«نیمرخ» یک اتفاق بود
سرویس فرهنگی « فردا »: کامیار اسماعیلی با اجرای برنامه نیمرخ به مخاطبان تلویزیون معرفی و با همین برنامه هم مطرح شد.
اجرای او در این برنامه، اتفاق تازهای در برنامههای ترکیبی و بخصوص برنامههای نوجوانانه را نوید میداد و به نظر میرسید این مجری جوان در آینده در برنامههای بیشتری ظاهر شود .
بعد از آن بجز در برخی برنامههای زنده و مناسبتی، از کامیار اسماعیلی خبری نبود تا اینکه با اجرای برنامه صعود در شبکه آموزش دیده شد و این روزها برنامه فرصت برابر را برای کنکوریها در شبکه آموزش اجرا میکند.
گرچه او در این مدت بهعنوان مجری کمتر دیده شده اما برنامههای متعددی بخصوص برای شبکه جامجم تهیه کرده است که از مهمترین آنها میتوان به بوم سفید و گپ اشاره کرد. برنامه گپ نزدیک به ۶۰ هنرمند و ورزشکار مطرح را به مخاطبان شبکه جامجم معرفی کرد و بوم سپید هم که در ۵۰۰ قسمت پخش شد جزو برنامههای مطرح شبکه جامجم بوده که جایزه تهیهکننده برتر را برای اسماعیلی به ارمغان آورده است.
چطور شد که بعد از برنامه نیمرخ، اجرای تلویزیونی را خیلی جدی نگرفتید و به سمت تهیهکنندگی رفتید و بعد از آن اجرای برنامههای آموزشی را پذیرفتید؟
اجرای من در برنامه نیمرخ به شکلگیری یک سبک تازه در اجرای تلویزیونی منجر شد؛ سبکی که ماندگار شد و باید ماندگار میماند. من بهعنوان برنامهساز هم تلاش کردم در کارم نوآوری داشته باشم و برنامهای مانند بوم سفید را ساختم که نه شبیه نیمرخ بود و نه شبیه دیگر برنامههای تلویزیون.
من فکر میکنم ساختار برنامهها باید همراه با زمان تغییر کند و هویتشان با شرایط زمان هماهنگ شود. اگر قرار باشد من بهعنوان یک برنامهساز در قالب برنامهای مثل نیمرخ بمانم؛ فایدهای ندارد. برنامههای تلویزیونی باید با زمان پیش بروند و به همین دلیل سعی کردیم در بوم سپید یک الگوی جدید و بهروز از یک برنامه نوجوانانه را طراحی و ارائه کنیم.
انگار به نوجوانان تعلق خاطر دارید!
بله، من برنامهسازی و اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان را دوست دارم و اگر بعد از نیمرخ کمتر در تلویزیون دیده شدهام به این دلیل است که برای این دسته از مخاطبان برنامههای کمی ساخته میشود. در واقع معتقدم تعداد برنامههای ترکیبی تلویزیون بسیار محدود است. این مساله نشان میدهد که برنامهسازی چقدر تخصصی است.
من در تمام این سالها تلاش کردهام گزیدهکار باشم و اگر برنامهای تولید شود که احساس کنم یک الگوی خوب از برنامهسازی برای تلویزیون ارائه میکند و مخاطب هم دوستش دارد، حتما اجرای آن را خواهم پذیرفت اما اگر قرار باشد بهعنوان مجری فقط در یک برنامه حضور داشته باشم و بودنم در دور هم نشستن و گفتن حرفهایی خلاصه شود که به کار مخاطب نمیآید، قطعا ترجیح میدهم آن برنامه را اجرا نکنم.
یعنی منتظر یک برنامه موفق هستید!
یک برنامه تلویزیونی زمانی مفید و موفق است که هم طرحش خوب باشد، هم اجرای خوبی داشته باشد و هم ساختارش تلویزیونی باشد. این روزها برنامههایی داریم که شاید مخاطبان زیادی داشته و بسیار هم موفق باشد؛ اما برنامه تلویزیونی محسوب نمیشود. مثلا برنامهای در تلویزیون داریم که ساختارش کاملا رادیویی است و حتی از کلمه رادیو در عنوان آن استفاده شده است؛ این برنامه تهیهکننده بسیار خوشذوقی دارد و از برنامههای موفق تلویزیون است اما به اعتقاد من تلویزیونی نیست. در میان برنامههای ترکیبی تلویزیون؛ کمتر برنامهای داریم که ساختار تلویزیونی داشته باشد و جزو برنامههای پرمخاطب باشد. مثلا نود جزو برنامههای موفق تلویزیون است اما این برنامه مخاطب خاص دارد و برای عموم مردم ساخته نمیشود.
نگران نیستید که به عنوان یک مجری که سابقه خوبی هم دارد، فراموش بشوید؟
من هزاران دقیقه برنامه زنده و هزاران دقیقه برنامه تولیدی در تلویزیون اجرا کردهام. همچنین برنامههای زیادی برای تلویزیون ساختهام. همکاری من با تلویزیون مستمر بوده است اما اگر نمیتوانم بپذیرم که از همکاری به هر قیمتی ادامه داشته باشد برای من دیده شدن شرط اول نیست، انجام دادن یک کار مفید و سازنده اولین چیزی است که در انجام هر کاری به آن فکر میکنم. دیده شدن و حتی توی چشم بودن کار اصلا سختی نیست. من میتوانم هر روز در یک برنامه حضور داشته باشم اما دوست ندارم سابقه خوبی که در برنام نیم رخ داشتهام با یک برنامه ضعیف که چارچوب درستی ندارد، آسیب ببیند. من ترجیح میدهم این اتفاق نیفتد.
فکر نمیکنید برنامه فرصت برابر یا صعود با دیدگاههای شما همخوانی ندارد!
من به این برنامهها بهعنوان برنامههای علمی نگاه میکنم و سعی میکنم در چنین برنامههایی وظیفهام را به عنوان مجری انجام بدهم. گاهی در چنین برنامهای، کارشناسان یک شیوه را توضیح میدهند و منظورشان دعوت مخاطبان به ثبت نام در یک کانون یا موسسه خاص است که با شیوه مذکور کار میکنند. من بهعنوان مجری وظیفه خودم میدانم که درباره جزئیات این شیوه و نحوه اعمال آن از کارشناسان سوال کنم و اطلاعات بگیرم تا اگر از بین تماشاگران ما کسی پول استفاده از این مراکز را ندارد یا در شهری کوچک زندگی میکند که چنین خدماتی ارائه نمیشود، اطلاعات لازم را از برنامه ما دریافت کند.
این برنامهها عمدتا اسپانسر دارد و ممکن است اجازه ندهند شما همین رویکرد را در پیش بگیرید!
متاسفانه در چنین برنامههایی، مجریان بشدت تحت فشار قرار میگیرند، چون مجری تلویزیون کارش اداره یک برنامه است نه تبلیغات کالا یا محصولی خاص. من همیشه تلاش کردهام که از حیطه اجرا خارج نشوم. کار یک مجری با یک بازیگر تبلیغاتی فرق دارد و این تفاوتهای ماهیتی باید مدنظر قرار بگیرد . منبع: جام جم