گنجی خطاب به آیتالله آملی: چرا به بان کی مون حرف بد زدی؟ / از پیامبر میتوان انتقاد کرد ولی از بانکی مون نه!
گنجی مانند دگر افرادی که به عنوان اپوزیسیون خارج نشین لقب گرفتهاند، تنها هویت اپوزیسیونی خود را در تقابل با مسئولان عالیرتبه نظام تعریف میکنند و در این زمینه اصلا و ابدا به فرهنگ ایرانی و دینی خود و استدلال کلام نظری ندارد. از این روست که دیده می شود اکثر واکنشهای گنجی و امثال وی شرطی است و بیشتر به یک عکس العمل بیمارگونه شبیه است تا یک نقد نظری و علمی.
سرویس سیاسی«فردا»: اوایل خرداد ماه سال 91 بود که اکبر گنجی در گفتوگویی با بیبیسی فارسی درباره کاریکاتورهای موهن درباره پیامبر اکرم(ص) گفت: "به نظر من آزادی بیان هیچ حد و مرزی ندارد و معتقدم که از همه افراد و ادیان میتوان انتقاد کرد."
این اظهارنظر دو سال پیش گنجی در کنار توهینهای مکرر وی به عقاید تشیع در حالی صورت میگیرد که وی با انتقاد از سخنان چند روز پیش آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه درباره بانکی مون سخنان وی را مصداق حمله به دبیر کل سازمان ملل توصیف کرده و از ادبیات رئیس قوه قضائیه انتقاد کرده است.
ماجرا از این قرار است که رئیس دستگاه قضایی کشور درخصوص عدم ورود بانوان به سطوح بالای قوه قضائیه گفته بود: اگر معیار رعایت حقوق بشر این است چرا تاکنون رئیس جمهوری و رئیس ستاد ارتش آمریکا زن نبودهاند؟ و از آقای بان کی مون باید پرسید چرا تاکنون دبیرکل سازمان ملل متحد از میان زنان انتخاب نشده است؟
اینکه چرا گنجی دو سوال آملی لاریجانی را تعبیر به توهین کرده است هیچ تناسبی بین موضعگیری سابق وی درخصوص آزادی بیان و انتقاد از همه افراد، افکار و شخصیتها ندارد. گنجی که زمانی در گفتوگو با یک روزنامه آلمانی از به موزه فرستادن افکار امام (ره) سخن میگفت امروز به مدافع بانکیمون تبدیل شده است.
حال سوال اینجاست که چرا افرادی مانند گنجی از انتقاد و بعضا توهین نهادها و شخصیتهای غربی تعبیر به آزادی بیان میکنند اما به محض انتقاد مردم و مسئولین کشور از سیاهنمایی مستمر نهادهای بینالمللی درخصوص حقوق بشر در ایران ناگهان مدعی اخلاق و اخلاقمداری میشوند.
آیا به تعبیر خود آقای گنجی وی دچار یک نوع دیسکورس به نفع اهداف و منافع غرب و در تقابل با هنجارهای حاکم بر سرزمین ایران نیست. بزرگترین چالش این است که چرا افرادی مانند گنجی یک طرفه و به نفع منافع غرب قائل به آزادی بیان و اخلاقمداری هستند. چرا گنجی در تلاش است تا دو سوال منطقی لاریجانی را به توهین تفسیر نماید؟
روشنفکری و آزادی بیان مفاهیمی یک طرفه نیست و نمیتوان کسی که بوق انتقاد را به سمت یک تفکر، ملت و جریان خواست گرفته است را منتقد نامید. گنجی که در مقابل توهینهای مکرر رسانههای غربی درخصوص هنجارهای موجود در کشور ما سکوت میکند چرا دو سوال ساده از بان کیمون را توهین میداند؟
چرا گنجی یک بار درخصوص اصرار مکرر غربیها به گنجاندن حقوق همجنسگراها و فاصله چنین درخواستی با هنجارهای اسلامی و ایران در کشور باب انتقاد را به سمت افراد چون بانکی مون باز نکرده است. چرا افرادی مانند او تلاش نکرده اند تا به بانکی مون بهفمانند که آنچه شما از حقوق بشر در ایران تفسیر میکنید یک حقیقت محض نیست و اصولا برخی از این موارد با فرهنگ جامعه ایرانی منافات دارد؟
اصولا افرادی مانند گنجی منتقد نیستند و حتی بلد نیستند تا نقش یک منتقد بیطرف را بازی کنند. گنجی مامور به تخریب، سوال و تحلیل درباره مسائلی که به هر نحوی با گفتمان حاکم بر فرهنگ مردم ایران سازگار نباشد. گنجی در مقابل کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اکرم دم آزادی بیان میزند اما دو سوال ساده را برنمیتابد. گنجی از جمله کرنشگران در برابر تفکر لیبرالیسم است که از آزادی تعریفی منفی و دمدمی مزاجانه دارد. او نیز مانند دگر افرادی که به عنوان اپوزیسیون خارج نشین لقب گرفتهاند، هویت اپوزیسیونی خود را در تقابل با مسئولان عالیرتبه نظام تعریف میکنند و در این زمینه اصلا و ابدا به فرهنگ ایرانی و دینی خود و استدلال کلام نظری ندارد. از این روست که دیده می شود اکثر واکنشهای گنجی و امثال وی شرطی است و بیشتر به یک عکس العمل بیمارگونه شبیه است تا یک نقد نظری و علمی.
میزان کرنش و سرسپردگی افرادی مانند گنجی در مقابل غرب تا حدودی است که اخلاقیات را هم مطابق با منافع آنها تفسیر میکنند. آقای گنجی دچار بیاخلاقی قربانی کردن حقیقت به بهای منافع شخصی است که متاسفانه امروز خیلی از بهظاهر روشنفکران خارج از کشور براحتی مصداق آن قرار میگیرند.
زمانی میتوان اینگونهای انتقادات منصفانه دانست که شخص در کارنامه خود موارد مکرری از بیاخلاقی را در دستور کار نداشته باشد و الا فردی مانند گنجی که با هر بار توهین غربیها به اعتقادات مردم کشورمان با حضور در رسانههایی وابستهای چون بیبیسی و رادیو زمانه سعی در تئوریزه کردن توهین به عقاید اسلامی را دارند نباید دم از اخلاقیات بزنند.