سرّ لقب «رضا» به روایت آیت الله جوادی آملی/ پاسخهای استاد فاطمینیا درباره چگونگی ورود امام رضا به ایران/ توصیههای آیت الله بهجت(ره) برای زیارت امام رئوف/ مدح میلاد با نوای میرداماد، مطیعی و کریمی
هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمییابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام میرساند، ملقّب به رضا شد.
کد خبر :
365702
سرویس فرهنگی «فردا»: یازدهم ذی القعده، سالروز میلاد امام رئوف است، امامی که وقتی پای در حرمش می گذاری، لطافت و رأفت را حس می کنی و این روزها مشهد مقدس سرشار است از زائران و شیفتگانی که پیمانههای وجودشان از این لطافت سرشار می کنند. ما نیز با عرض تبریک به ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، سطرهایی را برایتان فراهم نموده ایم که بتوانید از آثار و برکات حضرتش بیش از پیش بهره مند گردید:
چرا امام هشتم (علیه السلام)، «رضا»ست؟
آیت الله جوادی آملی: هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمییابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام میرساند، ملقّب به رضا شد.
اهداف جزئی هم مشمول این اصل کلّی است. اگر کسی در کارهای جزئی موفق شد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به برکت امام رضا(ع) است. اگر فرزندی کوشید، رضای پدر و مادر را فراهم کرد؛ چه بداند و چه نداند، به وساطت مقام امام رضا(ع) است. و اگر عالم حوزوی یا اندیشور دانشگاهی به مقام علم و دانش بار یافت و بر کُرسی استادی تکیه زد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به وساطت مقام ایشان است.
وجود مبارک امام هشتم (ع) وقتی وارد سرزمین مرو و خراسان شد؛ آنروز مسئلة رسمی خراسان، مسئله امامت، رهبری، خلافت و مانند آن بود. عدّه ای بر این پندار باطل بودند که رهبر را باید مردم انتخاب بکنند! امامت انتخابی است و سقیفة بنی ساعده هم شاهد آنها بود. عباسیّه بر این پندار بودند، بنی العباس فکرشان این بود که رهبری انتخابی است!
وجود مبارک امام از آنها سئوال کرد: مسئله رسمی خراسان کنونی چیست؟ عرض کردند: مسئله ولایت و رهبری است که عدّه ای باورشان این است که رهبر را مردم باید انتخاب بکنند. آنگاه وجود مبارک امام رضا (ع) طبق نقل مرحوم کُلینی (رض) فرمود: من امامت و رهبری را تشریح کنم تا معلوم بشود که امامت انتخابی نیست.
آنگاه مطلبی را فرمود که بخشی از آن معارف و مطالب به این مضمون در کافی ضبط شده است؛ اَلإمامُ واحِدُ دَهرِهِ لا یُدانِیهِ اَحَدْ وَ هُوَ بِحِیثتُ النَّجمْ مِنْ یَدِ المُتَناوِلینْ، إینَ العُقُولُ مِنْ هذا؟ إینَ الاِختیارُ مِنْ هذا؟ (2) فرمود: امام آن انسان کاملی است که در عصر خود، در روی زمین دوّمی ندارد. او مثل اعلای لیسَ کَمِثلِهِ شِیء است، او مظهر لیسَ کَمِثلِهِ شِیء است. مگر مظهر لیسَ کَمِثلِهِ شِیء همتا دارد؟ وقتی همتا نداشت، در دسترس فکر دیگری نیست که دیگری او را بشناسد!
از باب تشبیه معقول به محسوس چنین فرمود: همانطوری که ستارههای آسمان در دسترس بشر عادی نیست، اوج مقام امامت و رهبری هم در دست بشر عادی نیست. همانطوری که با دست نمی شود ستارة آسمان را گرفت، با فکر بشر عادی هم نمی شود خلیفة الله را و امام معصوم را شناخت! إینَ العُقُولُ مِنْ هذا؟ إینَ الاِختیارُ مِنْ هذا؟ کجا عقل مردم می تواند امام را بشناسد، تا او را در سقیفه اختیار بکند، انتخاب بکند! امام را جز امام آفرین احدی نمی شناسد؛ او میشناسد، او میپروراند، او نصب میکند و مانند آن. إینَ العُقُولُ مِنْ هذا و إینَ الاِختیارُ مِنْ هذا؟
نردبانی به نام اقرار به گناه
در قرآن کریم، ذات أقدس إله به ما فرمود: شما باید وسیله ای فراهم بکنید که از آن وسیله مدد بگیرید و به خدا واصل بشوید. وسیله برای وصول است! این سبب و این نردبان برای آن صعود است؛ وَ ابتَغُوا إلَیهِ الوَسیله (3). آنگاه وسیله را در ادعیه، در مناجات، در روایات برای ما مشخّص کرده اند.
بهترین وسیله و عالی ترین وسیله «توحید» است که انسان موحّد باشد. تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ (4). اعتقاد به عبودیت خویش و ربوبیّت خدا بهترین وسیله است. و برای اینکه انسان به این توفیق راه پیدا کند، اقرار به گناه را به عنوان وسیله با مولای خود در میان می گذارد. خود این اقرار به گناه وسیله است. در مناجات شعبانیّه چنین آمده است: خدایا! تو که دستور داده ای ما به طرف تو وسیلهای اتخاذ کنیم؛ وَ قَدْ جَعَلتُ الإقرارَ بِالذَّنبِ إلِیکَ وَسیلَتِی(5). من هیچ نردبان و وسیله ای ندارم، مگر اینکه اقرار می کنم بد کرده ام!
اقرار به گناه نردبان خوبی است؛ از غرور آدم می کاهد، انسان را به توبه وادار میکند، وقتی انسان اقرار کرد و تصمیم گرفت توبه کند، کم کم شامّه اش باز می شود. حالت ذکام معنوی او بر طرف می شود؛ وقتی انسان مذکوم نبود، ذکام نداشت، سرما خورده نبود، هم بوی بد را استشمام می کند، هم بوی خوب را! بوی خوب و شیوای عبادت و استغفار به شامّه اش می رسد، بوی بد گناه هم به شامّه اش می رسد.
این از بیانات نورانی رسول خداست که به ما فرمود: تَعَطَّرُوا بِالإستِغفارْ لا تَفضَحَنَّکُمْ رَوائِحُ الذُّنُوبْ (7). با استغفار خود را معطّر کنید تا بوی بد گناه شما را رسوا نکند. بالأخره گناه بد بو روزی انسان را رسوا می کند. همه که مثل ما مذکوم نیستند، شامّة همه بسته نیست! بسیاری از جوانها، از خواهران و برادران با شامّة باز استشمام می کنند. جامعه ای که شهید داده است، معطّر است. جامعة معطّر و خوشبو هم بوی خوب دارد، هم بوی خوب را استشمام می کند.
مگر در فرهنگ ما زیارت وارث و امثال وارث نیآمده؟! مگر ما در پیشگاه شهداء و شهیدانِ امام (رض) عرض نمی کنیم: طِبتُمْ وَ طابَتِ الأرضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ (8)؟! شما طیّب و طاهرید، سرزمینی که شما را پروراند طیّب و طاهر است، مزار و مرقد شما طیّب و طاهر است. خُب این زیارت وارث به انسان شامّه می دهد. اگر ما نتوانستیم استشمام کنیم، خیلی ها هستند؛ همانها که شهید داده اند، همانها هم بوی شهادت را استشمام می کنند. و اگر چنین جامعة زنده ای ما داشتیم، بالأخره بوی بد گناه ما را مفتضح می کند!
فعلاً بگوئیم: اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ عُیُوبی وَ ذُنُوبی وَ لَمْ یَفضَحْنِی مِنْ بِینِ الخَلائِقْ (9). خدایا! تا دیر نشده ما بر می گردیم، ما معتقدیم بد کردیم و تو پوشاندی. ستّار بودی، غفّار بودی؛ امید آن هست که در آخرت هم بپوشانی. ولی بالأخره ممکن است یک وقتی قهر خدا آن پرده را کنار بزند و سرزمین طیّب و طاهر که مردان الهی و زنان الهی تربیت می کند و بوی خوب اطاعت را استشمام می کنند و بوی بد گناه را هم استشمام می کنند، ما مفتضح بشویم.
