قول سدید کلام امام و رهبری است
حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در اجلاس روز جهانی مساجد اظهار داشت: « بیانات و اعلامیه های امام(ره) قول سدید بود و امروز هم قول و کلام رهبری معظم انقلاب قولی سدید است. هم چنین قول روحانیتی که در مسیر اسلام راستین قرار دارد نیز قول سدید است و قول سدید تنها قول صدق نیست بلکه بالاتر از آن است. سدید به معنای قصد و میانه روی است و قول صدق تأثیرگذار، استوار، محکم، میانه روانه و توام با میانه روی قلمداد می شود.»
به این مناسبت مروری گذرا خواهیم داشت به الزامات قول سدید و چگونگی تبعیت دولت از منویات و توصیه های مقام معظم رهبری به دولت یازدهم که می تواند چراغ راه دولتمردان باشد. . این قانون الهی است که مومنان صالح، محبوب خلایق شوند. «انّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». البته که این محبت برای دوستداران، تعهد و مسؤولیت می آورد. حداقل مسؤولیت، وفاداری است. این هم قانون الهی است که «ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه. خداوند درون سینه انسان دو قلب (برای محبت دو چیز متضاد) قرار نداده است». بندگی خدا محبت می آورد. محبت ملت ما به امام و رهبری، از همین جنس است. اگر قانون جاری الهی است که «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه»، گفتار و رفتار ولی امر جامعه دینی از همین جنس است؛ در عین اعتدال رو به اعتلا دارد و به اعتبار همین اعتدال و اعتلا، محبت انگیز و البته تعهدآور است. رئیس جمهور محترم در همایش روز جهانی مساجد تصریح کرد «ما قول سدید می خواهیم. امام(ره) بیاناتش و اعلامیه هایش قول سدید بود؛ امروز رهبری انقلاب قولش و کلامش قول و کلام سدید است. قول سدید به معنای راستگویی تنها نیست. درست است که قول سدید یعنی قول محکم و استوار اما معنای سدید تنها استواری و استحکام نیست؛ سدید یعنی میانه روی، قول تأثیرگذار، استحکام، استوار و میانه روانه. پیامبر(ص) همه سخنانش سدید بود و همیشه به خود و مردم تذکر می داد و می خواست یادآوری بکند که به دنبال قول سدید باشند». به یک معنا کلام امام و رهبری، کلامی است که از باب انصاف و استدلال و اتقان و اعتدال و استحکام و راستی و ژرف اندیشی و آینده نگری. رهنمودهای راهبردی امام خامنه ای ازجمله در چند دیدار با دولتمردان، همان قول سدید تصریح شده از سوی رئیس جمهور محترم است. به ویژه رهنمودهایی که در حوزه هایی نظیر حفظ جهت گیری انقلابی و پاسداری از فرهنگ عمومی در مقابل شبیخون جریان هرزه فرهنگی، مرزبندی با فتنه و فتنه گران، سرلوحه قرار دادن اقتصاد مقاومتی به عنوان نقطه اتکا و دل نبستن به مذاکره، حفظ آرامش و امید جامعه، تحمل انتقادهای منصفانه و پرهیز از بی انصافی و عمل به وعده های بیان شده است. رئیس جمهور به درستی گفت «امروز به خاطر شرایط و فضای ارتباطی دنیا بار سنگینی بر دوش ماست. دشمن می خواهد به ما هجمه کند و قبل از آن که بر سرزمین ما مسلط شود بر اذهان، افکار و نسل جوان ما مسلط شود». حداقل مسؤولیت در برابر این هجوم افسارگسیخته و مغول وار غرب آن است که با نیروهای دشمن در این جنگ نیابتی فرهنگی مرزبندی کنیم، آنان را به مصادر امور راه ندهیم و نگذاریم امکانات محدود جبهه خودی صرف لجستیک و دوپینگ جبهه مهاجم شود و اگر به قول سدید رهبر معظم انقلاب در این باره اهتمام لازم را نداشته باشیم، خسارت خواهیم دید. در مقابل، عزت و شرافت و ظفرمندی و بهروزی ما در گرو اتفاق بر سر همین قول سدید است. یکی از تشبیهات رهبر انقلاب درباره ی مسؤولان و هدایت کنندگان اجتماعی، استعاره ی «راننده» است. ایشان در دیدار امسال خود با مسؤولان و کارگزاران نظام فرمودند: «شما مثل ناخدایی هستید که دارد کشتی را می راند، مثل خلبانی هستید که دارد هواپیما را سِیر می دهد» حضرت آیت الله خامنه ای در سخنان گوناگونی این استعاره را به کار برده اند و به نکاتی نظیر «اعتماد به راننده»، «اجازه ی رانندگی ندادن به راننده ی فاقد صلاحیت»، «هوشیاری راننده و توجه او به مسیر»، «محافظت