بخش فرهنگی باشگاهها در حیاط خلوت
بسیاری از مربیان حرفه ای در دنیا به ظاهر بازیکنان اهمیت می دهند و شکل های عجیب و غریب را برنمی تابند. با همه این احوال اما در اکثر کشورهای دنیا این باشگاهها هستند که به این موارد می پردازند و بازیکن را در تعادلی بین جوانی و سرکشی و البته فوتبال حرفه ای نگه می دارند نه تیمهای ملی. در واقع ماجرا به صورت ریشه ایتری کار می شود نه فقط در یک تورنمنت و برای چند ساعت و چند روز!
مهر: درحالی که تمامی باشگاههای فعال در ورزش ایران عنوان فرهنگی - ورزشی را یدک میکشند اما در میادین مختلف شاهد مسائل و اتفاقاتی هستیم که نشان میدهد این عنوان فرهنگی بیشتر یک "دکور" در سردر باشگاههاست و کمتر فعالیت تاثیرگذار و اثربخشی در این بخش صورت میگیرد.
بسیاری از مربیان حرفه ای در دنیا به ظاهر بازیکنان اهمیت می دهند و شکل های عجیب و غریب را برنمی تابند. با همه این احوال اما در اکثر کشورهای دنیا این باشگاهها هستند که به این موارد می پردازند و بازیکن را در تعادلی بین جوانی و سرکشی و البته فوتبال حرفه ای نگه می دارند نه تیمهای ملی. در واقع ماجرا به صورت ریشه ایتری کار می شود نه فقط در یک تورنمنت و برای چند ساعت و چند روز!
به باشگاهها نگاه می کنیم، تمامی باشگاهها پیشوند فرهنگی و ورزشی دارند و معاونت یا کمیته فرهنگی هم دارند اما عملا این پست یک پست فرمایشی شده و دیده می شود که این مدیران و معاونان فرهنگی عملا هیچ کاری در باشگاه انجام نمی دهند و همه فعالیتشان به چند بنر خلاصه می شود نه راهنمایی برای ورود به دنیای مجازی و نه کنترلی برای رفتار و مصاحبه ها و قیافه ها!
همه سطحی نگر شده اند و چه بسیارند بازیکنانی که خالکوبی دارند اما از سوی باشگاهها هیچ واکنشی به آنها دیده نمی شود و کسی با آنها کاری ندارد، جوراب را بالا می کشند و ساق بند یا گردن بند را روی خالکوبی می کشند و همه می دانند که خالکوبی هست اما به جز کمیته اخلاق که گهگاهی تهدید می کند خود باشگاهها اصلا کاری با این قصه ندارند و به این ترتیب بازیکن یاد می گیرد که می تواند هر کاری دلش می خواهد انجام دهد و هیچ کس هم با او کاری ندارد و تنها کافیست که ظاهر را حفظ کند!
فرکی اشاره درستی دارد که به ظاهر بازیکنان بند می کند و اگر از ما هم بپرسید می گوییم دقیقا به همین دلیل بود که تیم امید 4 گل از ویتنام دریافت کرد چرا که آنها به همه چیز حتی مدل مو و آرایشگر اختصاصی هم فکر می کردند اما به مسابقه خود فکر نمی کردند!
با این حال بر این باوریم که نقش سرپرست تیم امید در این رابطه کمتر از کمیته های فرهنگی باشگاههاست چرا که سرپرست تنها چند روز بازیکنان را در اختیار دارد اما باشگاهها چندین ماه و سال آنها را در اختیار دارند و باید برخی عوامل را از ریشه درست کنند.
باور کنید اگر همین حالا گزارشی از کمیته های فرهنگی باشگاهها بگیرید متوجه می شوید که هیچکدام در باشگاههایشان نیستند و آنها هم که هستند اصلا کار خاصی به جز چند مورد نمایشی انجام نمی دهند و کاری به قیافه و مدل مو و خالکوبی برای ایجاد نظم ندارند و البته اگر هم بخواهند کاری داشته باشند مدیران جلوی آنها را می گیرند چرا که بازیکنان ناز پرورده ممکن است قهر کنند. در واقع این بازیکنان اصلا دوست ندارند در هیچ چهارچوبی قرار بگیرند! و در نهایت باید بدانید که این بخش بیشتر به حیاط خلوتی میماند که در باشگاهها موجود است که باشد ،همین!
در میان مربیان هم کمتر مربی هست که به این موارد کاری داشته باشد و این البته که عیب ماجراست، همان عیبی که بازیکن امید ما را بدون تمرکز به میدان ویتنام می فرستد و از دست سرپرست تیم هم به تنهایی کار زیادی برنمی آید.