سه مولفه لازم برای احیای جایگاه اصولگرایی / درسهایی که باید سایر اصولگرایان از شورا بگیرند
پیروزی اصولگرایان در انتخابات هیات رئیسه شورای شهر تهران یک درس تاریخی داشت و آن رمزگشایی از عنصر وحدت بهعنوان راهحل اساسی برای جلوگیری از ریزش در سبد آرای اصولگراهاست.
سرویس سیاسی «فردا»: پیروزی قاطع اصولگرایان در شورای شهر تهران که بواسطه وحدت در بدنه اصولگرای این شورا بدست آمد نشان میدهد که اگر اصولگرایان در هر انتخاباتی بر روی یک چهره سرشناس و دارای سبقه اجرایی خوب وحدت کنند قطعا پیروز میدان انتخابات هستند.
با بررسی سه دوره انتخابات گذشته ریاست جمهوری مشخص میشود رمز موفقیت جریان اصولگرایی در وحدت خلاصه میشود و هرجا وحدت حاصل شده این جریان پیروز میدان انتخابات بوده و هر جا بر طبل کثرت کاندیدا کوبیده شکست را متحمل شده است.
در انتخابات ریاست جمهوری نهم زمانی که در دوره اول انتخابات سه کاندیدای اصولگرا و سه کاندیدای اصلاح طلب حاضر بودند رای هاشمی رفسنجانی(21.13) با یک اختلاف نهچندان بارز از رای محمود احمدینژاد(19.43) بیشتر بود اما وقتی تنها دو رقیب هاشمی از حزب کارگزاران و احمدی نژاد از جریان اصولگرا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کردند رای احمدینژاد نزدیک به دو برابر رقیب کهنهکار حزب کارگزاران شد و این یعنی اینکه مردم از اصولگرایان تنها یک توقع دارند و آن وحدت است.
دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری هم که تعداد نامزدهای جریان اصولگرا و اصلاحطلب برابر بود باز هم اثبات کرد که اکثریت قریب به اتفاق مردم بر روی یک نامزد اجماع میکنند و با کاهش تعداد کاندیدا تمرکز بر روی دو چهره از جریانات رقیب صورت گرفت و دو نامزد دیگر یکی از جریان اصولگرا و دیگری از اصلاحطلبان عملا سهمی در انتخابات نداشتند.
اصلاحطلبان خیلی زود به این ویژگی در منطق رای مردم پی بردند و با توافق بر سر دو نامزد و با کنارهگیری عارف به نفع حسن روحانی تمام آرای موجود در سبد رای اصلاحطلبان را بر روی تنها نامزد باقیمانده یعنی روحانی متمرکز کردند. از طرفی دیگر جریان اصولگرا با معرفی یک دو جین نامزد و ائتلافهایی که هیچ کس آنها را باور نکرد عملا بدنه اجتماعی خود را در یک سردرگمی ویژه قرار داد.
برخی رسانههای اصلاحطلب تلاش کردند تا نفوذ اصولگرایان بر سازمانها و نهادهای دارای قدرت اعمال فشار بر شورای شهر تهران را عامل پیروزی اصولگرایان معرفی کنند اما واقعیت این پیروزی تنها در اتحاد میان اصولگرایان و اختلاف بین اصلاحطلبان خلاصه میشد.
هرچند رسانههای لیبرال تلاش میکنند تا لابیگری را عامل پیروزی اصولگرایان معرفی کنند اما آیا کاهش آرای مسجد جامعی نیز با همین استدلال قابل توجیه است. در یک سال ریاست اصلاح طلبان بر شورا بیش از موضوعات مرتبط با حوزه مدیریت شهری مسائل سیاسی بیربط با شورا و سوء مدیریت عامل شکست اصلاح طلبان بود.
دومین موضوعی که میتواند علاوه بر وحدت موجب بروز آرای واقعی اصولگرایان در انتخاباتهای آتی شود ترمیم ساختارهای سیاسی و سنتی جریان اصولگرایی برای رسیدن به سناریوهای توافقی به هنگام است. یکی از دلایل بی اثر بودن ائتلافها در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری نبود توافق بر روی گزینه نهایی ائتلاف در سطوح بالای جریان اصولگرایی بود که این موضوع هم ناشی از ساختار کند و سنتی این جریان است.
موضوع نهایی و بسیار مهم دیگری که چندی است در جریان اصولگرایی مورد غفلت واقع شده است کادرسازی برای آینده جریان اصولگراست. هرچند اصولگراها نسبت به سایر طیفهای سیاسی رغیب دارای میانگین سنی کمتری هستند اما پرحجم بودن سطوح بالای اصولگرایی اجازه میدان داری را به جوانان اصولگرا نمیدهد.
سه عنصر وحدت، تغییر ساختار و نوگرایی از همین امروز باید به صورت ماموریت ویژه توسط چهرههای شاخص این جریان پیگیری شود تا در انتخاباتهای آتی محصول برنامهریزی دقیق و راهبردی در شاخه هایی که با ضعف در آنها مواجهیم به ثمر بنشیند. آنچه در انتخابات شورای شهر با آن مواجه شدیم استفاده بلند مدت از این سه عنصر در مرحله مختلف حضور اصولگرایان در شورای شهر بوده است.