سوء تفسیر عامدانه آمریکا از توافق ژنو عامل تحریم های جدید

کد خبر : 365969
سرویس سیاسی « فردا »: در حالی که رایزنی های کارشناسی برای رسیدن به توافق نهایی هسته ای بین طرف ایرانی با مقامات اروپا و آمریکا در جریان است، کاخ سفید در اقدامی خلاف اعتمادسازی، هفته قبل تحریم های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی وضع کرد. در همین حال دکتر ظریف، وزیر خارجه کشورمان به بروکسل رفت تا با اشتون گفتگو کند. همچنین معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا ظهر امروز -پنجشنبه- برای دومین بار در یک ماه گذشته درباره برنامه هسته‌ای ایران در شهر ژنو بر سر یک میز به گفت‌وگو می‌نشینند. ادامه رایزنی درباره موضوعات مورد اختلاف و بررسی نحوه نزدیک کردن دیدگاه‌های طرفین از جمله اهداف این گفت‌وگوهای سه روزه است.

با همه این تلاش های دیپلماتیک چرا آمریکائی ها بار دیگر تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد؟ این تحریم ها چه تأثیری بر مذاکرات هسته ای دارد؟ رایزنی های دیپلماتیک دکتر ظریف در اروپا چه نتایجی در مذاکرات هسته ای خواهد داشت؟ و...

دکتر حنیف غفاری، سردبیر بخش بین الملل روزنامه رسالت و از کارشناسان مسائل هسته ای در گفتگو با خبرنگار گروه بین الملل بصیرت به این سؤالات پاسخ می دهند:

تحریم های جدید آمریکا تا چه اندازه سبب نقض توافق ژنو می شود و چه تأثیری بر روند مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 خواهد داشت؟

دکتر غفاری: تحریم های اخیر اعمال شده از سوی وزارت خزانه داری آمریکا شاکله ای حقوقی و ماهیتی سیاسی دارد. کاخ سفید پس از شکست تل آویو در نبرد غزه، از سوی لابی صهیونیسم و جمهوری خواهان و دموکرات های تندرو در خصوص اعمال فشارهای بیشتر بر ایران ( به عنوان اصلی ترین حامی حماس در نبرد غزه) تحت فشار قرار داشت. از سوی دیگر، واشنگتن در صدد بود تا در آستانه برگزاری دور جدید مذاکرات هسته ای از خود نوعی قاطعیت نشان دهد که البته سابقه آن نیز قبلا از سوی مقامات غربی وجود داشته است.

موضوع دیگر به سوء تفسیر حقوقی آمریکا نسبت به توافقنامه ژنو باز می گردد. البته این سوء تفسیر به صورتی کاملا عامدانه و در راستای منافع و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و کلان آمریکا در نظام بین الملل صورت می گیرد. مقامات وزارت خزانه داری آمریکا معتقدند که اساسا تحریم جدیدی به واسطه فعالیت های هسته ای ایران اعمال نشده و این تحریم ها در راستای همان تحریم های قبلی از ماه نوامبر( زمان امضای توافقنامه موقت ژنو) قابل تفسیر است. این در حالیست که مطابق توافقنامه ژنو اساسا آمریکا و اتحادیه اروپا حق اعمال تحریم های جدید علیه ایران را ندارند. این قاعده با توجه به تمدید توافقنامه ژنو در حال حاضر نیز صادق است. در این میان اضافه کردن افراد و نهادهای تازه به لیست قبلی تحریم ها مصداق وضع تحریم جدید است نه تکمیل تحریم های قبلی!

در هر صورت قدر متیقن اقدام اخیر آمریکا، ایجاد مانعی دیگر در مسیر رسیدن به توافق نهایی هسته ای میان ایران و اعضای 1+5 است. حتی مشخص نیست در صورت رسیدن به توافق نهایی و امضای آن، مقامات آمریکایی تا چه اندازه ای نسبت به تعهدات مندرج در آن پایبند باشند. در این جاست که بیش از پیش نسبت به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص " بی اعتمادی به آمریکا" آگاه می شویم. بدیهی است که بر همین اساس باید گارد خود را در برابر آمریکا و دیگر اعضای 1+5 بسته نگاه داریم.