میانبری برای تقرب الهی
شما در دعای کمیل می خوانید، در ادعیة دیگر می خوانید که خدا به ما از هر موجودی نزدیکتر است. اگر او به ما از خود ما حتّی نزدیکتر بود، بخشش او هم به ما از هر چیزی نزدیکتر است. یک راه میان بری بنده با خدا دارد؛ غیر از آن اسباب و وسائل، یک راه میان بری دارد. لذا به او عرض می کنیم: تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ.
یعنی خدایا! تو که فرمودی وَ ابتَغُوا إلِیهِ الوَسیلِه، ما توسل به ائمه داریم، نماز وسیله است، روزه وسیله است، قرائت قرآن وسیله است، درس و بحث وسیله است، احسان و نثار و ایثار وسیله است، جهاد اصغر و اکبر وسیله اند؛ همة اینها وسیله اند. امّا «توحید ناب» وسیلة خوبی است. خدایا! عبودیت خود و ربوبیّت تو را وسیله قرار دادیم. تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ. اگر چنین وسیله ای در اختیار ما هست، و این وسیله اَقربُ الوَسائِل است و اَقویَ الوَسائِل است؛ اگر از این وسیله ما بخواهیم مدد بگیریم، کار آسانی هست؛ دفعتاً می بینید انسان متحوّل می شود. و این تحوّل باعث
تهیّة ذخیره ای است که چیزی او را عوض نمی کند.
شما تا چشم به هم بزنید، می بینید ابلاغ بازنشستگی به دست یک عالم حوزوی یا دانشمند دانشگاهی دادند. طولی نمی کشد که انسان به 60 یا 70 سالگی می رسد! یک بیان نورانی ای امیر المؤمنین (سلام الله علیه) دارد که لحظه ها چقدر می گذرد، به چه سرعت می گذرد، روز می شود. روزها به چه سرعت می گذرد، هفته می شود. هفته ها به چه سرعت می گذرد، ماه و سال را پشت سر می گذارد؛ و این ماهها و سالها به چه سرعت می گذرد و عمر را تأمین می کند! تا انسان بجنبد، می بیند: از آن سرد آمد این کاخ دلاویز/ که تا جا گرم کردی، گویدند خیز
مقام رضوان از آن چه کسی میشود؟
دنیا همیشه سرد است؛ زیرا هر کسی چند لحظه ای آنجا نشست، تا جای خود را گرم بکند، به او می گویند: نوبت تو به سر آمده. آنگاه کسی در این بازیگریها پیروز میشود که نه کسی را فریب دهد، نه فریب کسی را بخورد؛ او به مقام رضوان بار می یابد، إن شآءَ الله به نفس مطمئنه میرسد، راضیة مرضیه خواهد شد. از آن به بعد به او اجازة رجوع می دهند. به برخی می گویند: قِفُوهُمْ إنَّهُمْ مَسئُولُونْ (11). اینها را متوقف کنید، بازداشت کنید. به بعضی ها می گویند: بیائید. خدا دستور توقف به عدّه ای میدهد، فرمان رجوع دربارة عدّهای دیگر صادر میکند. مائیم و ابدیّت ما!
شما می بینید انسان اینچنین نیست که عمرش با کهکشان ها قابل قیاس باشد! انسان یک جان مجرّدی دارد که فوق میلیاردها سال نوری است. اصلاً نه متزمّن در زمان است، نه متمکّن در مکان...
(1) سوره فجر / آیات 27 و 28
(2) الکافی / جلد 1 / صفحة 201 ـ با تلخیص
(3) سورة مائده / آیة 35
(4) المصباح لِلکفعمی / صفحة 558
(5) بحار الأنوار / جلد 91 / صفحة 97
(7) وسائل الشیعه / جلد 16 / صفحة 70 ـ رُوِیَ عَنْ اَمیرالمؤمنین (ع)
(8) مفاتیح الجنان / زیارت وارث
(9) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 393
(11) سورة صافات / آیة 24
پاسخهای استاد فاطمینیا درباره چگونگی ورود امام رضا علیه السلام به ایران
گفتگوی کوتاه زیر با استاد فاطمینیا، توسط پایگاه خبرآنلاین در سال 1389 انجام شده است:
برای شروع بحث از چگونگی نشر فرهنگ علوی در ایران و سفر تاریخی حضرت رضا(ع) آغاز میکنیم.
