تمایل به ائتلاف اصولگرایان بیشتر از گذشته شده
دبیرکل حزب موتلفه معتقد است رسیدن به وحدت یک ضرورت اجتناب ناپذیر در جریان اصولگرایی است و ضرورت آن بیشتر از دو سال پیش حس می شود.
انتخابات ریاست شورای شهر تهران و بازگشتن کرسی ریاست به اصولگرایی حال خوشی در میان بخشی از اصولگرایان ایجاد کرده است، همگرایی که اصولگرایان از آن سخن می گویند و معتقدند که باید در ادامه مسیر و انتخابات پیش روی مجلس و ریاست جمهوری آینده با جدیت دنبال شود. گرچه هستند برخی سیاسیون و تحلیل گران که اتفاقات اخیر شورای شهر را در دایره موفقیت های اصولگرایی قلمداد نمی کنند و آن را نتیجه لابی های سیاسی با آرای خاکستری شورای شهر می دانند.
فارغ از اتفاقات اخیر اما رسیدن به «وحدت» بین تشکل های قدیمی و جدید اصولگرایی در فاصله باقیمانده تا انتخابات مجلس دهم این روزها بیش از همیشه مورد تاکید بزرگان این جریان است و تلاش دارند با گسترده کردن چتر وحدت، از شک ناشی از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری خارج شوند.
محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه که این روزها تحرکات و رایزنی هایی با علما و تشکل های اصولگرایی برای رسیدن به وحدت در این جریان دنبال می کند معتقد است ضرورت رسیدن به وحدت بیش از دو سال گذشته احساس می شود. او تاکید دارد اختلاف سلیقه ها در جریان اصولگرایی وجود دارد اما باید در مقطع فعلی باید همچون مبانی بر روی روش ها و سلایق هم به وحدت رسید و ائتلاف سراسری در این جریان شکل گیرد.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با دبیرکل حزب موتلفه را در ادامه می آید:
***
بعد از نتایج انتخابات ریاست شورای شهر و بازگشت کرسی ریاست به اصولگرایان، آنچه از درون جریان اصولگرایی شنیده می شود این است که اصولگرایان در یک بزنگاه حساس توانستند با همگرایی بر رقیب اصلاح طلبشان پیروز شوند و اتقاق خوبی برای این جریانب ود که از شک ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری خارج شوند. تحلیل شما از فضای فعلی اصولگرایی یک سال بعد از انتخابات چیست و فکر می کنید چقدر احتمال تسری یافتن این همگرایی به انتخابات مجلس دهم وجود دارد؟ ضرورت وحدت اصولگرایان یک نیاز دائمی و مستمر است و نباید محدود به زمان انتخابات باشد. تاکنون ثابت شده که هرگاه اصولگرایان به ائتلاف برسند توانستند نظر مردم را هم در رای دادن به خودشان جلب کنند. هم در اردوگاه اصولگرایی هم در اردوگاه اصلاح طلبی، اصولا تفرق موجب آسیب وارد شدن به اصل آن جریان می شود.
تمایل به ائتلاف بین اصولگرایان بیشتر از گذشته شده است
منتهی با توجه به اتفاقات دو سال اخیر، معتقدم که امروز تمایل به ائتلاف در بین اصولگرایان نسبت به قبل افزایش یافته است. اصولگرایان معمولا با معیارهای مشخص تعریف شده دور هم جمع شدند بنابراین همین که به ائتلاف نزدیک می شوند اعتماد مردم هم نسبت به آنها افزایش می یابد. به همین دلیل معتقدم که برای انتخابات سال 94 ائتلاف بین اصولگرایان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
در یک سال گذشته موتلفه رایزنی هایی را با علما و جریانات سیاسی دنبال می کرد، دیگر تشکلهای اصولگرایی هم این امر را دستور کار خود قرار داده بودند، این رایزنی ها از دغدغه شما و جریان متبوع تان کاسته است یا هنوز هم نگرانی از باب تفرق و انشقاق پابرجاست؟ همانطور که اشاره کردید دغدغه ما برای ائتلاف اصولگرایان یک دغدغه مستمر است چون خود اصل ائتلاف بین سلیقههای اصولگرایان را یک ضرورت مستمر میدانیم. مع هذا هنوز هم دغدغه ائتلاف اصولگرایان را داریم و بعدا هم خواهیم داشت. معتقدم اصل کنار گذاشتن این دغدغه ذهنی خودبخود باعث آسیب پذیر شدن اصولگرایان می شود.
البته ما موتلفه ای ها مدعی نیستیم که به عنوان یک تشکیلات منحصرا این دغدغه را داریم، دیگر سلیقه ها و تشکل های اصولگرا هم این دغدغه را دارند و مجموع این دغدغه ها انشاالله باعث خواهد شد که موفقیت های اصولگرایان در صحنه سیاسی بیشتر از گذشته باشد.
اصولگرایان در مبانی اختلاف نظری ندارند، اختلافات در سلایق و روشهاست
این ائتلافی که به آن اشاره کردید به جز سنتیهای اصولگرا، همه جریانات نوظهور اصولگرا مانند پایداری، ایثارگران و رهپویان را هم شامل می شود؟
من همه اینهایی که نام بردید و برخی تشکلهای دیگری که نام نبردید را اصولگرا می دانم و معتقدم که ما در پایهها و مبانی اولیه اصولگرایی هیچگونه اختلاف نظری در این تشکلها نمیبینیم، منتهی ممکن است در تحلیل شرایط موجود یا راه های رسیدن به موفقیت جمع اصولگرایان در مواقعی اختلاف سلیقههایی وجود داشته باشد که رفع این اختلاف سلیقهها با دور شدن از هم تحقق پیدا نمی کند و باید رایزنیهای دائمی بین جریانات اصولگرا وجود داشته باشد تا افراد و تشکل هایی که در مبانی مشترک هستند و فکر می کنند در سلیقه ها و روش ها هم نظرات شان را بهم نزدیک کنند.
ولی جریان اصولگرا از همین اختلاف سلیقههایی که شما عنوان میکنید چندین بار ضربه خورد و هزینههایی را هم دادید. به نظر می رسد این دغدغه وحدت بین سنتی ها و قدیمی های اصولگرا بیشتر است ولی جوانترها بر همین سلایق و روش های خاص خودشان تاکید دارند حتی اگر وحدت اصولگرایی خدشه دار شود و این جریان را مجبور به هزینه دادن شوند؟ فکر نمی کنید این اختلاف سلیقه هایی که می گویید باز هم به شما هزینه تحمیل کند؟
ممکن است در صاحبان سلیقههای اصولگرایی کم توجهی به این مساله اتفاق افتاده باشد، ولی معتقد به بی توجهی نیستم. آنها هم کم توجه هستند در این رایزنیهای مستمری که بین آنها ضرورت دارد ممکن است سلیقههایشان را بهم نزدیک کنند.
تقسیم بندی اصولگرای تندرو و کندرو را قبول ندارم
الان برنامه ای برای کنترل کردن تندروهای جریان اصولگرایی دارید؟ اولا تقسیم اصولگرایان به تندرو و کندرو را در مبانی اصلا قبول ندارم. معتقدم همه اصولگرایان در مبانی با هم مشترک هستند ولی برای راه های رسیدن به اهداف و اداره کشور و همچنین تحلیل شرایط موجود ممکن است که تفاوت هایی وجود داشته باشد که طبیعی هم هست. وقتی در یک خانواده موضوع ائتلاف و هماهنگی و وحدت مطرح باشد باز هم ممکن است سلیقهها و نظرات با هم متفاوت باشد اما مهم آن است که اعضای یک خانواده آنجا که پای حفظ کیان خانواده پیش می آید باید سلیقههای متفاوت شان را کنار بگذارند و به حفظ کیان خانواده اهمیت دهند.
در اردوگاه اصولگرایی هم آنجا که کیان جریان اصولگرایی و خدایی ناکرده کیان انقلاب و نظام در معرض آسیب قرار گیرد هیچ اصولگرایی نداریم که با این اصل مهم تردید و مخالفتی داشته باشد.
ضرورت ائتلاف بین اصولگرایان بیش از دو سال گذشته است
یعنی شما می گویید این ضرورت وحدت و همگرایی خیلی بیشتر از دو سال پیش حس می شود؟ به نظر من الان نسبت به دو سال پیش این ضرورت ائتلاف بیشتر احساس می شود.
این ضرورت می تواند نتیجه فعال شدن اصلاح طلبان و روی کار آمدن رییس دولتی باشد که کاندیدای مورد حمایت جریان اصولگرایی نبود؟
من اینجا از موضع دبیرکل حزب موتلفه عنوان می کنم که آقای روحانی نامزد مورد حمایت جریان ما در انتخاب نبود ولی هم در مصاحبه های گوناگون و هم در اولین ملاقات خودمان با ایشان که در زمان حیات آقای عسگراولادی صورت گرفت، به آقای روحانی عرض کردیم که بنای ما بر پشتیبانی اصولی از دولت است و رییس جمهوری که رای اش مورد تنفیذ مقام معظم رهبری قرار می گیرد، رییس جمهور خودمان می دانیم ولو اینکه در دوره تبلیغات نامزد ما نبوده باشد.
