با روند فعلی ایران تا 20 سال دیگر خشک می‌شود/ 100 میلیارد دلار ؛ بودجه لازم برای احیای«آب»

مشکل پیش آمده در اصفهان چشم‌گیر است. تحلیل‌گران می‌گویند که ده‌ها هزار هکتار زمین کشاورزی تبدیل به بیابان شده است. بیش از 500 میلیون درخت در چهار سال گذشته مرده است و زمین‌ها نیز به خاطر کاهش آب زیرزمینی در برخی مکان‌ها تا یک متر فروکش کرده‌اند.

کد خبر : 366179
سرویس اجتماعی «فردا»: متنی که پیش رو دارید، مقاله‌ای است از قاینشال تایمز در مورد بحران شدید آب در ایران. مهمترین نکته‌ای این مقاله تاکید بر این امر استکه بحران آب ایران بیش از همه به خاطر سوء مدیریت، مسئولین مختلف از صنعت و کشاورزی گرفته، تا محیط زیست و نیرو و اقتصاد و ... است.
**********************

کشاورزانی که بر روی زمین‌های حاصل‌خیز اطراف اصفهان کار می‌کردند باید کار دیگری برای گذران زندگی خود پیدا کنند؛ چرا که زاینده‌رود که از قلب این شهر مرکزی ایران می‌گذرد خشک شده است. به جای آن‌که محصولی که توسط زاینده‌رود آبیاری می‌شد را کشت کنند و بفروشند، اکنون برای نگهداری از رود خشک شده و تمیز نگاه داشتن آن از زباله کسب درآمد می‌کنند.

زاینده‌رود بیش از هزار سال است که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد و از این شهر می‌گذرد و به گاوخونی در جنوب اصفهان می‌ریزد. ولی اکنون بستر این رود تبدیل به زمینی مرده شده است که از وسط اصفهان می‌گذرد.

یکی از کارگران که علف‌های اطراف زاینده‌رود را حرس می‌کند می‌گوید که نبود آب من را مجبور کرد که زمین کشاورزی‌ام را در ورزنه رها کنم و در شهرداری اصفهان برای 15 هزار تومان در روز کار کنم.

مصطفی حجه فروش، رئیس کمیته کشاورزی اتاق بازرگانی اصفهان، می‌گوید که خشکی این رود بدین معنی است که دو میلیون نفر یعنی چهل درصد جمعیت اطراف زاینده‌رود که برای گذران زندگی خود به کشاورزی وابسته‌اند، درآمد خود را از دست داده‌اند و اگر این وضعیت ادامه یابد باید به فکر شغل دیگری باشند.

آبی که بیشتر به علت سوء مدیریت و استفاده افراطی، و نه خشک‌سالی، ناپدید شده است، در سد زاینده‌رود جمع می‌شود و برای استفاده داخلی و صنعتی هدایت می‌شود. این امر موجب شده است که یازده پل ساخته شده بر روی زاینده‌رود به عنوان سمبلی از چیزی که از دست رفته است خودنمایی کنند.

یک راننده تاکسی اصفهان می‌گوید زمانی که می‌بینم زاینده‌رود خشکیده است احساس می‌کنم که خودم نیز در حال خشک شدن هستم. خفگی زاینده رود اثر چشمگیری بر شهری که در اطراف این رود مانند لندن و پاریس ساخته شده است، گذاشته است.

ولی سرنوشت اصفهان تنها یک نمونه از بحران آب در کشوری است که چهارده سال است در پنجه‌های خشک‌سالی گرفتار شده است. ایران در مواجهه با کمبود آب تنها نیست ولی مشکلاتش حاد است.

هزاران روستایی وابسته به تانکرهای آب هستند و بسیاری از کارخانه‌داران از کمبود آب به عنوان مشکل بزرگی در کارخانه‌های اطراف تهران گله می‌کنند.

