سرویس سیاسی « فردا »- طی روزهای اخیر مجلس عوام انگلیس انتقادهای تند و تیزی را علیه وزارت خارجه این کشور مبنی بر عدم تلاش برای بازگشایی سفارت در ایران داشته است و به نظر می رسد انگلیسی ها از عدم حضور در ایران به شدت نگران و ناراحت هستند. البته این فشارهای مطرح شده از یک سو و استعفای وزیر امور خارجه انگلیس از سوی دیگر سبب شده تا این شایعه مطرح شود که این استعفا ارتباط زیادی به ماجرای عدم بازگشایی سفارت انگلیس در ایران داشته باشد. حال این سوال مطرح می شود که چه فوائدی در ایران برای انگلیس ها وجود دارد که سبب شده تا
این حد سیاستمداران انگلیسی به فکر بازگشایی سفارتخانه این کشور در ایران باشند. عباس سلیمی نمین کارشناس مسائل سیاسی و بین المللی کشورمان در گفتگو با « فردا » پاسخ این سوال را می دهد. - به عنوان بخش ابتدایی گفتگو بفرمایید که با توجه به اتفاقات اخیری که در جریان سیاست خارجی انگلیس رخ داده، به نظر شما ایران چه فوائدی می تواند برای انگلیس داشته باشد که سیاستمداران این کشور تا این حد به بازگشایی سفارت انگلیس در ایران تاکید می ورزند؟ انگلیس همواره با حضور دیپلماتیک خود در ایران شبکه نیروهای متمایل به غرب را فعال کرده و قادر بوده که از این طریق اشراف اطلاعاتی خود را
به روز کرده و حفظ کند. همین امر هم به انگلیس جایگاهی نزد آمریکایی ها داده است. یعنی عدم حضور آمریکا در صحنه سیاسی ایران سبب شده که ایالات متحده نیازمند اشراف اطلاعاتی انگلیس در ایران باشد. خوشبختانه انگلیسی ها نیز مدتی است که از این صحنه بسیار تعیین کننده به دور مانده اند. ایرانی که در معادلات سیاسی منطقه روز به روز نقشی فزون تر پیدا می کند، غیبت انگلیس در این صحنه برای این کشور پرهزینه و خسارت بار است و اگر این عدم حضور طولانی مدت شود، موقعیت خود را قطعا از دست می دهند. این طبیعی است که انگلیسی ها تمایل جدی برای بازگشایی سفارتخانه خود در ایران دارند تا مجددا
بتوانند نقصان اطلاعاتی خود را جبران کنند و از این طریق آمریکایی ها به خود متکی کند. - یعنی با این تفاسیر می توان گفت حضور انگلیس در ایران می تواند جبرانی برای عدم حضور آمریکایی ها باشد؟ همواره طی سال های بعد از انقلاب اینگونه بوده و این انگلیسی ها بودند که در واقع کمبود آمریکایی ها را سعی کردند جبران کنند. این مسئله سبب شده نیاز آمریکایی ها به انگلیس کاملا پررنگ باشد. - شما به تضعیف حضور انگلیس در ایران نیز اشاره کردید. حضور انگلیسی ها در ایران آیا به سود کشور ما هم بود یا تضعیف این حضور به ضرر ایران هم تمام شد؟ نمی خواهم بگویم که در ارتباط با برخی مراودات این
مسئله تاثیر منفی نداشته چراکه اصل ارتباطات بسیار مهم است و ما نیز منافعی را در ارتباطات خود با انگلیس داشته ایم اما متاسفانه به دلیل فقر دیپلمات های کارکشته و نداشتن برنامه قوی برای حضور در انگلیس، حتی ما نتوانستیم از امکانات خود در لندن بهره لازم را ببریم و بتوانیم اطلاعات خود را نسبت به این کشور قوت ببخشیم، خوب از این حضور خیلی بی بهره ماندیم و این در حالی بود که انگلیسی ها از حضور در ایران بهره های در سال های بعد از انقلاب بردند. اولا عمدتا فرد اول آنها یک عنصر اطلاعاتی بوده و کاملا مشخص است که آنها یک برنامه قوی در این زمینه برای بهره گیری از حضور در ایران
