راهکارهاي جلوگيري از دروغگويي کودکان

دروغ گويي فرزندان از آن دسته مشکلاتي است که بسياري از والدين با آن، حداقل در مقطعي از سن فرزند خود، رو به رو مي شوند. برخي از والدين نسبت به اين مشکل حساس هستند و متاسفانه بعضي والدين هم اين موضوع را بي اهميت تلقي مي کنند.

کد خبر : 362006
مشرق: پسري 5 ساله دارم. زياد دروغ مي گويد. بعضي اوقات بدون دليل داستان هاي دروغ براي من تعريف مي کند. چه کار کنم که در بزرگسالي دروغگو نشود؟ دروغ گويي فرزندان از آن دسته مشکلاتي است که بسياري از والدين با آن، حداقل در مقطعي از سن فرزند خود، رو به رو مي شوند. برخي از والدين نسبت به اين مشکل حساس هستند و متاسفانه بعضي والدين هم اين موضوع را بي اهميت تلقي مي کنند و به دنبال راهکارهاي جلوگيري از آن نمي روند. بايد توجه داشت که دروغ گويي در کودکي، زمينه ساز دروغ گويي در بزرگسالي خواهد بود. معمولا دروغ گويي هاي کودکان بدون دليل نيست و والدين بايد در قدم اول ريشه اين دروغ گويي ها را پيدا کنند و سپس به دنبال راه حل هايي براي جلوگيري از اين رفتار نادرست باشند. انواع دروغ هاي کودکان برخي از پدر و مادرها، دروغ گويي هاي فرزندشان را طبيعي مي دانند. اگرچه اين رفتار در يک مقطع سني طبيعي به نظر مي رسد اما براي هميشه رفتار درستي نخواهد بود؛ براي مثال کودک 2 ساله درک صحيحي از اهميت راستي و درستي ندارد اما همين کودک در 10 سالگي بايد تفاوت بين راست و دروغ را درک کند. همچنين براي کودک 5 ساله طبيعي است در روياها و تخيلات خود غوطه ور شود و داستان هاي بلند و طولاني غير واقعي تعريف کند. والدين بايد بدانند که اين کودک با گفتن داستان هاي تخيلي و دروغين، قصد فريب دادن فردي را ندارد. به گزارش سپيده دانايي، روانشناسان دروغ هاي کودکان را به 7 دسته تقسيم مي کنند: 1- دروغ بازي: دروغي که با آن کودک حوادث تخيلي را به ديگران مي باوراند. مثلا کودک 4 ساله اي تحت تاثير تماشاي يک فيلم، شروع به تعريف يک داستان دروغي مي کند و تنها هدف او سرگرم شدن است. 2- دروغ مبهم: اين نوع دروغ از ناتواني کودک در گزارش دقيق جزئيات يا مطالعه کردن يک مسئله بنا به پيشنهاد و تشويق فرد ديگر ناشي مي شود. مثلا يک کودک 4 ساله از اتفاقي که ديشب در اتاقش افتاده است و باعث ترس او شده، صحبت مي کند اما برخي از گزارش هايش با دروغ همراه است. 3- دروغ پوچ: در اين حالت کودک دروغ را براي جلب توجه ديگران به کار مي برد. مثلا وقتي کودک 8 ساله متوجه بازي مادر و برادرش مي شود، شروع به تعريف کردن يک حادثه دروغي در مدرسه اش مي کند تا توجه مادرش را به خود جلب کند. 4- دروغ انتقام جويانه: اين نوع دروغ از ناراحتي کودک ناشي مي شود. مثلا کودکي براي انتقام از برادرش که او را دعوا کرده است، وقتي پدر به منزل برمي گردد، ماجرايي را همراه با دروغ عليه برادر به پدر مي گويد. 5- دروغ محدود: کودک به خاطر ترس از محدود شدن شديد، قوانين سختگيرانه والدين يا تنبيه بدني، دروغ مي گويد. مثلا کودک 5 ساله از ترس تنبيه بدني مادر، شکستن ظرف را به گردن فرد ديگري مي اندازد. 6- دروغ خودخواهانه: دروغي حساب شده است که براي فريب دادن ديگران استفاده مي شود تا کودک آن چه را مي خواهد به دست آورد. مثلا کودک 9 ساله اي در بازار به مادرش مي گويد که دوستش براي کادوي تولد، يک ماشين بزرگ گرفته و او ناراحت شده است. کودک از اين طريق سعي مي کند مادر را براي خريد آن ماشين ترغيب کند. 7- دروغ وفادارانه: کودک از اين دروغ به منظور حفظ و مراقبت از فردي که دوستش دارد، استفاده مي کند. به طور مثال، شکسته شدن ظرف به وسيله خواهرش را به گردن مي گيرد تا براي خواهرش مشکلي پيش نيايد. علايم دروغگويي وقتي کودکان دروغ مي گويند در بسياري از موارد مي توان متوجه دروغگويي آنان شد. کودکان براي