مسیری که مأمون تأکید داشت حضرت رضا(ع) را از آنجا عبور دهد: مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز (اهواز) به فارس و سپس از راه کویر و بیابان میان ایالتهای فارس و خراسان میگذشت، در نهایت به مرو ختم میشد. راه دیگری که در آن زمان متداول بود، از مدینه به سمت کوفه و مدینة الاسلام (بغداد) بود و سپس از آنجا به سمت قم و خراسان و در نهایت به مرو منتهی میشد.
یعنی خط سیر از سه شهر حساس کوفه، بغداد و قم میگذشت؟
استاد فاطمی نیا: بله، شهر کوفه مرکز تجمع شیعیان و پایگاه علویان محسوب میشد و همواره شاهد قیامها و نهضتهای علویان بر ضد حکام بنی امیه و بنیعباس بود. بغداد در سیطره عباسیان متعصب و مخالفان سیاسی مأمون اداره میشد و کشمکشهای سیاسی میان مأمون و برادرش امین، به کانون توطئه بر ضد مأمون تبدیل شده بود. شهر قم دارای تمایلات شیعی بود و محبت به خاندان علی(ع) در آن موج میزد. از این رو، مسیر مأمون برای انتقال امام هشتم(ع) از مدینه به مرو مسیر اول بود. زیرا منع ارتباط با مردم از دیدگاه جغرافیای طبیعی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی بسیار حساب شده بود ولی با تمام تلاش
مأمون برای دور نگهداشتن امام از مردم، حضور امام(ع) در هر شهر، آثار فرهنگی، علمی، ادبی و... بر جای گذاشت.
امام رضا(ع) علاوه بر آموزش ولایت چه اهدافی را در ایران دنبال کردند؟
استاد فاطمی نیا: هدف اصلی امام(ع) علاوه بر آموزش ولایت، تهذیب نفس مردم بود که در این زمینه کوشش بسیار داشتند، از سال 201 تا 203 ه . ق که امام(ع) در ایران بودند، خلیفه عباسی جلسات بزرگ علمی در حضور امام(ع) تدارک دید و از عالمان ادیان و متکلمان خواست تا با امام مناظره کنند. برگزاری این نشستها ممکن بود آثار مطلوبی برای مأمون خلیفه عباسی داشته باشد، و شکست حضرت رضا(ع) برای او بزرگترین پیروزی محسوب میشد. از این رو مأمون سعی داشت امام رضا(ع) را در عرصه مناظرات با سایر فرقهها و صاحبان ادیان و مذاهب وارد کند.
مناظرات ایشان چه تأثیری برای سران ادیان دیگر داشت؟
استاد فاطمی نیا: از آنجایی که در این مجالس، برجستهترین دانشمندان و برترین متفکران زمان و سران زندیقان و اصحاب جدل و مناظره گرد میآمدند و قدرت علمی بسیاری داشتند، تشکیکات تند آنها دلیل و برهان را سست میکرد. اما امام به سبب تملک نیروی عظیم علمی، در تمام این مجالس بر حریفان و دشمنانشان پیروز میشوند از جمله کسانی که در این مناظرات مجادله و بحث میکردند، جاثلیق، رئیس اسقفها و رأس الجالوت، دانشمند برجسته و رؤسای صائبی، بزرگترین رؤسای دانشمند، هندوها، زرتشتیها و فسطاس، پزشک رومی حضور داشتند اما این مناظرات قلب هزاران جوینده مکتب تشیع را به نور
ایمان روشن کرد.
توصیههای آیت الله بهجت(ره) برای زیارت امام رضا علیه السلام
آیت الله بهجت (ره):
«أ أدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
2- زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
3- بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور - کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
«غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
4- همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
«از بعضی گریهها ناراحت هستم!»
5- یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام.
6- حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
«در روز عاشورا مقداری از گِل پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
7- پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
8- کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- میباشد.
9- در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارت نامه میخواندند. همین زیارت نامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
10- حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت
به نقل از وب سایت شهید آوینی
مدح ضامن آهو ...
سید مهدی میرداماد
میثم مطیعی
محمود کریمی