داشته اند و در معادلات سیاسی و تنش آفرینی ها و بهره گیری همه جانبه بهترین استفاده را برده اند. فراموش نکرده ایم که انگلیسی ها در دادن ویزا به شخصیت های سیاسی ایران کاملا در جهت بهره گیری های اطلاعاتی خود استفاده می کردند. - نمونه ای هم در این زمینه برای اشاره مثال می زنید. در یک دوره ای فردی به نام آقای صامت بود که مسئول دخانیات در ایران بود و گرایش های انجمن حجتیه ای نیز داشت، از سوی سفارت انگلیس امکانات بسیاری گرفته بود تا به عنوان یک فرد مذهبی با روحانیون ارتباط برقرار کند و آنها را برای معالجه در لندن دعوت کند. در این خصوص به این فرد این قول را هم می دادند که
مسئله ویزا کاملا حل است. این فرد نیز با توجه به اینکه هیبت یک مسلمان سنتی را داشت می توانست با ورود به بسیاری از بیوت، برای علاج هر بیماری شرایط اعزام علما به لندن را فراهم کند. - یعنی به نوعی این فرد مورد سوء استفاده انگلیسی ها قرار می گرفت؟ ببینید انگلیسی ها از هر برگه ای استفاده ای بسیار حسابگرانه به عمل می آورند و نتیجه را عائد خود می ساختند. - این عضو انجمن حجتیه کمکی هم به این جریان انگلیس کرد؟ قطعا آقای صامت در جهت منافع انگلیسی ها تحرکات خوبی داشت. طبیعی است که خود انگلیسی ها نمی توانند به یک شخصیت مذهبی پیشنهاد درمان در لندن بدهند. بنابراین فردی را
انتخاب کردند تا چهره ای موجه داشته باشد و از این طریق بتوانند به منافع خود برسند. انگلیسی ها وقتی در تهران فعال باشند تمام تلاش خود را انجام می دهند تا از طریق هر فردی به آنچه به آن علاقه دارند دست یابند. - به عنوان مثال حضور علما و روحانیون برای درمان در لندن چه فایده ای می تواند برای انگلیسی ها داشته باشد؟ این امر فایده های بسیاری برای آنها دارد. چون وقتی یک شخصیت مذهبی به این کشور برود آنها اشراف بسیاری زیادی نسبت به آن فرد پیدا می کنند. یعنی خصوصیات این شخصیت مذهبی و اطرافیانش را می فهمند و با حلقه های ضعیف اطراف وی وارد معامله هایی می شوند. یک فرد برای معامله
به آنجا برود نقاط قوت و ضعف آن فرد را بدست می آورند و اشراف کامل اطلاعاتی ایجاد می شود. یا فرزند این فرد یا مسئول دفتر وی را ضعیف النفس می باید و از این طریق به اطلاعات مورد نظر خود دست پیدا می کند. - تلاش فعلی انگلیسی ها برای بازگشت به ایران را چگونه ارزیابی می کنید. آیا آنها بازهم برای بدست آوردن اطلاعات خود تلاش می کنند تا به ایران بازگردند؟ قطعا انگلیس به دنبال اقدامات گذشته است. به خصوص یکی از مهمترین اقدامات آنها این است که با ارائه ویزا به فرزندان و خانواده شخصیت های سیاسی و مذهبی، آنها را به کشور خود بکشانند تا بتوانند یک کار منسجم اطلاعاتی در مورد ایرانی
که در معادلات سیاسی امروز جهان خیلی تعیین کننده است، ایجاد کنند. حضور انگلیس در کشوری که دارای چنین موقعیتی است در منطقه برای آنها بسیار ضروری است و فقدان حضور آنها نیز زیان بار. - در این زمینه چه توصیه ای به مسئولان کشور دارید؟ ارتباطات اصل هست اما مسئولان باید مراقب باشند عواملی که انگلیسی ها می فرستند را کنترل کنند. در گذشته این عدم توجه موجب شده بود که یک فرد اطلاعاتی کارکشته را به عنوان سفیر به ایران بفرستند و این در حالی بود که ما می توانستیم با یک اشراف اطلاعاتی از پذیرفتن این فرد جلوگیری کنیم. چراکه تا ایران نپذیرد آنها نمی توانند نفر اول خود را به
