ترسی که انگلیس و آمریکا از تبلیغ اسلام دارند از حمله نظامی ندارند
جملاتی که از پیش رویتان گذشت توصیف رهبر فرزانه انقلاب از قاری قرآنی است که اگر دهه شصتی باشید حتما تایید می کنید که با ظهور او و تلاوت های زیبایش به ویژه سوره مبارکه تکویر رغبت نوجوانان و جوانان آن روزگار به میزان قابل توجهی به قرآن بیشتر و بیشتر شد. فروغی که تقریباً هفت هشت ساله بود که به عنوان یک نابغه قرآنی در کشور ظهور کرد؛ حالا 35 ساله است و فرزندی هشت ساله دارد و 10 سال تمام به یادگیری زبان های انگلیسی و عربی پرداخته تا از این طریق بتواند به انتقال مفاهیم قرآنی به مسلمانان و غیر مسلمانان خارج از کشور بپردازد. فروغی بر این باور است در حال حاضر دین اسلام در جهان مظلوم واقع شده است لذا متولیان و نخبگان علمی قرآن قبل از عملی، باید در جهت تبلیغ اسلام و مفاهیم بلند قرآن -این کتاب انسان ساز- در جهان گام بردارند. در ادامه مشروح گفت و گوی مشرق با استاد جواد فروغی را ملاحظه می کنید؛ از شغلتان برای ما بگویید؛ چه کار می کنید؟ در سال 1381 بورسیه سازمان منطقه آزاد کیش شدم که زیر نظر ریاست جمهوری است بعد از چند سال به دلیل سفارشات علمای اعلام و مراجع عظام مبنی بر ادامهی تحصیل در جهت فراگیری علوم قرآنی و فعالیتهای علمی قرآن و همچنین شرکت در کنفرانسهای متعدد به خارج از کشور، عاملی شد که بنده از سازمان تسفیه حساب نمایم تا به مطالعه، تحقیق و پژوهش علمی قرآن بپردازم و هم اکنون در رشته دکترای تخصصی قرآن و حدیث دانشگاه قم مشغول به تحصیل می باشم. در طول هفته چند ساعت برای فعالیت های قرآنی وقت می گذارید؟ تمام وقت من در طول هفته صرف مطالعه در جهت فعالیتهای علمی قرآن میشود. بندرت پیش می آید شب و روز از 12 ساعت کمتر به مطالعه بپردازم. اگر منظورتان حضور در جلسات و قبول برنامهها است که باید عرض کنم بطور کلی هر روز برنامهی سخنرانی دارم و شاید بالغ بر 30 برنامه در ماه برسد، ولی به جهت مطالعه و دروس دانشگاه، برنامههای متعدد را نمی پذیرم. بیشترین برنامه های قرآنیام در ماه مبارک رمضان، ماه محرم و ماه صفر است که با یک برنامه ریزی دقیق جهت سخنرانی با موضوعات مختلف در کشور و خارج از کشور سفر میکنم. حضور جوانان و نوجوانان در جلسات قرآنیتان چگونه است؟ خیلی خوب است؛ به لطف خدا قبل از ورود به جلسه، ازدحام جمعیت از جوانان و نوجوانان به قدری است که بنده به سختی وارد جایگاه سخنرانی میشوم و همچنین بعد از پایان سخنرانی از تجمع مستمعین عزیز و از لطف و ارادت آنان مخصوصا از سوالات مختلف والدین محترم جوان و نوجوان بهره مند میشوم. چرا از بحث تلاوت و قرائت قرآن به سمت تفسیر، پژوهش و سخنرانی روی آوردید؟ معصومین علیهم السلام در مورد تلاوت قرآن تأکید نمودهاند، انسانها با قرائت زیبای قرآن جذب این کلام خدایی میشوند ولی مرحلهی بالا و بالاتر، تدبر در آیات قرآن ذکر شده است، چرا که تدبر در آیات قرآن از همهی علوم و هنرها بالاتر است؛ آیه «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ...» پس باید توجه داشت که گام فراتر از قرائت قرآن، پژوهش و تفسیر آیات قرآن است که شاید بعد از 20 سال مطالعه انسان به الف تفسیر آیات قرآن هم نرسد. برایتان مثالی میزنم تا فرق قرائت قرآن و تدبر در آیات قرآن را با هم قضاوت نمایید، قرائت قرآن به منزلهی باغ سرسبز و پر از میوه و رودخانهای از آب گوارا است وقتی نگاهی به این باغ سرسبز و رودخانه ی پر از آب گوارا با میوه های گوناگونش بر شاخههای درختان میاندازید چقدر لذت میبرید. این لذت، لذت ظاهری است. لذت واقعی، باز کردن قفل درب این باغ سرسبز و رفتن به درون باغ و چیدن میوهها و نوشیدن آب گوارا و خوردن میوه های این باغ است که این همان پژوهش و تدبر در آیات قرآن است. باید توجه داشت فرق لذت قرائت قرآن با لذت تدبر در قرآن، زمین تا آسمان است. یک مثال دیگر برای شما میزنم؛ شخصی برای شنا خود را به داخل آب دریا می اندازد تا از شنا کردن لذت ببرد، ولی شخص دیگری با لباس غواصی خود را به داخل آب دریا میاندازد و به عمق میرود تا در و مروارید گران قیمت را از عمق دریا بیرون بکشد، شما به تفاوت این دو نگاه کنید، آیا این دو شخص از دریا به یک اندازه بهره میبرند؟ تدبر در قرآن به منزلهی بیرون کشیدن در و مروارید از دریا است، باید به عمق آیات نفوذ کرد تا در و مرواریدی که همان اسرار زمین و آسمان است و خداوند آن را در قرآن پنهان نموده بیرون کشید تا به سعادت هر دو جهان دست یابیم. به نظر شما تاثیرگذاری تلاوت و قرائت قرآن در محافل قرآنی بیشتر است و یا کارهای پژوهشی و سخنرانیهایی که این روزها در زمینه قرآن انجام می دهید ؟ کاملا برایم مشهود است مستمعین مخصوصا جوانان و نوجوانان بعد از شنیدن سخنرانیهای علمی از قرآن متحول میشوند. مستمعین از مطالب علمی قرآن لذت میبرند و سؤالات آنان مخصوصا نسل جوان و نوجوان از بنده این است که ما دوست داریم راه شما را دنبال کنیم یا بعد از پایان سخنرانی والدین محترم می گویند، دوست داریم فرزندانمان بعد از قرائت قرآن به دنبال تدبر در آیات قرآن حرکت نمایند. قضاوت با شما؛ تأثیر گذاری دو محفل را دریابید. در حال حاضر در زمینه قرآنی چه کار پژوهشی انجام می دهید؟ در دست داشتن چند مقاله علمی برای مجلات علمی و پژوهشی، تدبر در آیات قرآن، مطالعه در زمینهی تفسیر معصومین علیهم السلام بر اساس روایات و اسناد صحیح و نیز تفسیر آیه به آیه، تحقیق در احادیث جعلی و غیر جعلی. به نظر شما چرا حضور قرآن در زندگی مردم کشورمان کمرنگ شده است؛ علت این معضل چیست؟ به نظر بنده، حضور قرآن در زندگی مردم کم رنگ نشده بلکه پر رنگ تر هم شده است. مردم به برکت انقلاب اسلامی با قرآن آشنا شدند، با قرآن زندگی می کنند و با قرآن می میرند، اما مشکلی که شما میگویید چیز دیگری است. ما به ظاهر قرآن بیشتر توجه داریم، کلام و آیات قرآن را دهان به دهان نقل و قول میکنیم ولی از درک مفاهیم و از عمل به قرآن خبری نداریم، علت این معضل عدم آگاهی از محتوای این کتاب انسان سازاست. باید بکوشیم زندگی هایمان را قرآنی کنیم و از دستورات قرآن مو به مو اطاعت کنیم. چرا که عمل به قرآن، زندگی همراه با سعادت هر دو جهان را تضمین میکند. قوی ترین کار فرهنگی که در سال های اخیر در زمینه قرآن صورت گرفته چه بوده است؟ باید گفت کار زیربنایی در امر قرآن در سالهای اخیر چشم گیر نیست. همانطورکه مقام معظم رهبری فرمودند ما به مهندسی فرهنگی نیازمندیم، باید وضع فرهنگ موجود را به وضع مطلوب تبدیل نماییم، باید برادران و خواهران جوان نخبه به علوم الهی را سازماندهی کرده و با امکانات و تجهیزات علمی آنان را مجهز نموده و همچنین به یکی از زبانهای خارجی مسلح و به یک مبلغ بین المللی علوم انسانی اسلامی مبدل نماییم تا به دفاع از پیامبر اعظم و اسلام عزیز بپردازند و مطالب کذب و دروغ بیگانگان در مورد اسلام را پاسخگو باشند، البته این حرکت علمی و انتقال مفاهیم این کتاب انسان ساز به زبانهای مختلف کمتر از 10 سال طول نخواهد کشید. اگر تا کنون کار قوی و تأثیر گذار در امر انتقال فرهنگ قرآن در سطح بین الملل صورت نگرفته، به دلیل عدم آشنایی و مسلط نبودن قاریان و حافظان قرآن به زبانهای مختلف در سخنرانی ها ی خارج ازکشوراست. طی سال هایی که مشغول فعالیت بوده اید؛ کدام دولت و کدام مسئول فرهنگی بیشترین توجه را به مقوله قرآن کریم داشته اند؟ و مهمترین کاری که در این زمینه صورت گرفته چه بوده است و قاریان بین المللی چه اقداماتی در راستای تحقق این امر می توانند داشته باشند؟ به نظر بنده همهی دولتها در راستای کار قرآنی موازی حرکت کردهاند، مهمترین کاری که صورت گرفته جذب جوانان و نوجوانان به سمت این کتاب الهی بوده است. آن هم به امر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) آحاد مردم مخصوصا جوانان و نوجوانان به سمت قرائت قرآن و حفظ آیات قرآن کشیده شدهاند. متولیان قرآن باید از قاریان و حافظان، مبلغ بین المللی تربیت نمایند. یکی دیگر از فرمایشات مقام معظم رهبری، تدبر در قرآن است. ایشان در تابستان 92 دیداری که با قاریان و حافظان و اساتید قرآن در مشهد داشته اند، فرمودهاند: حفظ قرآن، تلاوت قرآن، صوت و الحن زیبای قرآن هدف و اصل نیست و باید به عنوان مقدمهای ضروری برای خشوع دلها و ایجاد آمادگی برای درک وفهم معارف قرآنی مورد توجه قرار گیرد. پیشنهادی برای ترویج فرهنگ قرآنی برای مسئولین دولتی و غیر دولتی بفرمائید. مقام معظم رهبری فرمودند «لازمه آشنایی فراگیر و عمومی با قرآن، وجود افراد ممتازی است که به عنوان قهرمان به جامعه معرفی شده و مردم با دیدن آنها به قرائت قرآن و حفظ قرآن که مقدمه ی آشنایی با قرآن است بپردازند.» همان طوری که معظم له فرمودند ، حفظ و قرائت قرآن، مقدمه است. مسئولین دولتی و غیر دولتی در جهت تبلیغ اسلام ناب محمدی باید جوانان و نوجوانان قاری و حافظ را توسط آزمون جمع آوری کرده و با آموزش های لازم به زبانهای مختلف خارجی در جهت تبلیغ اسلام و قرآن به سمت مبلغ شدن تشویق نمایند. نباید گذاشت این استعدادها به هدر رود، همانند مدارس استعدادهای درخشان، اگر چنین شد در دههی آینده یا بیشتر صدها و هزاران قاری و حافظ مبلغ به زبانهای گوناگون در جهت ترویج و تبلیغ فرهنگ قرآن و اسلام عزیز در سطح جهان خواهیم داشت. نگاهی به مدارس ورزشی بعضی از کشورها بیندازید، خردسالان 5یا6 ساله را برای ده سال آینده تمرین و آموزش ورزش میدهند تا در آینده بتوانند از آن استفاده نمایند، در طول این ده سال قطعا کسانیکه توانمندی و قدرت جسمی ندارند خود به خود از تمرین دست می کشند و کنار میروند ولی همان تعدادی که باقی میمانند ستارههایی میشوند که امروز در سطح جهان به عنوان یک قهرمان ورزشی میدرخشند و از آنها الگوبرداری مشود. برای ترویج و گسترش فرهنگ قرآن در سطح جهان هم به یک برنامه ریزی دراز مدت نیاز داریم چرا که مسیر این راه علمی تماما با فراز و نشیب و سختی همراه است، ممکن است خیلی ها در نیمه راه آموزش و تعلیم بمانند و به قلهی علمی نرسند ولی افرادی که بعد از چند سال تلاش و کوشش به قلهی علمی می رسند مبلغینی خواهند شد که دید مردم جهان را نسبت به اسلام و پیامبر اسلام عوض خواهند نمود در غیر این صورت همهی قاریان و حافظان ما باید توجه داشته باشند که رتبه ی قاری و حافظ در مسابقات، پایان کار قاری و حافظ نیست بلکه شروع مطالعه و فعالیتهای علمی و کسب تعلیم علوم قرآن و حدیث است تا در سطح بین المللی بتوانند از اسلام و قرآن و از پیامبر اعظم دفاع نمایند. پیشنهاد من به مسئولین دولتی و غیردولتی برای ترویج فرهنگ قرآنی این است به این مهم توجه فرمایند؛ پیامبر اعظم(ص) بزرگترین مبلغ اسلام از سوی پروردگار یکتا بود. امروز بدون تبلیغ اسلام و گفتگو با ملتها نمیشود اسلام ستیزی را در جهان برطرف نمود. پیامبر اعظم با اخلاق و رفتار نیکو توانست طعم شیرین اسلام را در بلاد مختلف به ملتها بچشاند. او در تبلیغ اسلام هرگز با ملت ها با خشونت برخورد نکرد. چرا که اسلام دین تبلیغی، تشویقی و تحقیقی است و تحقق این رسالت بزرگ سالها به طول می انجامد. کمترین غفلت در تبلیغ اسلام در سطح بین المللی باعث عقب ماندگی بیشتر ما مسلمانان خواهد شد. خداوند برای رسالت و تبلیغ پیامبرانی چون ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب واسباط، عیسی و موسی علیهم السلام را برای هدایت بشر فرستاد تا انسانها با یکدیگر به عدالت رفتار کنند و بر حقوق والایشان و به کرامتی که به آنها بخشیده شده خبر دهند. احترام به ادیان الهی و اجتناب مردم از توهین و تمسخر به ادیانها و