کوتاهی رسانهها در قبال اخبار قتل عام های عراق
متاسفانه بی توجهی به تحولات عراق همچنان ادامه دارد و رسانه ها آنچنان که باید و شاید مردم را در جریان جزئیات فجایعی که در عراق صورت می گیرد و اولا عامل کشتار توده های بی گناه از همه مذاهب در این کشور بوده و ثانیا به طور مستقیم با امنیت ما ربط دارد، قرار نمی دهند.
از زمانی که جنگ داخلی عراق آغاز شده، یعنی از نیمه دوم خرداد تاکنون، هزاران نفر قتل عام شده، صدها هزار نفر آواره شده، برخی از شهرک ها به طور کل ویران و بسیاری از شهرهای بزرگ خالی از سکنه شده و داستان همچنان ادامه دارد. اوضاع وخیم شهرها که از یک سو زیر حملات سنگین داعش و از سوی دیگر فشار نیروهای نظامی دولت برای بازپس گیری آنهاست، آسیب جدی به شهروندانی زده است که تا همین چند ماه قبل سر خانه و کاشانه خود بودند. در این زمینه، اقلیت های مذهبی و دینی در مناطقی که اکثریت با دیگران است، بیشترین فشار را دیده و تصاویر ارسالی از آوارگی آنها بسیار نگران کننده است، آوارگی که پایانی ندارد و قدم به قدم، هرچه عقب تر می روند باز باید به دنبال سرپناه جدید باشند. تنها بیش از دویست هزار نفر شیعه ترکمان از یک شهر با نام تلعفر آواره منطقه سنجار شده و این روزها که به دلیل خیانت کردهای بارزانی سنجار به دست داعش افتاده، این گروه به صورت یک تظاهرات بزگ راهی کوه های اطراف و منطقه دهوک شده اند و فاجعه ای دیگر در راه است. عن قریب است که کردها که این مدت ماه عسل خود را با داعش تقسیم کرده بودند، گرفتار نفرت بعثی ـ سلفی شده و قربانی نادانی های بازرانی و برخی دیگر از خودفروشان آن دیار شوند. شماری از کردها که در زمان صدام بارها آواره کوه ها و مناطق ایرانی شدند، اکنون، بار دیگر با فراموشی آن سوابق، دست به اقداماتی زدند که بزودی آثار منفی آن برای همین مقدار آزادی و استقلالی که دارند و در آن مدیون حمایت های همه جانبه ایران بوده و هستند، خواهند شد. همه اینها در کنار صدها انفجار انتحاری در طول سالهای گذشته، دهها هزار شیعه را در بغداد به کام مرگ کشانده و همچنان مهر سکوت بر لبان سازمان های حقوق بشری و دولت های بزرگ و البته برخی از مشایخ بلاد عربی خورده که همه چیز را یک طرفه تفسیر می کنند و می گویند که در عراق به یک گروه ستم شده است. گویی اصلا در این سالها، اخبار بغداد و انفجارات وحشتناک بازار سبزی فروشان و قهوه خانه ها و کارگران کنار خیابان و غیره را نداشته اند. انفجاراتی که کافی بود یکی از آنها در یکی از ایالات امریکا باشد و امریکایی ها، دنیا را روی سر خود خراب کنند. اخبار این انفجارها اغلب به صورت کلی و مبهم بدون گزارش و تفصیل و فقط تیتروار در اخبار برخی سایت ها منعکس شده و اغلب به عنوان خبر تکراری حذف می شود. اما نگرانی عمده از عدم انعکاس اخبار داعش در سایت های خبری ایران است. باید پرسید چرا به این اخبار پرداخته نمی شود؟ چرا تصاویر جنایات داعش بدرستی انتشار نمی يابد؟ هدف از این کارها چیست؟ چرا سایت های ایرانی که گرفتار حرکت های خبرنگارانه نشسته شده و هیچ گروهی را برای کسب خبر اعزام نمی کنند، در باره این فجایع ساکت هستند؟ حداقل می توانند از سایت های عراقی، اخبار دست اول را گرفته و عکس و گزارشات آنان را منعکس کنند. کمترین نتیجه نشر درست این اخبار، این است که بتوانند کمکهای انسان دوستانه را به آواره گان برسانند. کمترین نتیجه آن است که محافل سیاسی بتوانند با موج ایجاد شده روی بن بست سیاسی بغداد تآثیر بگذارند و جلوی یک اختلاف و انشعاب و اختلاف را بگیرند. کمترین نتیجه آن این است که مردم نیز به نوعی مشارکت فکری در این باره داشته و موج هایی را پدید آورند که بتواند روی تصمیمات درست سیاسی تاثیر بگذارد. بحث بر این نیست که چرا اخبار جنایات اسرائیل در غزه انتشار می یابد که باید بیابد و بیش از این هم، اما بحث داعش، به دلیل شعاع امنیتی آن برای ایران نهایت حساسیت را دارد. تنها در یک خبر معلوم شد که علاوه بر 1600 نفری که یک جا از سربازان شیعه در موصل اعدام شدند، همان وقت، یعنی روزهای اول پس از سقوط تکریت، 1700 سرباز بدبخت شیعه را هم یک جا قتل عام کردند و حالا فیلم آن را پخش کردند. اما حتی دریغ از یک گزارش درست که این ماجرا چه بوده است، فقط شاهد بودیم که تک تک اینها را کشتند و در رودخانه انداختند، آن هم با فیلم تبلیغاتی داعش که برای ترساندن دیگران بود. اخبار ما از اصل این جریان چیست؟ این جریان منحط فکری که می تواند باقی مانده اندک میراث اسلامی گذشته را لگدمال کرده و ما را به عصر حجر باز گرداند. این جریان به ظاهر انقلابی اما خشن که اقداماتشان یادآور حرکت خمرهای سرخ کامبوج است، می تواند موج های تازه ای از ناامنی را در ایران نیز پدید آورد. جالب است که حتی تخریب مکانهای مقدس هم دیگر حساسیت کسی را بر نمی انگیزد، امری که باز هم اتهام اول را متوجه رسانه ها می کند که در این باره درست خبررسانی نمی کنند. در ایران نه تنها از جنایات این گروه به درستی یاد نمی شود، بلکه از انحطاط فکری، مشکلات مغزی، دستورالعمل های نابخردانه آنان از یک سو، و نیز تفاوت این جریان با دیگر اهل سنت که قرنها با آرامش در کنار شیعیان و حتی ادیان دیگر زندگی می کردند و چهره مثبتی از نظام حقوقی اسلام باقی گذاشته اند، بحثی نمی شود. در ایران حتی اهل سنت نیاز مند این هستند تا اطلاعات بیشتری از این گروه بدست آوردند، اما دریغ از اطلاعات درست و رسانه هایی که این مسائل را دقیق دنبال کنند. این وظیفه سایت هاست که اخبار را درست منعکس کنند، واقعیات را بیان کنند و مشی خبری خود را اصلاح کنند. به نظر می رسد، جهل، عامل عمده بی توجهی به این اخبار است، عدم درک درست واقعیات، نشناختن درست دشمن، اهمیت ندادن به آن. چیزی که برخلاف وضعیت مشهود است. یقین دارم بسیاری از این سایت ها حتی از یک مترجم عربی برای ترجمه درست اخبار سایت های عربی عراق بی بهره هستند.
منبع: خبرآنلاین