ایران گسیل بدارند. انگلیسی ها صرفا بدنبال مسائل فرهنگی و اقتصادی نیستند بلکه یک کار گسترده و همه جانبه را در ایران دنبال می کنند که در مقایسه با فعالیت سفارت ایران در لندن بسیار فعال تر هستند. - وضعیت سفارت ایران و سفرای اعزام شده ایرانی به انگلیس را در طول سال های اخیر چگونه ارزیابی کرده اید؟ ما به انگلیس دیپلمات هایی را تا بحال فرستاده ایم که کاردان نبوده اند و بعضا حتی انگلیسی هم مسلط نیستند. یا اینکه به معادلات سیاسی اشراف نداشته اند و مسائل اجتماعی این کشور را نمی شناسند. این در حالی است که ما می توانیم برای تاثیر گذاری متقابل در انگلیس بهترین بهره را
ببریم. ما می توانیم از حقوق حقه ملت های تحت سلطه انگلیس مانند ایرلند که یکی از کشورهای مبارز علیه انگلیس هستند، دفاع خوبی داشته باشیم اما از این فرصت استفاده نکرده ایم. این کشورهایی که تحت سلطه انگلیس هستند از نظر دیپلماسی می توانند برای ما بهترین استفاده را داشته باشند. اما بهره برداری ما بسیار ناچیز است و در مقابل حضور آنها در ایران می تواند برگه های برنده در اختیار آنها قرار دهد و حضور ما در لندن صرفا یک سرویس دهی برای گردش و علاج بیماری ها برای مسئولان و خانواده های آنهاست. در گذشته داشته ایم که مثلا خانواده فلان رئیس جمهور به صورت فصلی برای گشت و گذار به
لندن می رفتند و سفارت ایران در این کشور فقط وظیفه سرویس دهی به خانواده آقای رئیس جمهور را داشته است و یا آنها را به مراکز خرید شهر لندن ببرد. این نهایت سرویس دهی سفارت ایران در لندن به کشور است. من اصل را بر ارتباطات می گیرم اما وقتی ارتباطات یک کشور با ما در جهت رخنه به جامعه است، ما نیز باید در مقابل از چنین اقداماتی بهره گیریم. - به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که این رخنه ها در چه زمینه هایی از سوی انگلیس تاکنون صورت گرفته است؟ ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و تجزیه طلبی از جمله اقداماتی است که انگلیسی ها در آن بسیار فعال هستند. حضور انگلیس در ایران این قضیه
را قطعا تقویت خواهد کرد. بیشترین اختلاف بین شیعه و اهل تسنن را انگلیسی ها به وجود آوردند. در واقع آنها با بخشی کانون های مذهبی ارتباط ایجاد کردند و میان آنها اختلاف ایجاد کردند. از یک طرف رسانه های فارسی زبان آنها خلیج فارس را مطرح می کنند و از طرفی رسانه های عرب زبان آنان خلیج ع ر ب ی را ترویج می کنند. یعنی هم خلیج فارس را مطرح می کنند و هم خلیج جعلی را. از یک سو نقشه ها و اسنادی را به ما نشان می دهد که نشان از حقانیت خلیج فارس دارد و از سوی دیگر اسنادی در اختیار اعراب قرار می دهند که بتوانند خلیج جعلی را ترویج کنند. یعنی اساس کار آنها بر فتنه گری و تشدید اختلافات در
منطقه است. امروز شبکه های فحاش علیه اهل سنت در لندن قرار دارند و از سوی دیگر نیز شبکه های فحاش علیه شیعه نیز در لندن قرار دارند. این در حالی است که آنها مدعی هستند که کشور انگلیس همه باید به ادیان احترام بگذارند. نقش آفرینی آنها در این زمینه بسیار مهم است و این در حالی است که شبکه دیپلماتیک ما در این زمینه کاملا ساکت است و حتی یک بیانیه نیز علیه انگلیس صادر نکرده است. بنابراین انگلیس از تفرقه افکنی بهترین بهره را می برد.