دستور کار قرار دهد.
سرویس سیاسی«فردا»: از زمان آغاز بحث بر روی پرونده هسته ای ایران در سال 2002 سه گروه بیشترین تلاش را برای ایجاد زمینههای لازم برای رویارویی سیاسی و نظامی غرب با ایران انجام دادند. رژیم صهیونیستی، اعراب و گروهک تروریستی منافقین سه محوری هستند که بشدت از افزایش برد استراتژیک و قدرت منطقهای ایران در خاورمیانه واهمه دارند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مخالفان داخلی و رقبای منطقهای ایران گمان میکردند که نگرش ایدئولوژی ایران به غرب و وجود زمینههای تقابل بین دو طرف مانع از تبدیل شدن ایران به یک قدرت منطقهای شده و این کشور را در یک انزوای سیاسی قرار خواهد داد.
بعد از جنگ تحمیلی و با مشخص شدن توان بالقوه ایران برای تاثیرگذاری بر تحولات منطقه کمکم خیلیها را به فرضیههای پیشین بدگمان کرد تا جایی که اعراب به رهبری عربستان سعودی و گروهکهای معاند نظام تلاش کردند تا با حمایت تلاویو راهی را برای انزوای ایران پیدا کنند.
وجود اختلاف گفتمانی و تفاوت دیدگاه بین ایران و غرب در موضوعات مختلف منطقهای و بینالمللی بستر لازم را برای گروکشی سیاسی بین دو طرف فراهم کرده بود. از سال 2002 و پس از آماده شدن زمینههای لازم برای حمله به دو کشور عراق و افغانستان بازی برای تضعیف ایران با موضوع پرونده هسته ای آغاز شد. این بازی سه محور اصلی منطقهای داشت:
تلاش اسرائیل برای بزرگنمایی ابعاد پرونده هستهای
از روزهای اول طرح پرونده هستهای ایران در آژانس بینالملی انرژی اتمی اسرائیل تلاش میکرد تا با مظلوم نمایی و جنجال آفرینی روند بررسی پرونده را مختلط کند. جنگ روانی که صهیونیستها علیه پرونده هستهای ایران راه انداختند خیلی بیش از ابعاد فنی پرونده موجب تنش بین ایران و آژانس شد تا جایی که خیلی راحت تلاویو از حمله پیشگیرانه علیه ایران سخن میگفت. هر چند لاف زدنهای مقامات اسرائیل بخاطر اقتدار نظامی ایران بصورت بالفعل قابلیت تحقق نداشت اما ترس از جنگ فراگیر در خاورمیانه پای شورای امنیت را به این موضوع باز کرد.
اسرائیل همچنین به اعتراف مقامات این کشور نقش موثری در ترور چهار دانشمند هستهای کشورمان داشته است تا جایی که مجید جمالی فشی عامل ترور مسعود علی محمدی به همکاری با موساد اذعان کرده بود.
نقاشی مضحک نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل متحد یکی از واضحترین ضد تبلیغ اسرائیل علیه پرونده هستهای ایران بود. بعد از پیشرفت مذاکرات هستهای و احتمال ایجاد یک توافق جامع بین طرفین مقامات تلاویو تلاش فزایندهای را برای تحت تاثیر قرار دادن روند مذاکرات انجام دادند تا جایی که مقامات کاخ سفید به رژیم صهیونیستی تضمین دادند که این رژیم را در ریز مذاکرات هستهای با ایران قرار دهند.
اعراب و ترس از کنار رفتن بیشتر از تحولات خاورمیانه
دومین گروهی که بشدت از روند توافق بین ایران و غرب نگران هستند کشورهای عربی وابسته به آمریکا در منطقه هستند. عربها که بعد از سقوط رژیم شاه امیدوار بودند تا نقش ژاندارمی وی را در منطقه احیا کنند بعد از انقلاب اسلامی شاهد حضور مستقیم آمریکا در منطقه بودند تا جایی که حتی حجم گسترده خرید سلاح و تجهیزات نظامی به بهانه مقابله با ایران نتوانست هرگز به احیای نقش اعراب در منطقه بیانجامد.
از سوی دیگر اختلاف سلیقه بین ایران و اعراب یکی از عواملی بود که باعث میشد تا این کشورها نقش فعالی را برای مقابله با گروههای راهبردی تحت حمایت ایران چون حزبالله که بهعنوان اهرم کنترل رژیم صهیونیستی استفاده میشدند آغاز کردند. حتی مقامات اردن و عربستان از باز بودن حریم هوایی این کشورها برای حمله احتمالی اسرائیل به ایران سخن میگفتند.