نژادها و قبایل، همواره از دستورات پیامبرعظیم الشآن اسلام و قرآن است و این گونه اعمال را زشت و ناپسند دانسته و ازگناهان بزرگ بشمار آورده است، اسلام مخالف هرگونه ظلم، کشتار، نژادپرستی و بیعدالتی است. در یک روزنامه خارجی خواندم یک خلبان اروپایی بدلیل داشتن مسافر مسلمان در هواپیما از پرواز خودداری کرده و به مسافران و مسئولین فرودگاه اعلام نموده تا زمانیکه این مسلمان تروریست! در هواپیما است پرواز نخواهد کرد. خلبان پرواز همه را متقاعد نمود که او باید از هواپیما پیاده شود. چرا که جان مسافران هواپیما در خطر است با این شیوه آن مسلمان را از هواپیما پیاده نمودند و با چنین حرکتهایی به کرامت انسانها لطمه میزنند، و صدها موارد دیگر از اینگونه مسائل در سطح جهان به چشم میخورد، لذا جوانان نخبهی قرآنی باید در مسیر بیداری ملتها گام بردارند که مسلمانان تروریست نیستند و دین اسلام مخالف هر گونه ظلم و آدمکشی است. از قطر به یکی از کشورهای اروپایی سفر میکردم، کنار صندلیام آقایی به من گفت از کدام کشور هستید، دینتان چیست؟ گفتم از ایران مسلمان هستم، فوری انگشت دستش را چند بار زیر گلوی خود کشید و به من گفت که مسلمانان آدم میکشند؟! من اورا متقاعد نمودم که چنین چیزی نیست و مسلمانان اینگونه نیستند. این درد مسلمانان است که نمیتوانند فرهنگ اسلام را در جهان گسترش دهند. دشمنان اسلام و قرآن با همکاری مزدوران خود، اسلام ستیزی را در جهان تشویق میکنند و بعضی از افراد در رسانهها و در ماهوارهها بر منبر تبلیغ قرار میگیرند و با سخنرانیهای توهین آمیز پیامبر اسلام را، پیامبر جنگ طلب معرفی میکنند، لذا نخبگان قرآنی باید مطالب کذب آنان را بر اساس آیات الهی با زبان خودشان پاسخگو باشند. امروز آمادگی و گرایش ملتها به دین اسلام روز به روز بیشتر میشود و این وظیفه ما را نسبت به تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن در سطح جهان سنگینتر میکند. با تکرار نمودن مشکلات در همایشها و کنگرهها نمیشود اسلام ستیزی را درجهان حل نمود بلکه باید به فکر راه علمی که همان بیدار نمودن ملتها از فرهنگ اسلام و قرآن است باشیم. امروز علوم انسانی (غربی) پاسخگوی مشکلات جوامع بشری نیست. هیچ علومی غیر از علوم انسانی (اسلامی) نمی تواند درد بشریت را مداوا نماید. باید جوانان نخبه ی قرآنی را با فرهنگ علوم قرآنی که همان علوم انسانی (اسلامی) است آشنا نموده و آنان را به زبانهای مختلف در جهت بیداری ملت ها مسلح کرده و به عنوان مبلغ به دیگر کشورها اعزام نماییم. تا این عزیزان فرهنگ ناب محمدی را که خداوند مختص برای سعادت بشر فرستاده بازگو نمایند، چرا که تدبر در قرآن داروی درد ملت ها است که نیازبه زمان وبرنامه ریزی زیربنایی دارد. دشمنان اسلام و قرآن، تبلیغ دین اسلام را بدتر از تهاجم نظامی میدانند و به این نتیجه رسیدند که فرهنگ قرآن ملتها را بیدار میکند. امروز در جهان شاهد توهین به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) هستیم و هر روز توسط انسانهای بیخرد و حکومتهای ظالم به کرامت انسانها تجاوز و تعدی میشود. آن جاهل آمریکایی قرآن را آتش زد، اسلام را دین خشونت خواند، پیامبر اسلام را، پیامبر جنگ طلب و خونریز معرفی نمود. از یورش فیزیکی مسلمانان بدلیل آتش زدن قرآن ترسی ندارد، منتظر میماند تا اعتراضات و حرکتهای فیزیکی مسلمانان به اتمام برسد تا دوباره و به شیوهی دیگری به تهاجم فرهنگی خود ادامه دهد. امروزه پدیده تهاجم فرهنگی جدی است برای مبارزه با تهاجم فرهنگی باید مسلح به علوم اسلامی شویم. جوانان حوزه و دانشگاه باید از محدوده تبلیغی خود برای بیداری ملت ها آنچه را که از قرآن آموختهاند فراتر از ایران اسلامی عرضه بدارند. مبلغین جوان باید برای بیداری ملت ها نسبت به توسعه و ترویج دین اسلام مسلح به یک زبان خارجی شوند. دین اسلام متعلق به