جوانان پیرمردهای اصولگرا را چگونه قال بگذارند؟/ احزابی که بیشتر از حزب بودن، ستاد انتخاباتی‌اند!

فاصله میان نسل‌ها نیز در جریان اصولگرایی دیده می شود. اینکه افرادی چون جواد لاریجانی به جوانان توصیه می کنند که پیرمردها را غال بگذارند، نشان از تفکر بسته این جناح سیاسی در یک نسل است. البته در این راستا جریانات سیاسی تا حدودی به ایجاد فضای مدرن و جوانسازی ساختار پی برده اند که این موضوع بارقه‌ امیدی در این جریان سیاسی است. اما هنوز ساختارها به صورت پیر و فرسوده در حال ادامه حیات هستند. جریان رسانه‌ای این جناح سیاسی نیز تا حدودی مشخص کننده همین فضاست.

کد خبر : 349193
سرویس سیاسی «فردا»؛ در شرایطی که به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک می شویم بسیاری از گروه‌های سیاسی دست به کار شده‌اند و تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خاصی برای ورود به فضای انتخابات طرح ریزی‌ می‌کنند. انتخابات مجلس برای جریان نزدیک به دولت و اصلاح‌طلبان از یکسو و از سوی دیگر برای اصولگرایان اهمیت بسزایی دارد و می‌تواند آینده سیاسی کشور را دستخوش تغییر و تحولات جدی کند. از این روست که ضرورت نوزایی تشکیلاتی و چهره سازی جدید در جریان اصولگرا بیش از هر مساله‌ دیگر در این جناح سیاسی کهنه و فرسوده احساس می‌شود. پیش از این نیز محمد جواد لاریجانی، از موضوع پوست اندازی این جریان سخن گفته و به اصولگرایان توصیه کرده بود که «بايد به نسل جديد اصولگرايان ميدان دهيم. ما هنوز باورمان نشده است كه نسل جديدي از متدينين در كشور ما پيدا شده‌اند كه سواد و توانايي دارند؛ ما همچنان دنبال همان‌هايي مي‌گرديم كه 30-20 سال است با آنها اخت هستيم. البته اينها خوبند ولي براي اينكه تجربه خود را به ديگران منتقل كنند.» اینک یکسال از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری می‌گذرد و رخوت سیاسی در این جناح حاکم شده است. گروه‌های سیاسی در این جریان همانند مجمع الجزایر نامتحدی هستند که گاها به طور ملوک الطوایفی عمل می کنند و در شرایط خاصی مانند انتخابات حضور خود را اعلام می‌کنند. برخی از احزاب نیز در این روند فقط کارکرد انتخاباتی دارند و از این لحاظ به آنها نمی‌شود حزب گفت و بیشتر از اینکه حزب باشند به ستاد انتخاباتی می‌مانند. تشکیلات و ساختار در جریان اصولگرایی هنوز به معنای واقعی وجود ندارد. ارتباط گیری در این جریان به سختی انجام می‌پذیرد و وزن احزاب و نوع کارکرد و ارتباطشان با یکدیگر چندان مشخص نیست. اختلاف سلیقه در هر جناحی وجود دارد و گاها موجب ایجاد افکار نو و بدیع می‌شود اما آنچه در اصولگرایی محرز است اختلاف مواضع است. طیفی از مواضع مختلف را می‌توان در مورد موضوعات مختلف در این جریان مشاهده کرد. به عنوان مثال در زمینه برنامه هسته‌ای این مواضع بسیار مختلف است و از درجه مخالفت جدی با رفتار دولت تا پشتیبانی جدی از عملکرد دولت اصولگرایان اظهار نظر نمی کنند. درواقع باید گفت که مواضع اصولگرایان ساختارگرایانه نیست و راهبرد و مبنایی ندارد و بیشتر گروه‌ها به صورت خودمختار در این زمینه عمل می‌کنند که همین امر سبب ایجاد اختلاف میان آنها شده است. معضل دیگری که در