کشورهای چون عربستان بعد از شنیدن زمزمههایی برای توافق ایران و غرب تلاش کردند تا با استفاده از دوستان جمهوریخواه خود در آمریکا فشار زیادی را بر علیه دولت اوباما و بهمنظور فشار به وی در جهت سرسختی در موضوع هستهای ایران وارد کردند.
یکی از نقشهای پر رنگ کشورهای عربی برای فشار به ایران که کمتر به آن پرداخته شده است. ایجاد زمینههای لازم برای تحریم بانکی و نفتی ایران در چند سال گذشته بوده است تا جایی که حکومت ریاض به چین و کشورهای اروپایی تضمین داد که کمبود ناشی از تحریم نفتی ایران را در بازار او÷ک جبران نماید.
منافقین اهرم غرب در جعل سند علیه ایران
گروه سومی خرابکار در پرونده هستهای ایران که سالیان سال شکست در عرصه داخلی و خارجی آنها را بشدت منزوی کرده بود منافقین بودند. جنون ناشی از شکستهای پیاپی در عرصههای اطلاعاتی، سیاسی و نظامی آنها را وادار کرده بود که تا برای تامین منافع آمریکا در منطقه از هیچ اقدامی فروگذار نکنند.
در دسامبر سال 2002 تلويزيون هاي آمريکايي با هماهنگی با گروهک منافقين از وجود سايتهاي هسته اي با ماهیت نظامی در اراک و نطنز خبر دادند و ادعا کردند از آنها استفاده نظامي مي شود. ايران در همان زمان به منظور تکذيب ادعاهاي بي اساس آنها با ورود بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي موافقت کرد. اين مسأله که در اواخر سال 2002 رخ داد، در 21 فوريه 2003 با ديدار محمد البرادعي ، مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي به ايران ادامه يافت و وي در اين سفر موضع تهران در خصوص استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي را شفاف سازي کرد.
"گارت پورت" پژوهشگر برجسته آمریکایی چندی پیش در گفتوگو با روزنامه هاآرتص ادعا کرد: منافقین اسراییل را به مستندان جعلی در مورد پرونده هسته ای ایران مجهز کردند و پرونده ایران دارای ابعاد زیادی بوده و برنامه کاری سیاسی آن را اداره می کند.
بزرگترین کار ویژه منافقین درخصوص پرونده هستهای شایعه پراکنی و خبرسازی با همکاری سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل بود همچنین این سازمان تروریستی نقش اهرم اجرایی ترور چهار دانشمند هستهای کشورمان را برعهده داشته است تا جایی که دو مقام ارشد دولتی آمریکا در بهمن ماه سال 90 دست داشتن منافقین در این عملیات را تایید کرده و یکی از آنها به شبکه ان بی سی گفته است تمام پیش فرض های قبلی درباره نقش این سازمان در ترورها درست است.
امروز برای کارشناسان آژانس انرژی اتمی صلحآمیز بودن برنامه هستهای کشورمان امری پذیرفته شده است اما آنچه باعث شده تا توافق بین ایران و غرب به درازا بیانجامد اثرات سیاسی بازیهای موجود در پرونده هستهای است. هرچند ایران بارها بارها نسبت به برخی ابعاد پرونده هستهای پاسخگو بوده است اما دور جدید مذاکرات و خواستههای طرح شده از جانب طرف غربی نشان میدهد موضوع بیش از یک دهه بهانه تراشی و جنگ روانی درخصوص انحراف برنامه هستهای ایران به سمت اهداف نظامی نیست بلکه اصل برخوردی کشورمان از فناوری هستهای حتی به شکل صلح آمیز عامل کارشکنی غرب و اهرمهای منطقهای وی است.
بزرگترین چالش غرب این است که ایران توانسته است تا بدون استفاده از اهرم نظامی تمام منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار دهد و شکست غرب در موضوع پرونده هستهای بیش از گذشته موجب تقویت موضع ایران در منطقه و استراتژی راهبردی مقاومت میشود. تقویت موضع ایران در منطقه در ابتدا حاکمان دستنشانده عربی را بهخطر می اندازد و در درجه دوم تمام تفکرات تزریق شده توسط گروههای تروریستی را مغلوب گفتمان مقابله با دستاندازی غرب در خاورمیانه میکند و این موجب بیداری جمعیت 400 میلیونی خاورمیانه میشود که بزرگترین خطر در برابر رژیم اسرائیل است.