ادبیات قطعنامهای برای غزه
با وجود محدودیت جغرافیا، جنگ غزه، یک جنگ تمامعیار و در تمامی عرصههاست. اینکه هریک از دو طرف چه موقعیتی در ارزیابی ما دارند و چه نمرهای میگیرند و در نگاه جهانی در چه شرایطی به سر میبرند، موضوعات قابل اعتنایی است که در زمان مناسب قابل بررسی هستند. مسئله مهم در سیر تحولات جنگ غزه، این است: مدل پایاندهی به این جنگ نابرابر و ظالمانه چگونه خواهد بود و بهویژه از سوی رژیم صهیونیستی و غرب، چه روشی به اهداف آنها نزدیکتر است؟
ارتش صهیونیستی و مقامات سیاسی آن که از یک ائتلاف غربی ــ عربی برای آغاز جنگ بسیار خشنود بودند، ظاهراً به شاخصهای دیگر برای تحقق اهداف نظامی توجه کافی نکرده و لذا در همان فاز اول جنگ هوایی و چند روز اول با مشکل مواجه و غافلگیر شدند، لذا سراسیمه با ارائه طرح مصر که از سوی طرحهای منطقهای و غربی مورد حمایت قرار گرفت، برای مهار آسیبها و خطرات ادامه جنگ، تلاش کردند. گروههای جهادی که طرح مصر را جانبدارانه و با روح حمایت از رژیم صهیونیستی ارزیابی کردند، با آن مخالفت نمودند و خواستار تعدیل آن با مطالبات مقاومت و مردم غزه در پایان دادن به محاصره غزه و آزادی زندانیان فلسطینی و ... شدند.
قطر و ترکیه در مقابل عربستان و مصر یک بلوک سیاسی از خود نشان داده و با طرح دیگری که چندان هم با طرح مصر تفاوتی نداشت، وارد میدان شدند. تضاد رویکردی و منفعتی این دو مجموعه رقابتی اجازه حضور مؤثر به قطر و ترکیه را نداد و رژیم صهیونیستی اعلام کرد بهجز طرح مصر، حاضر به تعامل با دیگران نیست. جان کری وزیر خارجه آمریکا که براساس برآورد از وضعیت راهبردی جنگ و تحولات خاورمیانه و آسیب و تهدیدات ناشی از ادامه جنگ، در فضای فعلی مداخله کرد، اگرچه با بیمیلی نتانیاهو و بخشی از حکومت وی روبهرو شد ولی اوضاع نگرانکننده صهیونیستها در جنگ که در مکالمه تلفنی اوباما و نتانیاهو کاملاٌ هویداست به جملاتی مانند اینکه «اسرائیل در شرایطی نیست که میانجی و طرح آتشبس را تعیین نماید»، مقامات صهیونیستی را تا حدودی مهار کرد.
البته یک طرح انگلیسی ــ نروژی که گفته میشود با محتوای درخواست شده عربستان سعودی است، دنبال یک آتشبس طولانی و 10ساله است تا در قالب نوعی آرامش، مسیر تدریجی برای مسدود کردن راههای لجستیکی مقاومت و تقویت رویکردهای سازشکارانه در قبال رژیم صهیونیستی را شکل دهند.
قابلیتهای علمیاتی گروههای مقاومت فلسطینی، آسیبپذیریهای رژیم صهیونیستی و ناتوانی در بازدارندگی و مدیریت جنگ و تحق اهداف، موجب شده تا هدف اصلی در خلع سلاح مقاومت در اولویت قرار گیرد و برای آن نیز تلاش کنند، در واقع ماهیت پنهان طرح مصر را علناً و با سازوکارهای امکانپذیر دنبال نمایند.
به همین دلیل در یک هفته گذشته از سوی مقامات اروپایی و سپس غربی، یک ادبیات هارمونیک و هماهنگ در حال پایهریزی است. تأکید بر ضرورت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و حق مشروع پاسخ و دفاع و حتی حق استمرار در عملیات در دوره آتشبس و ضرورت خلع سلاح مقاومت و تأکید بر نیاز به حضور یک نیروی بینالمللی در غزه برای اجرای اهداف یادشده از جمله این ادبیات قطعنامهای برای غزه میباشد.
نکته مهم این است که اهداف و خواستههای صهیونیستی در قالب یک قطعنامه بینالمللی در آمده و اجرای آن توسط سازوکارهای احتمالی، بهعنوان یک اقدام مشروع و قابل دفاع که هزینه سیاسی و حقوقی و اجتماعی در بر نداشته باشد معرفی شود.
از نگاه مقامات آمریکایی، سرسختی و عناد مقامات افراطی رژیم صهیونیستی، عامل از بین بردن فرصتهای پایانی برای راهحل دو دولت است که عدم تحقق آن، برای آینده این رژیم و منافع آمریکا، بسیار زیانبار خواهد بود، لذا مجبور کردن مقامات رژیم صهیونیستی و بینالمللی کردن اهداف در قالب قطعنامههای شورای امنیت را تنها راه نجات رژیم صهیونیستی، منافع استعماری آمریکا در خاورمیانه و ائتلاف کشورهای مرتجع و دیکتاتورهای همپیمان آمریکا ارزیابی میکنند.
شانس تحقق این طرح بهجز موانع دیگر قدرتهای مشارکت کننده در شورای امنیت با عدم وجاهت اخلاقی و سیاسی و معادلات ناشی از مقاومت منطقهای، افکار عمومی منطقهای و مردم فلسطین و غزه و اقتدار حماس و جهاد اسلامی روبهروست.
منبع: تسنیم