این زمینه حائز اهمیت است جمع کردن این گروه‌های مختلف زیر سقف اتحاد است. عدم تعریف نوع ارتباط هر یک از گروه‌ها با یکدیگر سبب شده که اصولگرایان برای برگزاری یک جلسه عادی دچار مشکل شوند و بایستی برای برگزاری یک جلسه پروسه بلند مدتی از گپ و گفت‌های سرپایی تا برگزاری جلسات مشترک طی شود. البته جامعتین جایگاه ویژه‌ای در میان اصولگرایان دارد اما با توجه به عدم تعریف درست جایگاه‌ها در زیر مجموعه این جریان، گروه‌های سیاسی هنور حرف‌شنوی درستی از جامعتین ندارند و به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل نمی‌کنند. فاصله میان نسل‌ها نیز در جریان اصولگرایی دیده می شود. اینکه افرادی چون جواد لاریجانی به جوانان توصیه می کنند که پیرمردها را غال بگذارند، نشان از تفکر بسته این جناح سیاسی در یک نسل است. البته در این راستا جریانات سیاسی تا حدودی به ایجاد فضای مدرن و جوانسازی ساختار پی برده اند که این موضوع بارقه‌ امیدی در این جریان سیاسی است. اما هنوز ساختارها به صورت پیر و فرسوده در حال ادامه حیات هستند. جریان رسانه‌ای این جناح سیاسی نیز تا حدودی مشخص کننده همین فضاست. عدم میدان دادن به جوانان در برخی از رسانه‌های قدیمی و ریشه دار این جریان حائز همین موضوع است. اگر این رسانه‌ها را در طول مدت مثلا 6 ماه مورد واکاوی قرار دهیم متوجه می‌شویم که چهره‌های مطرح در این رسانه‌ها عموما انقلابیون سن و سال داری هستند و کمتر نظرات چهره های جدید و جوان در این رسانه‌ها منعکس می‌شود. نه تنها از لحاظ تشکیلاتی تحرکات زیادی در این جریان مشاهده نمی‌شود بلکه از لحاظ تولید گفتمان، بحث‌های سیاسی و در عین حال مواردی که اصولگراها بتوانند دیدگاه خودشان را به صورت صریح مطرح کنند، به شکل منسجم حرکتی دیده نمی‌شود و با توجه به اینکه به هر صورت به انتخابات مجلس هم نزدیک خواهیم شد، به نظر می رسد که لازم است جریان اصولگرا مجددا با بازیابی دقیق، خود را آماده کند تا بتواند به صحنه سیاسی وارد شود زیرا اگر غیر از این اتفاق بیفتد جریانات معدود و محدود و در عین حال با بدنه اجتماعی بسیار ضعیف اما بسیار متحرک افراطی ممکن است هدایت جریان را به دست بگیرند. موضوع اصلی در این روند عدم به کار گیری جوانان در ساختار کهنه اصولگرایان است و در این زمینه بدنه بلاتکلیف مانده جوان اصولگرایی ممکن است به سمت گروه‌های افراطی حرکت کنند چراکه این گروه‌ها نیز بهای بیشتری به جوانان می‌دهند و آنها بیشتر به کار می‌گیرند. کارشناسان درباره نوسازی ساختار جریان اصولگرایی پیشنهادهای مختلفی ارائه کرده‌اند و حتی مطرح شده است که مجلس اعلی اصولگرایی در این روند شکل گیرد و هر گروه در فراکسیون مخصوص خود نسبت به مسائل مختلف اظهار نظر کند و با رای گیری و اشتراک آرا مسائل در این جریان حل و فصل شود و مواضع هماهنگ گردد. اما در حال حاضر مهم این است که جریان اصولگرایی نسبت به اشتراک مواضع اقدام کنند و زیر یک سقف به نام اصولگرایی و با استفاده نیروی جوان و تازه نفس فضای جدید سیاسی را بررسی و تحلیل نمایند و بر اساس آن مواضع جدیدی اتخاذ کنند تا در آینده دچار مشکلات جدیدی نشوند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: