وقتی شهرداری تهران به خدمت کارگزاران درآمد/ از تغییر کاربری باغ 2283 متری تا خرید ساختمان برای روزنامه خصوصی!
رهبر معظم انقلاب هم در پاسخ به نامه خاتمی، با اشاره به موارد مذکور در این نامه، خطاب به آیتالله یزدی نوشتند «با اعتماد به اظهارنظر رئیس محترم قوه مجریه لازم میداند دستور فرمایید نامبرده را آزاد کنند، بدیهی است که پیگیری پرونده جاری طبق مقررات قضائی که جنابعالی همواره بر آن پای فشردهاید باید ادامه یابد.»
سرویس سیاسی«فردا»: غلامحسین کرباسچی نهمین شهردار تهران بعد از انقلاب است . وی که در فاصله سالهای 1368 تا 1377 سکان هدایت کلان شهر تهران را بدست داشت ، نماد مدیریتی جریان لیبرال در ایران محسوب می شود. با توجه به لفاظی های گاه و بیگاه چند عضو لیبرال شورای شهر فعلی بر علیه شهردار تهران در این روزها، بد نیست نگاهی به کارنامه درخشان! این جریان در روزگاری که مدیریت شهر را بر عهده داشتند بیندازیم.
کرباسچی که در دهه 70 به مشارکت در اختلاس و ارتشا، تضییع و تصرف اموال عمومی و دخالت در انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی متهم بود پس از برگزاری هفت جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خود به سه سال زندان و 10 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد. کرباسچی همچنین به اتهام تضییع سه و نیم میلیارد تومان اموال شهرداری تهران به چهار سال حبس و 60 ضربه شلاق محکوم شد.
دادگاه کرباسچی به ریاست محسنی اژهای هر شب به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد و این موضوع سبب شد تا نام وی مدتها بر سر زبانها بیافتد.
عمده فعالیتهای کرباسچی در دوران ریاست وی بر شهرداری تهران بر روی ساخت و ساز در مناطق شمالی تهران متمرکز بود. بعد از تاسیس حزب کارگزاران سازندگی کرباسچی عملا شهرداری تهران را به خدمت اهداف کارگزاران درآورد.
برخی اتهاماتی که به کرباسچی در حوزه مدیریت شهری نسبت داده میشد عبارت بود از تغییر کاربری باغی به مساحت 2283 متر مربع متعلق به برادر آقای هاشمی رفسنجانی، اعمال نفوذ در فروش یکی از باغات مجاور پارک جمشیدیه تهران که طی آن با فشار آقای شهردار باغ مذکور با قیمت بسیار نازل به شخصی که آقای کرباسچی تعیین کرده بود فروخته شد.
معروفترین تخلف کرباسچی که کاملا نشان دهنده استفاده ابزاری وی از شهرداری تهران برای اهداف حزب کارگزاران سازندگی بود خرید ساختمانی برای روزنامه آفتاب گردان از محل وجوهات شهرداری منطقه یک تهران بود. جالب آنجاست که خود این وجوهات هرگز خرج روزنامه آفتابگردان نمیشود بلکه به صورت یک وام ربوی در اختیار شرکتی به نام فیلتر البرز قرار میگیرد.
از دیگر تخلفات کرباسچی میتوان به احداث چاپخانه شخصی از ارز تخصصی ریاست جمهوری، پرداخت وام های میلیونی به روزنامه آفتابگردان ، تحویل 222 قلم کالا از اموال شهرداری تهران به روزنامه آفتابگردان، تصرف غیرمجاز پارک چیتگر و تفکیک و واگذاری آن به آقایان یاسر هاشمی و قاسم بلندیان ( تحت عنوان فدراسیون سوارکاری کشور) و واگذاری 35000 مترمربع به فردی به نام ف م و واگذاری بخشی از پارک به آقای ک پ (عضو کلوپ آلمانیها از سوی مرکز تجارت جهانی)
همچنین کرباسچی به خرید تعدادی خودرو از منابع دولتی و تحویل آن به مدیران وزارت کشور آن زمان متهم بود. وی این خودروها از یکی از افراد سرمایهدار تهرانی با تخفیف ویژه خریداری کرد و در ازای تخفیف منظور شده امتیازاتی را به وی در ساخت و ساز برجها و مجتمعهای مسکونی در شمال تهران اعطا نمود.
در زمان ریاست کرباسچی در شهرداری بخش عمده ای از باغات شمال تهران از جمله باغی در خیابان پاسداران - نارنجستان دوم به مساحت 9300 مترمربع توسط همسر وی و خانم فائژه هاشمی و همچنین فرزند آقای عبدالله نوری خریداری و با اعمال نفوذ کرباسچی تغییر کاربری داده شد.
کرباسچی با کارنامهای خاص از شهرداری تهران راهی زندان اوین شد و بعد از مدتها دوری از فعالیت سیاسی سرانجام در انتخابات ریاست جمهوری 88 بهعنوان حامی مهدی کروبی و معاون اول وی شهرت پیدا کرد. وی یکی از افرادی بود که با پرورش سناریوی تقلب در انتخابات 88 در ذهن کروبی او را برای همیشه به یک شخصیت مطرود سیاسی تبدیل کرد.
جریانات اصلاحطلب در آن زمان در تلاش بودند تا با توصیفات ویژه از کرباسچی جایگاه وی را در برابر دادگاه تقویت کنند و دستگیری وی از طرف قوه قضائیه را یک اقدام حزبی و جناحی نمایش دهند. در این راستا حزب کارگزاران در اعلامیهای شهردار تهران را فردی فداکار، دلسوز و توانای تهران خواند که دیناری از بیتالمال در عرصه زندگی شخصی او راه نیافته اما معلوم نبود چرا برخلاف لفاظی رسانهای حامیان کرباسچی کوچکترین مدرکی دال بر بیگناهی او به دادگاه ارائه نمیشود.
جالب آنجاست که جلسه هیات دولت خاتمی بعد از دستگیری کرباسچی کاملا به این موضوع اختصاص یافت تا جایی که وی مدیری بسیار موفق و ممتاز در جمهوری اسلامی توصیف شد. در تهطیر کرباسچی استدلالهای عجیبی به گوش میرسید تا جایی که عبدالله نوری وزیر کشور اول خاتمی که اتفاقا بسیار هم فعالانه پرونده کرباسچی را دنبال میکرد در استدلالی قابل توجه میپرسد " آیا درست است کرباسچی - آن هم در این مرتبه- امروز در یک اتاق با یکی دو زندانی عادی و با لباس زندان به سر ببرد؟