اين که بتوانند نشانه هاي دروغگويي خود را بپوشانند بسيار ناتوان تر از بزرگسالان هستند. برخي از نشانه هاي دروغگويي که البته به صورت مجموعه اي مشاهده مي شود، عبارت است از: افزايش ضربان قلب، نفس نفس زدن، رنگ پريدگي، بيقراري و اضطراب، خشکي دهان، شتابزدگي و عجله، فراموشکاري، پنهان کردن دست ها، گاز گرفتن لب، پوشاندن بخشي يا نيمي از دهان به وسيله دستان و انگشتان و برقرار نکردن تماس چشمي. ذکر اين نکته ضروري به نظر مي رسد که اين علايم نشانه حتمي براي دروغ گفتن نيست و ممکن است کودک به دلايل ديگري از جمله اضطراب يا ضعف در برقراري ارتباط مناسب با ديگران اين علايم را از خود نشان بدهد. دلايل و راهکارهاي جلوگيري از دروغگويي کودکان دکتر هادي صدري- روان شناس و مشاور خانواده/ علت دروغ گويي مکرر فرزندان معمولا نداشتن اعتماد به نفس، ترس بيش از حد، جلب توجه به دليل احساس کمبود عاطفه، آزمودن والدين خود، الگو گيري و تاثيرپذيري از رفتارهاي والدين، تلافي جويي و انتقام يا پايين بودن آستانه تاب آوري در برابر مشکلات و فرار از آن ها، سرکوب کردن احساس حقارت و محروميت و در نهايت فرار از يک موقعيت اضطراب آميز است. براي جلوگيري از دروغ گويي فرزندان راه هاي زيادي وجود دارد که در ادامه به چند مورد، اشاره مي شود. 1- والدين بايد الگوي صداقت و راستگويي براي فرزندان شان باشند. وقتي يکي از والدين در موقعيت هاي خاص و در برابر فرزندش دروغ مي گويد، ناخودآگاه در حال آموزش دروغ گفتن به فرزندش است. مثلا مادري که در حال تماشاي تلويزيون است و به دروغ در تماس تلفني به دوستش مي گويد که مشغول آشپزي است، به طور طبيعي فرزندش هم دروغگو خواهد شد. 2- پدر و مادرها نبايد فرزندشان را در موقعيت دروغ گويي قرار دهند. والدين گاهي حقيقت رفتار را مي دانند اما براي اين که کودک را شرمنده يا تحقير کنند ناخواسته از او سوال هايي مي پرسند که کودک مجبور مي شود براي دفاع از خود، دروغ بگويد و آن ها هم عصباني تر مي شوند. در نتيجه اين دور باطل تکرار مي شود. بنابراين کودک تان را در چنين موقعيت هايي قرار ندهيد. 3- پدر و مادرها بايد راستگويي فرزندشان را تحسين کنند. البته اگر فرزندشان مرتکب اشتباهي شده بود، ضمن تذکر به فرزندشان، بايد راستگويي او را هم تحسين کنند تا تلاش براي راستگويي در او تقويت شود. 4- نوجوان را با پيامدهاي منطقي دروغ گويي اش آشنا کنند تا ياد بگيرد که بايد مسئوليت کارهايش را بر عهده بگيرد زيرا يکي از مهم ترين دلايل نوجوان براي دروغ گويي، اين است که واقعيت را به نحو ديگري جلوه دهد تا پاسخ گوي عواقب کارهاي خود نباشد. 5- محبت و پذيرش بي قيد و شرط شخصيت کودک به همراه بردباري و صبر در برابر خطاهاي وي مي تواند کمک زيادي به راستگويي فرزند کند. البته والدين هيچ گاه نبايد در برابر اشتباهات فرزندشان بدون تلاش براي اصلاح کردن او، صبر کنند بلکه مي توانند در زمان هاي مناسب با او به گفت و گو بنشينند تا خطاهايش را تکرار نکند. 6- والدين بايد سعي کنند به جاي زير سوال بردن شخصيت فرزندشان، رفتارهاي او را زير سوال ببرند. به طور مثال به جاي اين که به او بگويند «تو کند ذهن هستي»، مي توانند به او بگويند «تو زمان کافي براي درس خواندن اختصاص نمي دهي در نتيجه نمراتت پايين مي شود». توصيه مي شود که پدر و مادرها گاهي رفتارهاي درست و راه هاي درستي که فرزندشان جهت حل مشکلات خود در گذشته به کار گرفته است، به او يادآوري کنند تا اعتماد به نفس کافي را براي مقابله با مشکلات به دست بياورد. در پايان فراموش نکنند که هر کودکي ممکن است اشتباه کند و والدين قبل از هر اقدامي براي تنبيه وي بايد بررسي کنند که رفتار آن ها، فرزندشان را به آن ها نزديک تر مي کند يا دورتر.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: