پیامهای جدیدی که کاخ سفید به تهران مخابره میکند/ تلاش آمریکا برای رد شدن از خط قرمز
جمهوری اسلامی ایران با یک دیپلماسی منطقی و با شعار استفاده صلح آمیز هستهای به میدان مذاکرات رفته و در این باب آمریکاییها با اتخاذ تاکتیک فشار و مذاکره در پی کسب امتیاز بیشتر و در نهایت فلج سازی برنامه هستهای ایران هستند. این درحالی است که ایران خط قرمزهایی در مذاکرات داشته و دارد که همواره در برابر عدول از آنها مقاومت کرده است.
کد خبر :
364804
سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ تحریمهای تازه آمریکا علیه ایران و برخی از شهروندان ایرانی پرونده هسته ای ایران را پیچیده تر و ابهاماتی را به آن افزوده است. در آخرین دور از مذاکرات هستهای گویی همه چیز خوب پیش میرفت و مقامات ایرانی و آمریکایی پس از این مذاکرات اعلام کردند که مذاکرات سازندهای انجام شده است. اما به یکباره تحریم آمریکاییها علیه ایران همه چیز را با یک علامت سئوال بزرگ روبرو کرد. این تحریمها نه تنها به مساله اعتمادسازی که در روند مذاکرات همواره بدان تاکید میشد خدشه وارد ساخت؛ بلکه مفاد توافقنامه که در اخرین مذاکرات فی مابین تمدید
شد را نیز نقض کرد.
با نگاهی به فضای داخلی آمریکا و علل اتخاذ چنین تصمیمی از سوی سیاستمداران این کشور موضوعات جدیدی مطرح میشود. این دور از تحریم ها توسط وزارت خزانهداری آمریکا اعمال شد و به گفته ناظران سیاسی این عمل ارتباط مستقیمی با گروههای فشار یا برخی از افراد کنگره نداشته است و مستقیما به دستگاههای دولتی ایالات متحده باز می گردد. این در شرایطی است که در گذشته همواره لابیهای ضد ایرانی یا چهرههایی که به لابی صهیونیستی نزدیک بودند منشاء این تصمیمات بودند و همواره دولت آمریکا را برای اعمال تحریمها تحت فشار قرار می دادند و کاخ سفید نیز عملا سعی می کرد که شرایط را
مدیریت کند. اما در این میان به نظر میرسد که کار به گونه دیگری رقم خورده و در یک اقدام رادیکال که به گفته کارشناسان ناشی از تاکتیک فشار و مذاکره است این تحریمها اعمال شده اند. اما شرایط اتخاذ این تصمیم از سوی دستگاههای دولتی آمریکا چگونه بوده است. از لحاظ زمانی مهمترین تحولاتی که قبل از اتخاذ یکباره این تصمیم بوجود آمد و ارتباط خاصی نیز با این موضع گیری دارد، مساله غزه است. اسرائیل پس از 50 روز یورش بی امان تسلیم آتش بس شد و با توجه به مفادی که اعضای حماس مطرح کردهاند؛ غزه توانست امتیازات بزرگی از ان خود کنند. البته در دورنمای این جریان چندان نمیتواند به
قول و فعل رژیم صهیونیستی دل خوش بود اما به نظر میرسد پایان این جنگ به این نحو برای اسرائیل فاجعه بار بوده است؛ چراکه هدف اصلی آغاز این جنگ یعنی نابودی حماس محقق نشد. به هر حال به نظر میرسد این تصمیم در بعد بین المللی ارتباطی نیز با شکست سیاستهای رژیم صهیونیستی در پایان جنگ غزه داشته باشد و به نوعی دلجویی آمریکاییها از شکست اسرائیل در جنگ علیه محور مقاومت را به همراه داشته است. از سوی دیگر شرایط منطقهای و سیاستهای خاص ایران نیز سبب شده که جایگاه ایران به عنوان چهار راه جهانی و همچنین لنگرگاه ثبات در دریای پرخوش و طوفانی خاورمیانه ارتقاء یابد و