وزیر اسبق کشاورزی ایران، عیسی کلانتری، می‌گوید که مشکل حتی ممکن است از این هم بدتر باشد. اگر همین‌طور به از بین بردن آب‌های زیرزمینی ادامه دهیم، بیست سال دیگر نمی‌توان در ایران کشوری با هفت هزار سال تاریخ زندگی کرد. وی افزود که این مشکل تهدید بسیار بزرگتری از آمریکا، رژیم صهیونیستی و مساله هسته‌ای برای ایران است.

رئیس جمهور اسلامی ایران، حسن روحانی، بارها در مورد بحران آب و حل آن صحبت کرده است. اما اصلاحات نیاز به تأمین مالی دارد.

علیرضا پرستار، دبیر کل در وزارت کشاورزی، می‌گوید که سال گذشته مشکلات مالی زیادی داشتیم. متخصصین بین‌المللی می‌گویند که مسئولین غربی نیز از پیشنهاد کمک برای اجرای تدابیر حفظ آب اجتناب می‌کنند. گری لوییس، نماینده سازمان ملل در برنامه توسعه در ایران، می‌گوید که باید از کسانی که می‌خواهند مشکلات مدیریتی محیط زیستی ایران را حل کنند و در آینده تهدیدات تغییرات آب و هوایی را کاهش دهند حمایت کرد. وی می‌گوید که چالش‌های محیط زیستی مخصوصاً آب باید اولویت امنیت انسانی ایران برای آینده باشد.

مشکلات آب در ایران بیشتر توسط خود کشور به بار آمده است. با اینکه تنها دویست میلی لیتر در سال باران می‌بارد که یک‌سوم میانگین جهانی است و 75 درصد آن تنها در 25 درصد مساحت کشور می‌بارد، تاریخ مهندسی آب این کشور زبان‌زد است. سدهای خوبی ساخته است و سیستم قدیمی قنات را اختراع کرده است. یعنی سیستم انتقال آب توسط تونل‌های متناوب غیر هم‌سطح که برای انتقال آب نیازی به پمپ نداشته است.

ولی جمعیتی که در طی چهل سال دو برابر شده است و نیز کاهش 16 درصدی بارش در این زمان، این سیستم را تحت فشار قرار داده است. رشد صنعت در مناطق خشک بر این مشکلات افزوده است.

اما بزرگترین مشکل نظام سوبسید گسترده‌ای بوده است که استفاده مفرط از منابعی که مدت طولانی است قدر آن دانسته نشده است را تشویق کرده است. مشکل بیش از همه در بخش کشاورزی قابل رؤیت است که 90 درصد آب ایران را استفاده می‌کند و 15 درصد GDP ایران را شامل می‌شود.

بدون داشتن مشوقی برای استفاده از سیستم‌هایی که آب کمتری مصرف می‌کنند، کشاورزان ایرانی محصولاتشان را با آب فراوان از آب‌های زیرزمینی که جایگزین کردن آن بسیار مشکل است سیراب می‌کردند.

طبق آمار سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل، استفاده و پمپاژ آب‌های زیرزمینی بین سال‌های 1970 تا 2000 تقریباً چهار برابر شد، و این در حالی است که تعداد چاه‌ها نیز پنج برابر شد.

تحلیل‌گران می‌گویند که نیاز به بیش از صد میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در ده سال آینده و تعویض محصولاتی که به آب زیاد نیاز دارند مانند گندم، وجود دارد تا وضعیت آبیاری بهبود یابد. در همین حال باید برای بیابان‌زدایی و جلوگیری از تخریب جنگل‌ها که به سرعت در حال انجام است تلاش شود.

علی محمد تهماسبی، مسئول بیابان وزارت کشاورزی، می‌گوید که 85 میلیون هکتار مرتع ایران تنها می‌تواند غذای 37 میلیون دام باشد نه 83 میلیون دام کنونی. و این مقدار برای 120 روز در سال است نه 200 روز کنونی. وی می‌گوید که گله‌داران با هیچ محدودیتی مواجه نیستند.

در سال 2006 دولت به کشاورزان استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که در استفاده از آب زاینده‌رود که از استان آنها سرچشمه می‌گیرد اولویت دارند. این امر باعث شد که کشاورزان این استان محصولاتی که نیاز به آب بیشتری داشتند را کشت کنند. هم‌زمان وقتی که استان‌های یزد و کاشان رشد کردند از آب زاینده‌رود استفاده شد تا به آنها آب برسانند و در نتیجه برای کشاورزان اصفهان کمبود آب بوجود آمد.