یقینا به دنبال تخریب و تضعیف دولت نیستیم
اما این پشتیبانی اصولی به هیچ وجه مانع انتقاد ما از مواردی که مورد انتقاد و اعتراض ما است نمی شود، هر منتقدی هم اگر تخریب گر تلقی شود یک تلقی نادرست است. ما قطعا و یقینا به دنبال تخریب و تضعیف دولت نیستیم اما در عملکرد دولت نقاط قوت و ضعف را با یکدیگر نگاه می کنیم.
پیروزی رقیب در ائتلاف بین اصولگرایان تاثیرگذار است
چقدر فعال شدن اصلاح طلبان این ضرورت رسیدن به وحدت را در جریان اصولگرایی بیشتر کرده است؟ بله بهرحال رقبای ما در نوع نزدیک شدن و ائتلاف بین اصولگرایان تاثیر دارند. یعنی وقتی آنها در یک انتخاباتی پیروز می شوند یا همگرایی شان بیشتر از گذشته می شود این می تواند یک عامل تاثیرگذار برای تقویت اصولگرایان باشد. همین موضوع در آن جریان هم وجود دارد. مثلا در انتخابات اول شورای شهر تهران اصلاح طلبان از اکثریت مطلق شورای شهر را در اختیار گرفتند و همین پیروزی باعث شد که اصولگرایان که نامزدشان هم در انتخابات ریاست جمهوری 76 رای نیاورده بود بهم نزدیک تر شوند و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را شکل دادند که در نتیجه آن همگرایی هم در شرایطی که اصلاح طلبان مغرورانه اصولگرایان را حذف شده تلقی می کردند، دیدیم که اصولگرایان با همرگایی شورای شهر دوم را در اختیار گیرند و 15 نامزدشان را بر صندلی های شورای شهر بنشانند.ضعفها، شکستها وپیروزیها در هر اردوگاه سیاسی یک عامل موثر می تواند باشد.
ماجرای اختلافات پیش آمده در جریان اصلاحات بر سر تشکیلات ندا هم می تواند فرصتی خوب برای جریان شما باشد؟
البته اختلاف در جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی هیچ وقت به نفع جریانی که درگیر آن اختلاف شده نیست، بنابراین در اصولگرایان هم اگر اختلاف پیش بیاد و شدید شود حتی اگر در سلیقه ها باشد می تواند به شکست آن جریان و پیروزی رقیب منجر شود. همین قاعده در مورد اصلاح طلبان هم صادق است.
احمدی نژاد از اصولگرایی تبری جسته است
با توجه به بحث اصولگرای که مطرح کردید، طیف احمدی نژاد را جزو دایره اصولگرایی می دانید یا نه؟
خود آقای احمدی نژاد و دوستان بسیار نزدیک شان در سال هایی که متصدی بودند اعلام کردند که موفقیت شان در دوره های مختلف انتخاباتی مرتبط با جریان اصولگرایی نمی دانند و به نوعی از جریان اصولگرایی تبری جستند.
تفرق بین اصولگرایان و احمدی نژاد همچنان ادامه دارد
یعنی شما آنها را جز اصولگرایان نمی دانید؟ ممکن است در مواردی یک تشابهاتی بین تفکرات آقای احمدی نژاد و جریان سیاسی اصولگرایی به معنای تشکل های اصولگرا وجود داشته باشد اما این تفرق بین اصولگرایان و آقای احمدی نژاد از چند سال پیش بوجود آمده و هنوز هم ادامه دارد.
با توجه به اینکه آیت الله مهدوی کنی در کما هستند، به نظر می رسد که شیخوخیت جریان اصولگرایی ممکن است با بحران روبرو شود، این خطر در جریان شما حس می شود یا فکر می کنید ظرفیت های جایگزین برای این افراد وجود دارد؟ وجو آیت الله مهدوی کنی یک وجود اثرگذار و تعیین کننده هم در جریان انقلاب هم در جریان سیاسی اصولگرایان بوده است. این شرایطی که برای ایشان پیش آمده می تواند یک آسیب به جریان سیاسی اصولگرایان محسوب شود اما موضوع شیخوخیت در جریانات سیاسی هیچ وقت کهنه نمی شود و همیشه می تواند موثر باشد. در جریان روحانیت هم گرچه با نبودن یک عالم بزرگ آسیبی وارد می شود اما اینطور نیست که جبران ناپذیر باشد معتقدم که توانمندی حوزه های علمیه در تربیت روحانیون تراز اول و پیشتازی در مجموعه انقلاب الان هم مثل گذشته وجود دارد و امیدواریم که این پیشتازی روحانیت و اثرگذاری روحانیت همچنان در مجموعه انقلاب و جریانات سیاسی اصولگرا همچنان وجود داشته باشد.
منبع: خبرآنلاین