ایران به عنوان یک قدرت هژمونیک منطقهای بیش از پیش مطرح شود. این مساله خواسته آمریکا نیست. سیاستهای قدرتهای هژمونیک جهانی مانند آمریکا در منطقهای چون خاورمیانه همواره این بوده است که توازن قوا را در این منطقه استراتژیک حفظ کند. در شرایطی که عربستان در ورطه انزوا و اضمحلال قرار داد و از سوی دیگر ترکیه در سیاست خارجیاش با شکست مواجه شده؛ ایران قدرتمندتر شده است. در این جایگاه آمریکاییها به خوبی میدانند که حل مساله هستهای ایران میتواند جایگاه کشورمان را به عنوان یک قدرت هستهای در خاورمیانه ارتقاء بخشد و از این لحاظ منشاء این نوع کارشکنیها
در مذاکرات به خوبی مشاهده میشود. جمهوری اسلامی ایران با یک دیپلماسی منطقی و با شعار استفاده صلح آمیز هستهای به میدان مذاکرات رفته و در این باب آمریکاییها با اتخاذ تاکتیک فشار و مذاکره در پی کسب امتیاز بیشتر و در نهایت فلج سازی برنامه هستهای ایران هستند. این درحالی است که ایران خط قرمزهایی در مذاکرات داشته و دارد که همواره در برابر عدول از آنها مقاومت کرده است. یکی از این مسائل نیز مساله پارچین است که میتوان آنرا یکی از علل جدید فشار آمریکا دانست. برخی از منابع رسانهای از درخواست آژانس هستهای در سفر یوکیو آمانو به ایران برای بازدید از برخی اماکن
خاص بویژه سایت نظامی پارچین خبر داده بودند که البته این مساله با پاسخ منفی ایران مواجه شد. در این میان خبرهای ضد و نقیضی از سوی رسانههای بیگانه مبنی بر اجازه ایران برای این امر منتشر شد و همین موضوع سبب واکنش وزیر دفاع ایران گردید. سردار حسین دهقان در پاسخ به این خبرسازیها گفت که «بازدید جدیدی از پارچین انجام نخواهد شد. آژانس بارها از پارچین بازدید و نمونه برداری کرده است و به ابهامات آژانس پاسخ های لازم داده شده؛ لذا الان موضوعیت ندارد.» در ادامه نیز این مساله مورد تاکید علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی قرار گرفت. صالحی در این باره گفته است: «پیش
از این در سال 2005 آنها دو بار درخواست بازدید کردند و ما هم اجازه دادیم و حتی نمونهبرداری هم کردند و حالا دوباره میخواهند از آن بازدید کنند. البته ما مشکلی برای بازدید نداریم اما خلاف حاکمیت ملی است چرا که پارچین سایتی نظامی است و نمیتوانند که هر وقت اراده کردند بیایند و از آن بازدید کنند». با این اوصاف به نظر میرسد که سیاست آمریکاییها در قبال پرونده هستهای ایران با اتخاذ چنین تصمیمهایی بسیار ابهام آمیز شده است. البته در سایر موارد نیز این ابهامات و نوعی آنارشیسم در سیاست خارجی آمریکا بویژه در مقابله با داعش و خطر تروریسم در منطقه خاورمیانه مشهود
است. هر چند این تحریمها به نام تحریم های گذشته به اجرا گذاشته شده اما این مساله نشان داد که راهبرد آمریکا در قبال ایران تغییری نکرده و آمریکاییها سعی دارند با توجه به نزدیک بودن زمان مذاکرات آینده با این نوع فضاسازی ها دور بعدی مذاکرات را به نفع خود آغاز کنند. به هر لحاظ اعمال این تحریمها به نوعی نشان دهنده موضع زودهنگام و رویکرد آینده کاخ سفید در مورد مذاکرات نهایی است.