مشکل پیش آمده در اصفهان چشم‌گیر است. تحلیل‌گران می‌گویند که ده‌ها هزار هکتار زمین کشاورزی تبدیل به بیابان شده است. بیش از 500 میلیون درخت در چهار سال گذشته مرده است و زمین‌ها نیز به خاطر کاهش آب زیرزمینی در برخی مکان‌ها تا یک متر فروکش کرده‌اند.

اصفهان به هیچ‌وجه تنها نشانه آشکار بحران آب در ایران نیست. دریاچه ارومیه در آستانه یک فاجعه زیست‌محیطی است. حدود 95 درصد آن در دو دهه گذشته بیشتر به علت افراط و اسراف در آبیاری خشک شده است. در سال 1996 این دریاچه 5200 کیلومتر مکعب حجم داشت و به اندازه 31 میلیارد متر مکعب آب در آن جای داشت. اما اکنون تنها یک و نیم میلیارد متر مکعب آب دارد. بیش از هشتاد هزار پمپ زیرزمینی و 37 سد برای آبیاری زمین‌های کشاورزی در بستر این دریاچه بدین معنی است که بیش از آبی که به این دریاچه می‌ریزد، آب برداشت شده است. بازده کشاورزی در ارومیه تنها 2/1 میلیارد دلار در سال شده است.

چهار میلیارد دلار هزینه برگرداندن این دریاچه به سلامت بسیار زیاد است و می‌تواند تا 12 سال طول بکشد. ولی دکتر روحانی دستور اکید داده است که این کار بدون توجه به هزینه آن انجام گیرد.

وزیران دستور دارند تا برنامه‌هایی برای سیستم جدید مدیریت آب بریزند و از توسعه کشاورزی در مناطق خشک بپرهیزند و به راهکارهایی بیندیشند که مردم از استفاده از آب‌های زیرزمینی توسط پمپ مخصوصاً در مناطقی مانند دریاچه ارومیه منصرف شوند.

قنات‌ها که دو هزار سال به عنوان سیستم آبیاری ایران به کار می‌رفته‌اند، آب‌های سطحی کوهپایه‌ها را به زمین‌های پایین می‌آورند. اما آینده آنها به خاطر پمپاژ شدید آب‌های زیرزمینی در خطر است و این امر باعث می‌شود که این سیستم که در ایران شروع شد و بعدها به آسیا، آفریقا و اروپا نیز رفت از بین برود.

قنات‌ها توسط کارگران ماهری ساخته می‌شود که آب‌های کوهستانی را پیدا می‌کنند تا کانال‌های عمودی با دست حفر کنند و سپس با شیب ملایمی این حفره‌ها را به هم وصل می‌کنند تا آب را به زمین‌های فرودست برسانند. اما در سال‌های اخیر تکنولوژی و تقاضای زیاد تبدیل به بزرگترین تهدید برای این سیستم شدند. مسئولین دولتی متهم شده‌اند که نتوانسته‌اند این سیستم را حفظ و گسترش دهند. 36 هزار قنات باقی مانده در ایران که حدود نصف تعداد 50 سال پیش آن است، 14 درصد آب مورد نیاز کشاورزی ایران را فراهم می‌کنند.

در شهرری در جنوب تهران که زمین‌های کشاورزی سبزیجات مورد نیاز شهر را تأمین می‌کنند، چهل قنات وجود دارد که این تعداد نصف تعدادی است که در دهه 1960 وجود داشت. به جای آنها 1400 پمپ وجود دارد تا آبیاری زمین‌های کشاورزی را به عهده بگیرد و آب آشامیدنی جمعیت رو به افزایش را تأمین کند.

عبدالحمید راسخی، متخصص قنات‌های تهران، می‌گوید که بیشتر قنات‌ها با کمبود آب مواجهند و یا خشک شده‌اند، چراکه پمپ‌ها در اطراف آنها کار می‌کنند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: