روایتیازاسمرمزداعش
عبدالله شهبازی در یادداشتی با عنوان «عملیات ایزیس، Operation ISIS» به بررسی خاستگاه گروه تروریستی داعش پرداخت. در یادداشت عبدالله شهبازی -مورخ- که در صفحه فیس بوک او ثبت شده آمده است: «عکسهای که در زیر میبینید تظاهرات شیعیان حوثی (زیدی) را در صنعا، پایتخت یمن، نشان میدهد. یکی به جمعه 5 سپتامبر/ 14 شهریور تعلق دارد و دیگری به جمعه 22 اوت 2014/ 31 مرداد 1393. خبرگزاری رویتر شمار تظاهرکنندگان شیعی صنعا را «دههاهزار نفر» گزارش کرده است. حرکت حوثیهای یمن «جنبش» است و پایگاه وسیع در میان توده مردم دارد. فیلمهای داعش را هم دیدهاید. اوج تبلیغات داعش نماز جمعه کذایی ابوبکر بغدادی در مسجد موصل است. متخصصان به سادگی میفهمند که فیلمبرداری «استودیویی» است. چند ده نفر، یا حداکثر دویست سیصد نفر، را در مسجدی جمع کرده و فیلم تهیه کردهاند. چهرهها گویا است. مستندهایی را که از داعش تهیه شده نیز حتماً ببینید؛ بویژه مستند پنج قسمتی «وایس نیوز» (کانادا) را.
«قضاوت ارزشی» نمیکنیم و کاری به خوبی و بدی «جنبش» نداریم. فاشیسم «جنبش» بود زیرا پایگاه اجتماعی داشت. هیتلر میتوانست دهها یا صدها هزار آلمانی را با شعارهای پوپولیستی- سوسیالیستی- ناسیونالیستی خود بسیج کند و نیز موسولینی.
تروریسم نیز یک گونه نیست برغم این که از نظر روش یکسان است. نوعی از تروریسم برخاسته از جنبشهای سیاسی و فکری است. معروفترین نمونه تاریخی، پیروان حسن بن صباح اسماعیلی نزاری هستند. واژه «اسسین» انگلیسی، به معنی آدمکش یا تروریست حرفهای، از «حشاشین» اخذ شده که به پیروان حسن صباح اطلاق میشود. در دوران معاصر، نمونه نامدار از این نوع تروریسم نارودنیکهای روسیه هستند. آنها به ترورهای بزرگ دست زدند بویژه قتل تزار آلکساندر دوّم (اوّل مارس 1881). «نارودیسم» (خلقگرایی، تودهگرایی) را، برغم این که در روش و عملکرد تروریست بود، «جنبش» میدانند زیرا خاستگاه فکری و سیاسی و اجتماعی داشت. تروریسم انقلابی دهه 1960 نیز اینگونه بود؛ از توپاماروهای آمریکای جنوبی تا بریگاد سرخ ایتالیا و ارتش سرخ آلمان غربی (گروه بادر- ماینهوف) و ارتش آزادیبخش خلق ترکیه و سازمان چریکهای فدائی خلق ایران.
این نوع از تروریسم میتواند برخاسته از خاستگاههای فکری و سیاسی بسیار متنوع باشد. میتواند، مانند گروههایی چون بادر ماینهوف، مارکسیست انقلابی باشد یا، مانند اوم شینریکو در ژاپن، بودایی معتقد به آخرالزمان یا، مانند پاسه کومیتاتوس یا کاهنان فینحاس یا جنبش ملّتهای آریایی در آمریکا، مسیحی نژادپرست و آخرالزمانی.
نوع دیگری از تروریسم هست که به جنبشهای سیاسی و فکری ربط ندارد. عملکرد تروریستی شبکههای سرّی و کانونهای قدرت و در یک کلام «توطئه» است. کسی برای اینگونه از تروریسم پایگاه فکری یا اجتماعی قائل نمیشود هر چند میتوان درباره علل و انگیزهها و پیامدهای آن تحقیق کرد و این تحقیق البته مهم است. نمونه تاریخی از این نوع تروریسم، از گذشته دور تا امروز، فراوان است. بسیاری از ترورهای سیاسی ایتالیا در دهه 1960 اینگونه بود. قتل جان کندی اینگونه بود. و امروزه میدانیم که بسیاری از این ترورها کار شبکههای سرّی مشابه با گلادیو در ایتالیا و ارگنه کن در ترکیه بوده است.
داعش از کدام جنس است؟ جنبش تروریستی دارای پایگاه فکری است، مانند حشاشین قدیم یا نارودنیکهای سده نوزدهم یا چریکهای انقلابی دهه 1960، یا «توطئه» است از نوع عملیات تروریستی شبکههای مخفی؟
در طول ماههای مدید در بحثهای این صفحه نشان دادهایم که داعش را تنها میتوان «پروژه» دانست. توطئهای است با پشتوانه بسیار قوی تبلیغاتی و مالی که ربطی به سلفیگری و جنبشهای قشری یا افراطی دینی ندارد. داعش تنها و تنها پروژهای تروریستی و خرابکارانه است با کارکردهای متنوع و چندمنظوره. خاستگاه فکری و پایگاه اجتماعی و سیاسی داعش، و اهداف و کارکردهای این پروژه، را باید در اتاقهای بسته و جلسات به شدت سرّی کانونهای قدرت، بویژه در لندن و نیویورک و تلآویو و ریاض، و در لابلای تحلیلهای سخنگویان فکری نئوکانها و همدستان آنها در غرب و خاورمیانه جستجو کرد لاغیر.
داعش سناریویی است که به جای استودیو در صحنه اجرا میشود. سلفیگری، و نحلههای ماقبل آن، دارای ریشههای فکری دیرین در جهان اسلام است، ولی «داعش» ربطی به سلفیگری و اسلاف آن ندارد. چاک هیگل، وزیر دفاع آمریکا، درسخنان پنجشنبه 21 اوت/ 30 مرداد به درستی گفت که داعش فراتر از هر گروه تروریستی است که تاکنون دولت آمریکا با آن سر و کار داشته و از پشتوانه مالی و تبلیغاتی و تخصصی فراوان برخوردار است. اینک، دولت اوباما نیز میداند داعش چیست.
حتماً نام «عملیات چکمه» را شنیدهاید. نامی است که جرج کندی یانگ، قائممقام وقت ام. آی. سیکس (اینتلیجنس سرویس بریتانیا) بر عملیات کودتای 28 مرداد 1332 در ایران نهاد. داعش پروژهای است که با نام رمز «ایزیس»، خدای مصر باستان، آغاز شد. این نام «مقدس» برای لابیهای سرّی قدرت بسیار «معنادار» است.»
منبع: خبرآنلاین