مسلمانان و مردم ایران نیست، باید کوشش نمائیم دین اسلام این ذخیره و امانت الهی را با تبلیغ به مردم جهان تقدیم نمائیم، چرا که این پیمانی است بین خدا و رسول خدا که بدون هیچگونه اجر و مزدی باید برای بیدار نمودن ملت ها از اسلام گام برداشت. دشمنان اسلام و قرآن به این نتیجه رسیدند که تبلیغ اسلام حتی از تهاجم نظامی و بمب اتم بدتر است، لذا امروز نگاهها به علوم انسانی نباید کمتر از نگاه به فناوریهایی باشد که به دنبالش هستیم. اگر بخواهیم در رسالت خود در علوم انسانی به مثل جوانان موفق در فناوری، خط شکنی نمائیم باید مسئولین دولتی و غیردولتی به علوم انسانی اهمیت بدهند. باید برای نخبگان علوم انسانی در حوزه و دانشگاه سرمایه گذاری کرد، چرا که علوم انسانی اسلامی این نسخه شفابخش الهی میتواند درد بشریت را بکاهد و ملتها را از ضلالت و گمراهی نجات دهد. حقیقتا باید اذعان نمائیم آنقدر در روزمرهگیهای خود گرفتار شدهایم که تبلیغات علوم انسانی اسلامی در سطح جهان برایمان درمرحله آخر اهمیت قرار دارد، باید از خدا بخواهیم که بی توجهی و بیمهری بعضی ها ما را در راه خدمت به خدا و بندگان خدا و در راه فعالیتهای تبلیغی از اسلام عزیز مایوس نگرداند. آمار نشان میدهد تبلیغ در بیداری ملتها حرف اول را میزند. نقش کتاب در مرحله بعداز تبلیغ است. برخی از ملت ها نسبت به احکام ادیان الهی خوابند، باید بر اساس استناد به آیات الهی با زبان خودشان حرف بزنیم و بیدارشان نمائیم. وقتی ما نتوانیم مطلبی از اسلام را به آنان تفهیم نمائیم چگونه ممکن است احکام اسلام را قبل از تبلیغ بوسیله کتاب برای بیداری ملت ها بصورت نسخه درآوریم. پس اول در بیداری انسانها که همان تبلیغ اسلام ناب محمدی است تلاش نموده، سپس آنان را نسبت به خواندن کتابهای ترجمه شده از اسلام تشویق نمائیم. در غیر این صورت هزاران کتاب ترجمه شده از اسلام در پیش چشم انسانهای خوابیده چه نقشی می تواند داشته باشد. انشاءالله خداوند علمای اعلام ومراجع عظام، این ستارگان آسمانی در حوزه ها رابرای مردم مسلمان ایران وجهان که از پرتو معنویت آنان استفاده می کنیم حفظ نماید و انشاءالله بتوانیم با حرکت های زیربنایی در بیداری مردم جهان، شاهد گرایش افکار ملت ها و تشرف گروه گروه از جوانان به دین مبین اسلام باشیم. وضعیت قرآن در کشورمان نسبت به وضعیت قرآن در کشورهای دیگر چگونه است؟ اگر منظورتان از مقایسهی وضعیت قرآن کشورمان با کشورهای دیگر به معنای عمل به قرآن باشد، باید بگویم کشورهای مسلمان آسیا و اروپا به احکام قرآن عمل نمیکنند، ولی ایران اسلامی به قرآن عمل میکند، جوانان و نوجوانان هیچ کشوری مثل جوانان و نوجوانان ایرانی به سمت قرآن گرایش پیدا نکردند، البته گرایش نسل جوان و نوجوان دیگر کشورهای مسلمان به سمت قرآن کمتر به چشم می خورد. نکتهای که قابل تأمل است این است که ما باید از حرفهای شدن بپرهیزیم ، قاریان مصری خود را حرفه ای قلمداد می کنند و قرائت و حفظ قرآن را برای خود شغل و منبع کسب و درآمد میدانند که این حرکت، اصلا کار درستی نیست. اگر نسل جوان و نوجوان با تلاش و کوشش خود بخواهد به یک قاری و مبلغ بین المللی تبدیل شود، باید 15 سال بعد از دریافت رتبه در مسابقات، وقت خود را صرف مطالعه و درک مفاهیم آیات الهی نماید و باید حداقل با یک زبان دیگر برای برگرداندن آیات الهی آشنایی پیدا کنند تا به یک مبلغ بین المللی تبدیل گردند. انشاء الله همه ی جوانان و نوجوانان ما بعد از قرائت و حفظ قرآن در جهت درک و فهم قرآن و عمل به آن تلاش نمایند. با توجه به سفرهای متعددی که قاریان بین المللی در کشورهای خاورمیانه و در محافل مذهبی و قرآنی مختلفی دارند؛ به نظر شما این قشر فرهنگی چه اقداماتی در خصوص بیداری اسلامی و یا ترویج خط مقاومت در مقابل استکبار جهانی داشتهاند و یا میتوانند داشته باشند؟ قرائت زیبای قرآن، قلب ها را تسخیر می کند. باید حقایق آیات قرائت شده را برای قلب های تسخیر شده معنا نمود. باید برای ملتها، با زبان خودشان از حقایق اسلام و قرآن صحبت کرد. اگر ما در سطح بین المللی بتوانیم با زبان ملت ها حقایق اسلام و قرآن را بازگو نماییم، در بیداری اسلامی و در ترویج فرهنگ اسلام و هم در جهت مقابله با استکبار جهانی موفق خواهیم بود، در غیر این صورت قرائت قرآن بدون مفهوم و عدم انتقال فرهنگ این کتاب انسان ساز در کشورهای مختلف اثر مطلوبی نخواهد داشت. رهبر معظم انقلاب طی دیدارهای اخیری که با شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن کریم داشتند؛ بیشترین تاکید را بر مقوله انسجام و وحدت امت مسلمان گذاشته اند؛ به نظر شما علت تاکید ایشان بر این دو امر مهم در دیدار با قاریان بین المللی چیست؟ شکاف اطلاعاتی و بی خبری از اسلام و قرآن در جهان خیلی عمیق است، شکی نیست با تبلیغ درست از اسلام و گفتگو با ملت ها می شود اسلام ستیزی را در جهان بر طرف نمود. باید گفت دنیاپرستان به مثل حیوانات درنده، برای رسیدن به صید خود در شتابند و حاضرند برای زندگی بی ارزش چند صباح این دنیا بسوزانند و غارت کنند و بکشند، لذا مانند جانوران وحشی که از کشتزارها عبور میکنند عمل می کنند و همهی محصولات را نابود میسازند. جنایات بی شمار و نفرت انگیزی که کشتار بی رحمانه ی انسان های بی گناه، گسترش مواد افیونی، ترویج شیطان پرستی و خرافه گرایی، ایجاد نفاق و نفرت، تفرقه و فرقه گرایی در بین مسلمین و به راه انداختن برادرکشی در عالم اسلام، توهین و تهمت ناروا به اسلام و به پیامبر اسلام و هراساندن ملت ها و دولت ها از اسلام، فقط گوشه هایی از افکار پلید و جنایت دشمن صهیونیستی به شمار می رود لذا تأکید مقولهی انسجام و وحدت امت مسلمان از سوی مقام معظم رهبری و توجه عمیق به آن راهگشای بسیاری از موانع و مشکلات جوامع بشری خواهد بود. مبلغین باید به این نکته توجه داشته باشند. پیامبر اسلام با رسالت تبلیغ توانست طعم شیرین اسلام را در بلاد مختلف به ملت ها بچشاند؛ قاریان بین المللی قشر بزرگی از مبلغین اسلام و قرآن را تشکیل می دهند. نظر مقام معظم رهبری در این راستا این است که شما قاریان بین المللی در سفرهای خارج از کشورتان بر مقوله ی انسجام و وحدت امت مسلمان از حقایق اسلام واقعی صحبت کنید و بگویید امروز دشمنان اسلام و قرآن هر جنایت و انحرافی را به حساب اسلام می گذارند. شما قاریان بین المللی میتوانید در بیدار نمودن ملت ها از مکر و حیله ی دشمن آگاهی لازم را به مردم مسلمان و غیر مسلمان جهان بدهید که اسلام دین اخلاق و ادب؛ و پیامبر اسلام، پیامبر رأفت و مهربانی است. البته این حرکت مهم بستگی به تلاش قاریان بین المللی در انتقال مفاهیم ارزشمند اسلام ناب محمدی با زبان های مختلف برای بیداری ملت های جهان دارد. علت حضور کم فروغ آقای فروغی در رسانهها چیست؟ آیا بهتر نیست برای آشنایی جوانان و نوجوانان با قاریان قرآن و ترویج مباحث قرآنی در کشور حضورتان را در رسانه ها بیشتر کنید؟ حقیر از نوجوانی فعالیتهای مقدماتی و ابتدایی قرآن را که همان قرائت قرآن بوده از شبکه های مختلف تلویزیونی داخل کشور آغاز نمودم و با حضور پررنگ خود در شبکه های مختلف، باعث تشویق نسل جوان و نوجوان در جهت این کلام حق تعالی گردیدم ولی اکنون از مرحلهی ابتدایی و مقدماتی گذر کردم و در سطح بین المللی در شبکه های برون مرزی و در شبکه های ماهوارهای و در کنفرانس های خارج از کشور به زبان انگلیسی، عربی و فارسی در ارسال پیام اسلام و قرآن هستم و تلاش دارم دیدگاههای واقعی اسلام را به ملت های جهان، مخصوصا به غیر مسلمانان و به زبان بین المللی بیان نمایم که دین اسلام بر مبنای مودت و دوستی، برابری و برادری و مهربانی استوار است و پیامبر اسلام یک انسان کامل، اسوه و الگوی بشریت است لذا در چنین شرایطی حضورم در شبکه های داخلی کشور کم شده ولی در واقع پررنگ تر از همیشه و در سطح بین المللی در شبکه های برون مرزی و خارج از کشور، در ارسال پیام اسلام و قرآن تلاش مضاعف دارم. جواد فروغی دهه 60 چه تفاوت هایی با جواد فروغی دهه 80 و 90 دارد؟ من نمیتوانم از خود تعریف کنم و تفاوت گذشتهی خود را با دههی 80 و 90 معلوم نمایم. هم اکنون بنده به عنوان یک مبلغ بین المللی در کنفرانس های داخل و خارج از کشور جهت سخنرانی دعوت میشوم و پیام قرآن را به زبان انگلیسی، عربی و فارسی بیان مینمایم. شکی نیست این فعالیت های علمیام با فعالیت های گذشته ی من خیلی تفاوت دارد. تحصیلات علمی گذشتهام در حد کلاس پنجم دبستان و اول راهنمایی بود اما اکنون بعد از اخذ مدرک مهندسی کامپیوتر، از دانشگاه با تغییر رشته به رشتهی علوم قرآن و حدیث در سطح کارشناسی ارشد با معدل 19/5 از بین دانشجویان ورودی سال 1390، نفر اول در رشته علوم قرآن و حدیث را کسب نمودم و طبق مصوبه ی وزارت علوم وتأیید مدارک آموزشی و پژوهشی، جزء استعدادهای درخشان محسوب گردیده و توانستم بدون کنکور سراسری، جهت تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه ادامه تحصیل دهم، لذا از میان دانشگاه ها، دانشگاه علوم قرآن و حدیث قم را که از نظر اساتید در سطح اجتهاد میباشند انتخاب و هم اکنون در مقطع دکترا در دانشگاه قرآن و حدیث قم مشغول به تحصیل می باشم. قابل ذکر است که ظرفیت رشته ی علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم برای استعدادهای درخشان یک نفر بود. از میان 25 نفر استعدادهای برتر، 8 نفر به مرحله ی نهایی رسیدیم و از میان 8 نفر از عزیزان برتر، حقیر در مصاحبه ،از نظر تفسیر آیات قرآن، حدیث، عربی و انگلیسی انتخاب و قبول شدم. بیشتر به کدام کشورها سفر میکنید و به نظر شما اشتیاق کدام کشورها به قرآن بیشتر است؟ اگر بخواهید قرآنی ترین کشور را معرفی کنید، نام کدام کشور را می برید؟ اکثر مردم جهان به زبان انگلیسی مسلط هستند و بعضی از کشورها عرب زبان هستند. حقیر به زبان انگلیسی و عربی مسلط هستم، ترجیحا به کشورهایی که انگلیسی و عربی می دانند سفر می کنم. کشورهای مسلمان مانند مصر، عربستان، مخصوصا مالزی ، اشتیاق بیشتری به قرآن نشان می دهند. بهار قرآن در مالزی و مصر و کشورهای عربی فقط همان زمان مسابقات قرآن است که تجمعی از مشتاقان قرآن به چشم می خورد. در سال 73 سفری به کشور انگلستان داشتم در دانشگاه منچستر، لیورپول و بلک برن برنامهی قرآنی داشتم. در سال 86 مجددا برای سفر به انگلستان عازم شدم و با توجه به این که از مرکز اسلامی لندن، دعوت نامه داشتم سفارت انگلیس در ایران به بنده ویزا نداد و از سفر به این کشور ممانعت به عمل آورد و به بنده متذکر شد که ما از شبکه های ماهواره ای، سخنرانی شما را از کشورهای مختلف جهت تبلیغ دین اسلام به زبان انگلیسی و عربی مشاهده نموده ایم و قطعا سفر شما به کشور انگلستان برای تبلیغ دین اسلام است لذا از دادن ویزا به بنده خودداری کردند. ناگفته نماند کشورهای اروپایی و آمریکایی به اندازه ای که از تبلیغ اسلام ترس و وحشت دارند ، از جنگ ترس ندارند.شیاطین می دانند تأثیر تبلیغ فرهنگ اسلام در بیداری مردم جهان صددرصد است لذا در تخریب چهره ی اسلام و پیامبر اسلام دست بردار نیستند و مانع از تبلیغ اسلام می شوند. حتما دیدارهای متعددی با قاریان مصری داشته اید؛ یک خاطره جالب از آن ها برای ما بگویید؟ اولین سالی بود که قاریان مصری، آقایان بسیونی و شحات انور به مشهد آمده بودند و در هتل همای مشهد مستقر شدند. در آن زمان ده ساله بودم، یکی از اساتید مشهد، حقیر را به آنان معرفی کرد و گفت ایشان به سبک عبدالباسط ، حتی سبک شما آقایان را تقلید میکند. سبک شحات و سبک بسیونی را قرائت نمودم، آنان باور نکردند که یک نوجوان غیر عرب توانسته تا این اندازه به سبک قرائت یک قاری عرب نزدیک شود، این تقلید قرائت برایشان خیلی عجیب بود. شحات انور به یکی از اساتید مشهد گفت: من ده فرزند دارم و همگی در حا ل یادگیری فنون قرائت قرآن هستند اگر اجازه بدهید جواد فروغی را با خود به مصر ببرم و با ایشان، به صورت حرفهای در فن قرائت کار کنم. سال بعد مجددا با ابوالعینین شعیشع و متولی به ایران آمده بودند، مرا به حضور طلبیدند، شحات محمد انور مرا به آنان معرفی کرد و گفت این همان نوجوانی است که سال پیش صحبتش را در مصر می کردم. شحات به من گفت به سبک ابوالعینین بخوان، من آن سبک را خواندم، او فوری گفت باور کردنی نیست. به سبک متولی خواندم متولی در اتاق دیگری بود فوری آمد گفت: الله اکبر ، الله اکبر تو کی هستی پسر، واقعا باور کردنی نیست. حتی ابوالعینین به مسئولین وقت مشهد گفته بود: شاید اصل ایشان عرب باشد.گفتند: خیر، این پسر ایرانی است. با شکوهترین محافل قرآنی در تهران از نظر شما کدامها هستند؟ با شکوه ترین محفل قرآنی از نظر من، محفل انس با قرآن بیت رهبری است که هر سال در اولین روز ماه مبارک رمضان با حضور قاریان و اساتید و علاقمندان به قرآن در حسینیه امام خمینی برگزار می گردد. در این جلسه معنوی قاریان بین المللی و اساتید و هم چنین برخی ازجوانان و نوجوانان به تلاوت کلام الله مجید میپردازند و فضای بسیار زیبا ومعنوی و با شکوهی را به وجود می آورند. در پایان هرتلاوت، تلاوت کنندگان مورد تفقد مقام معظم رهبری قرار می گیرند که صحنه بسیار زیبا وخاطره به یادماندنی است. درپایان جلسه معظم له نکاتی را پیرامون تلاوت قرآن ازجمله توجه به درک مفاهیم ارزشمند این کتاب الهی وعمل به آن متذکر می شوند. یک خاطره جالب هم از سفرهای قرآنی که به کشورهای مختلف داشتهاید به خاطر دارید؟ در سال 85 درکشور تایلند کنفراسی تحت عنوان پیامبر اعظم(ص) علیه آن شخص جاهل و نادان کاریکاتوریست دانمارکی _ در جهت توهین به مقدسات اسلام عکس زشت و موهنی از پیامبراعظم کشید و آن را از طریق شبکه های ماهوارهای در جهان منتشر کرد_ برگزار گردید. در این کنفراس از مسئولین بلند پایه ی کشورهای مختلف از جمله وزیر کشور تایلند ورؤسای دانشگاهی چین، سنگاپور، مالزی، تایلند، آلمان و سخنرانانی از انگلیس و آمریکا و از ایران آیتالله شاهرخی نماینده محترم ولی فقیه درجنوب شرقی آسیا و از بنده ی حقیر دعوت به عمل آمد تا پیرامون الگو واسوه بودن پیامبر اسلام مطالبی را در این کنفراس سخنرانی نماییم. میهمانان زیادی از اقصی نقاط جهان جهت شرکت در این کنفراس حضور داشتند. سخنرانان جلسه آقای دکتر تیجانی تونسی مقیم آمریکا و حجت الاسلام موسوی از مرکز اسلامی لندن و دیگرسخنرانان از کشورهای مختلف در این جلسه بودند. سخنرانان جلسه کمتر از50 سال نداشتند فقط حقیر با 27 سال سن در جایگاه سخنرانی قرار گرفتم که مورد تعجب مدعوین وسخنرانان جلسه قرارگرفتم و به مدت 20 دقیقه به زبان انگلیسی در مورد اخلاق و ادب، الگو و اسوه بودن پیامبراسلام به زبان انگلیسی به ایراد سخن پرداختم و با تحولی که در افکار مستمعین و میهمانان جلسه ایجاد نمودم در پایان سخنرانی با دست زدن، بنده را مورد تشویق و تفقد قرار دادند. در سالن جلسه آقای دکتر تیجانی، سخنرانی انگلیسی ام را بسیار سودمند ارزیابی نمودند و حجت الاسلام موسوی از بنده پرسید چند سال در انگلستان زندگی کردید؟ گفتم: اصلا زندگی نکرده ام. گفت: آمریکا چطور؟ گفتم: اصلا آمریکا را ندیده ام. فوری گفتند: به والله عجیب است یک نوجوان کم سن و سال فارس زبان به این خوبی مسلط به زبان انگلیسی در مورد شخصیت پیامبر اسلام ، آن هم در حین سخنرانی آیات استناد شده را با صوت و لحن قرائت نماید، واقعا قابل تحسین است. این هم خاطره ای بود از صدها خاطرهای که در ذهنم بود. ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید منبع: مشرق