به نظر می رسد مذاکرات هسته ای از قالب گفتگوهای چندجانبه ایران وگروه 5+1 به گفتگوی سه جانبه ایران، اتحادیه اروپا وآمریکا تبدیل شده است. این موضوع تاچه اندازه تأیید می شود و نقش چین و روسیه در مذاکرات کنونی کارشناسی چیست؟

دکتر غفاری: واقعیت امر این است که مذاکرات فنی وکارشناسی ایران و اعضای 1+5 مدتهاست به پایان رسیده است. در جریان مذاکرات وین 1 تا وین 3، برگزاری مذاکرات فنی و کارشناسی طرفین از ضرباهنگ منظمی به لحاظ محتوایی پیروزی می کرد. با این حال در جریان مذاکرات وین 4، یعنی درست زمانی که قرار بود نگارش پیش نویس توافقنامه نهایی آغاز شود کارشکنی های آمریکا و فرانسه به عنوان دو عضو طغیانگر 1+5 آغاز شد. ممانعت آمریکا از آغاز نگارش پیش نویس توافقنامه نهایی در جریان مذاکرات وین 4، ناشی از دغدغه های فنی وکارشناسی کاخ سفید نبود و ماهیتی کاملا سیاسی داشت. این روند در جریان مذاکرات وین 5 و وین 6 نیز ادامه داشت و در نهایت شاهد عدم امضای توافق نهایی در پایان ضرب الاجل شش ماهه تعیین شده در توافقنامه ژنو و در نهایت تمدید مذاکرات در یک بازه زمانی تازه بودیم.

بدیهی است که مذاکرات ایران و اعضای 1+5 طی روزهای اخیر بیشتر به مذاکرات ایران و آمریکا تبدیل شده است، زیرا واشنگتن اصلی ترین نقش را در ایجاد و بعضا استمرار بازدارندگی در مسیر رسیدن به توافق نهایی دارد. در این میان متاسفانه تروئیکای اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس نیز همچنان در زمین آمریکا مشغول به بازی هستند. هرچند که کشور آلمان در میان سه کشور اروپایی تمایل بیشتری نسبت به امضای توافق نهایی نشان می دهد، اما این تمایل ذاتی باید خود را در صحنه مذاکرات و در حوزه تلاش برای تغییر رفتار غیر حقوقی و غیر متعارف آمریکا نشان دهد. تکلیف فرانسه نیز در این میان مشخص است؛ کشوری که در دوران ریاست جمهوری فرانسوا اولاند و حاکمیت سوسیالیست ها بر کاخ الیزه، پیوند بیشتری با تل آویو ای��اد کرده و از سوی دیگر با افزایش 43 درصدی صادرات تسلیحاتی خود به ارتجاع عرب در خاورمیانه، نسبت به ایجاد صلح و مصادیق آن در منطقه تمایل چندانی ندارد، مگر اینکه فایده های توافق از هزینه های آن برایش بیشتر باشد. انگلیس نیز همچنان به بازی دوگانه، غیر قابل پیش بینی و پارادوکسیکال خود در مسیر مذاکرات هسته ای با ایران ادامه می دهد تا بر همگان اثبات شود احزاب کارگر، محافظه کار و لیبرال دموکرات در نوع مواجهه خود با تحولات جهان نگاه مشترک ابزارگرایانه و منفعت طلبانه خطرناکی دارند.

با این حال میان آمریکا و تروییکای اروپایی در خصوص نحوه مواجهه با ایران شکاف هایی نیز وجود دارد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما نسبت به آنها واقف است. از سوی دیگر، مذاکرات وین 6 نشان داد که میان روسیه و چین با دیگر اعضای 1+5 شکاف هایی جدی و علنی به وجود آمده است. بروز تحولات اخیر بین المللی از جمله تشدید مناقشات کاخ کرملین و ناتو در این میان بی تاثیر نبوده است. از سوی دیگر، مذاکره کنندگان روسی و چینی اذعان دارند که مطالبات سیاسی( به عنوان مطالبات طرف آمریکایی) باید در مسیر رسیدن به توافق نهایی با ایران کنار گذاشته شود.

همه این موارد در حالیست که در جریان مذاکرات هسته ای از ژنو 1 تا وین 6، تیم مذاکره کننده ایرانی بارها به طرف مقابل اعلام کرده است که باید از درون جبهه 1+5 صدای واحدی شنیده شود. هم اکنون این صدای واحد وجود ندارد و میان اعضای آتلانتیکی و شرقی آن، به واسطه رفتارهای زیاده خواهانه طرف غربی از ایران اختلاف به وجود آمده است.