راننده از مسافران و اموال آنان»، «پرت نکردن حواس راننده»، «تخریب نکردن وسیله ی نقلیه» و «جنجال درست نکردن علیه راننده» اشاره کرده اند. ایشان هم چنین در دیدار اخیر خود با هیأت دولت به بیان نکاتی پیرامون «نقد» نسبت به مسؤولان کنونی و گذشته و هم چنین نحوه ی مواجهه ی مسؤولان با منتقدان پرداختند. رهبرمعظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اخیر خود با دولت یازدهم، ضمن توصیه های خود به دولت مردان، توصیه ی پنجم خود را به رعایت سعه ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه اختصاص دادند و فرمودند: آقای رئیس جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند وگاهی غیرمنصفانه هستند. لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آن که هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این گونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد. انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشدکه این روش قطعاً غلط است. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود. معظم له با تأکید بر این که انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای پیش از این نیز و در سال 1389، در دیدار اعضای هیئت دولت وقت می فرمایند: «انتقادپذیری را در خودتان نهادینه کنید. باید جوری باشد که مسؤولین دولتی انتقادپذیری را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعه ی صدر برخورد کرد، که «آلة الرّیاسة سعة الصّدر». البته ریاست به معنای آن بالانشینی ها نیست. اگربخواهید مدیریت کنید، ناچارید سعه ی صدر داشته باشید و یک چیزهایی را تحمل کنید». بارها در آموزه های اسلامی بر این نکته تأکید شده است که دوست حقیقی هر کس آن است که عیوب او را متذکر گردد و دشمن حقیقی، آن کسی که عیوبش را با تملق پنهان سازد. از این رو دولت مردان یازدهم در برابر آزمونی حساس و مهم قرار گرفته اند. بنا بر توصیه رهبر معظم انقلاب، اگر آستانه تحمل و سعه ی صدر خویش را در برابر انتقادهای سازنده منتقدان دلسوز بالا برند می توانند حتی این انتقادها را به فرصت تبدیل کنند. فرضیه ی ما این است که دولت اسلامی باید نسبت به اشاعه ی فرهنگ اسلامی و مقابله با فرهنگ ها و خُرده فرهنگ های ناسازگار با آن در جامعه ی اسلامی احساس مسؤولیت و اقدام کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی تصریح کرده اند که حکومت اسلامی موظف به «هدایت فرهنگیِ» جامعه است. به این معنی که کارگزاران فرهنگی در نظام سیاسی مبتنی بر اسلام باید در چارچوب اسلام و ارزش های فرهنگی آن، «فضایل» را ترویج کنند و «رذایل» را بزدایند. ایشان بر این باورند که بر اساس شریعت اسلامی و قوانین نظام جمهوری اسلامی، کارگزاران فرهنگی باید «زمام» و «مهار» فرهنگ عمومی را در اختیار گرفته و خود را «متولی» آن قلمداد کنند. رهبر معظم انقلاب در جای دیگری تأکید می کنند تفاوت حاکم اسلامی با دیگر حاکمان در این است که حاکم اسلامی مکلف است به واسطه ی هدایت فرهنگی مردم و بیان حقایق دینی برای آن ها و امر به معروف و نهی از منکر، مسیر «سعادت اُخروی» و رسیدن آن ها به «بهشت» را برایشان هموار سازد. ایشان هم چنین معتقدند که بر عهده ی مدیران و مسؤولان در حکومت اسلامی است که مقدمات و زمینه های «صلاح» و «خیر» را در جامعه فراهم سازند و با مقدمات و زمینه های «فساد» و «شر» مبارزه کنند. در اندیشه ی سیاسی اسلام، حکومت برای حکومت نیست. یعنی حکومت، منزلت ذاتی و غایی ندارد، بلکه در حکم «ابزار» و «وسیله» برای رسیدن به مقصد و منظور دیگری است که همان «ارزش های اسلامی» است. اسلام به صورت ذاتی در پی تشکیل حکومت و برپایی نظام سیاسی نیست، بلکه چون تحقق یافتن آموزه های آن متوقف به در اختیار گرفتن قدرت سیاسی است، حکمرانی موضوعیت پیدا می کند. بنابراین حکومت اسلامی مکلف است «ارزش های معنوی» (فرهنگی) اسلام را در جامعه محقق سازد و این مهم ترین و عالی ترین تکالیف حکومت اسلامی است که آن را از حکومت سکولار متمایز می سازد.
منبع: تسنیم