آیا سفر دکتر ظریف به اروپا در جهت ممانعت ازتحریم های جدید آمریکاست، یا اهداف دیگری را دنبال می کند؟

دکتر غفاری: جنس سفرهای دیپلماتیک و لابی های این چنینی معمولا تلفیقی از هشدار و خوش بینی است. این ترکیب خود را در مواضع اخیر دکتر ظریف و معاونان وزارت امور خارجه نمایان ساخته است. طی روزهای اخیر مقامات وزارت امور خارجه کشورمان از یک سو اقدامات آمریکا را غیر قابل قبول و عاملی نامطلوب و منفی در مسیر رسیدن به توافق نهایی مورد ارزیابی قرار داده و از سوی دیگر، نسبت به کلیت به نتیجه رسیدن مذاکرات ابراز خوش بینی کرده اند. از این رو سفر اخیر وزیر امور خارجه به بروکسل، رم و لوکزانبورگ در راستای تقویت اصل "واسطه گری " شرکای غربی آمریکا در راستای تنظیم رفتار کاخ سفید در ادامه مسیر مذاکرات هسته ای مورد ارزیابی قرار می گیرد. بدیهی است که هدف از این لابی گری و واسطه گری تنها جلوگیری از اعمال تحریم های جدید آمریکا نیست. در این خصوص "تنظم رفتار آمریکا از سوی اروپا" اصالت و موضوعیت بیشتری دارد.

طبق مذاکرات ایران و آژانس انرژی هسته ای، ایران تا کنون درخصوص 18 اقدام عملی با آژانس توافق داشته است و تا کنون به 16 اقدام مورد توافق عمل کرده است . مجموعه همکاری های ایران با آژانس که در بیانیه اخیر آژانس بعد از سفر آمانو بر آن تأکید شد تا چه اندازه توانسته نظر آمریکا برای شکل گیری توافق جامع را جلب کند؟

دکتر غفاری: پاسخ این سوال تا حدود زیادی تلخ است! بهتر است در پاسخ دهی به این سوال اساسا تعارفات دیپلماتیک را کنار گذاشته و بر روی واقعیتی به نام ناکارآمدی نهادها و سازمانهای بین المللی متمرکز شویم. به جرأت می توان اذعان کرد که صحنه و میز مذاکرات ایران و اعضای 1+5 متاثر از گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی نبوده و نخواهد بود، بلکه متاسفانه این معادله تحت تاثیر لابی های سلطه گر بالعکس تعریف می شود. اولی هاینونن، معاون مدیر کل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی نفش منفی و غیر قابل بخششی در خصوص انتشار گزارش های غیر مستند ( با تکیه بر مطالعات دروغین تحت عنوان مطالعات ادعایی) داشته است. یوکیو آمانو نیز نقش واقعی و قابل انتظار خود به عنوان مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی را در دفاع از حقوق حقه اعضای خود از جمله جمهوری اسلامی ایران ایفا نمی کند. تاثیرپذیری نهادها و سازمانهای بین المللی از لابی های سلطه گر معضل و بحرانی است که باید در راستای احترام به حقوق بین الملل عمومی و صبانت از حقوق دولت ها و ملت ها به آن پایان داده شود.

قبلا گفته می شد که دولت اوباما به لحاظ شرایط خاص داخل آمریکا، نیازمند نهایی شدن توافق جامع است، اما رفتار کنونی دولت آمریکا و وضع تحریم های جدید این موضوع را زیر سوال می برد. آمریکا تا چه اندازه نیازمند چنین توافقی است و آیا اراده عملی برای نهایی شدن آن دارد یا خیر؟

دکتر غفاری: آمریکا همچنان قویا به توافق هسته ای با ایران نیاز دارد. اتفاقا با توجه به شکست سیاست های خاورمیانه ای آمریکا و درگیری استراتژیک تازه واشنگتن با مسکو بر سر مسائل مربوط به اوکراین و گسترش ناتو به شرق، امضای توافقنامه نهایی هسته ای با ایران می تواند تنها برگ برنده دموکراتها در عرصه سیاست خارجی باشد. اخیرا زبگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، به مقامات آمریکایی در خصوص ادامه تقابل با ایران در موضوع هسته ای هشدار داده است. این هشدار توسط بسیاری از کارشناسان و دیپلمات های آمریکایی نیز به اوباما اعلام شده است. با این حال لابی های تندروی حامی صهیونیسم همچنان بر روی رفتار سیاستمداران و عالی ترین مقامات اجرایی آمریکا تاثیرگذار هستند. از این رو اگر اوباما خواستار تحقق اراده خود مبنی بر رسیدن به توافق نهایی با ایران است، لازم است تصمیم سختی اتخاذ کند و خطوط استراتژیک کهنه قبلی در قبال ایران را با خطوطی تازه جایگزین سازد. در این راستا اوباما باید گذار از لابی های تندرو را در دستور کار خود قرار دهد. در هر حال اگر رئیس جمهور آمریکا و وزارت امور خارجه این کشور نخواهند یا نتوانند این گذار را عملی سازند، اساسا توافقنامه ای نهایی برای امضای طرفین مذاکره در کار نخواهد بود.

منبع: پایگاه بصیرت

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: