13 خط خطي کننده اعصاب

اين مطلب مهارت هايي را به شما مي آموزد تا بتوانيد ارتباط بهتري با خط خطي کنندگان اعصاب داشته باشيد.

کد خبر : 348305
همه ما در طول روز با «اعصاب خردکن ها» مواجه هستيم. افرادي که انگار هيچ کار و کاسبي ديگري جز راه رفتن روي اعصاب ما - البته با کفش پاشنه دار - ندارند!

شايد تنها راه حلي که در اين مواقع به ذهن افراد برسد قطع رابطه با اعصاب خردکن ها باشد ولي واقعيت اين است که در بسياري از مواقع به دليل شرايط خاص اين امکان وجود ندارد، به خصوص اگر کسي که با هنرمندي تمام روي اعصاب شما ويراژ مي دهد «همکار» شما باشد! در اين شرايط شما مجبوريد حداقل نيمي از روز او را تحمل کنيد و اگر مهارت رفتار با افراد اعصاب خردکن را بلد نباشيد اين اعصاب خردي حتما تأثيرش را روي ساعات غيرکاري شما هم خواهد گذاشت، آن وقت خواهيد ديد که تمام روز خود را به خاطر رفتار نادرست همکارتان خراب کرده ايد! مسئله زماني بغرنج مي شود که فردا نيز همين آش و همين کاسه در انتظار شماست! پس وقت آن رسيده که يک بار و براي هميشه مقابل اعصاب خردکن ها بايستيد، اما براي اين کار نبايد بي گدار به آب زد. اين مطلب مهارت هايي را به شما مي آموزد تا بتوانيد ارتباط بهتري با خط خطي کنندگان اعصاب داشته باشيد. در ادامه چندين شخصيت روي اعصاب را معرفي و براي رفتاربا هر کدام راه حل ويژه اي را به شما پيشنهاد مي کنيم:

زورگوها

اين شخصيت عصباني و متخاصم است و عصبانيت خود را با اعمال زور نشان مي دهد. کينه توزي، استفاده از کلمات نيشدار، امتناع از کارهاي گروهي وخودپسندي و تکبر از جمله ويژگي هاي اين افراد است. آن ها سعي مي کنند با توسل به هر شيوه و روشي به خواسته هاي خود برسند.

راه حل: درمقابل آن ها بايستيد، اما سعي نکنيد با آن ها بجنگيد. هرگز رفتار آن ها را تحمل نکنيد بلکه در مقابل آن ها قاطع، محکم و با اعتماد به نفس باشيد.

هميشه شاکي ها

از نظر اين افراد تنها چيزي که زندگي به آن ها عطا کرده، بدشانسي است. آن ها به جاي پيدا کردن راه حل براي مسائل و مشکلات خود، عادت کرده اند که شکايت کنند و بهانه بگيرند. نگرش اين افراد به موضوعات مي تواند باورها و افکار شمار را هم خدشه دار کند. جمله معروف آن ها اين است: « هيچ کس مرا دوست ندارد».

راه حل: به اين افراد نشان دهيد که مسائل آن ها را مي بينيد و مي شنويد، زيرا آن ها به محيط حمايتي و تشويق احتياج دارند. البته هيچ وقت به آن ها اجازه شکايت کردن ندهيد.

خشک و مقرراتي ها

اين افراد خشک و انعطاف ناپذيرند. براي تغيير آمادگي ندارند وهر تغييري - هر چند کوچک - مي تواند آن ها را نگران و آشفته سازد. جمله معروف آن ها اين است:« راه قديمي بهتر بود».

راه حل: در مقابل اين افراد صبور باشيد، زيرا ممکن است در مسير انجام تغييرات مانع تراشي کنند. بهترين کار اين است که آن ها را در برابر عمل انجام شده قرار دهيد يا از تغييرات تدريجي براي ايجاد فرصت مناسب براي آن ها استفاده کنيد.

سردتر از يخ ها

راه هاي برقراري ارتباط با اين افراد مسدود است. اين افراد بسيار تودار و ديرجوش هستند و تنهايي و خلوت را به بودن در ميان جمع ترجيح مي دهند. آن ها هرگز درباره تفکرات و احساسات خود صحبت نمي کنند و به همين دليل ارتباطات محدودي دارند. « حوصله ندارم» يا « فعلا وقت ندارم» از جملاتي است که آن ها براي فرار از جمع بيان مي کنند.

راه حل: براي برقراري ارتباط با اين افراد بايد حوصله کنيد. ممکن است مدتي طول بکشد تا اين گونه افراد احساس راحتي بکنند و با شما راحت تر و بهتر رفتار کنند. هنگام صحبت با اين افراد از سوالات باز (سوالاتي که پاسخ طولاني و همراه با توضيح دارد) استفاده کنيد و آن ها را به شرکت در بحث ها تشويق کنيد.

شانه خالي کن ها!

اين افراد دائم از زير بار قبول مسئوليت هاي خود شانه خالي مي کنند. طوري که معمولاً دوستان و همکاران اين افراد بايد کارهاي مربوط به آن ها را انجام دهند و اين در حالي است که اين افراد انجام آن کارها را جزو وظايف همکاران خود مي دانند نه لطف آن ها! جمله معروف آن ها اين است: « اين کار جزو وظايف و شرح شغلي من نيست».

راه حل: اصلا جور آن ها را نکشيد، سعي کنيد شرح شغل اين افراد را واضح و روشن در اختيار آن ها قرار دهيد، تا جايي براي توجيهات آن ها باقي نماند.

شايعه پراکن ها

اين افراد از شايعه به عنوان سلاح قوي براي کنترل ديگران و محيط استفاده مي کنند. آن ها از پخش شايعه و درگير کردن ديگران در مسائل مربوط به آن لذت مي برند.

راه حل: بهترين راه جلوگيري از شايعه سازي، دادن اطلاعات و حقايق لازم به افراد است. به عنوان مثال وقتي افراد يک اداره از اطلاعات لازم مربوط به مسائل سازمان آگاهي داشته باشند، به شايعه و افراد شايعه پراکن توجهي نمي کنند. در نتيجه انگيزه اي براي اين افراد به منظور ايجاد شايعه و پخش آن باقي نمي ماند.

ايرادگيرها

اين افراد هميشه با کلمات نيشدار و انتقادات بي مورد خود، ديگران را آزار مي دهند.آن ها درباره هر ايده اي، انتقادات خاص خود را دارند؛ چه آن ايده، خوب باشد چه بد. هدف اين افراد مخالفت با تمام چيزهايي است که گفته مي شود. آن ها هر جا مي روند فقط مشکلات و نقاط ضعف را پيدا مي کنند. جمله معروف اين افراد اين است:«ايده بدي است».

راه حل: در مذاکره و گفتگو با افراد انتقاد کننده بر اطلاعات خود تمرکز کنيد. از آن ها درباره علت انتقاد و مخالفتشان سوال کنيد و هميشه آن ها را براي اطلاعات بيشتر تحت فشار قرار دهيد. به عبارت ديگر در برابر انتقادها و مخالفت هاي آن ها دليل منطقي و محکمه پسند بخواهيد. هرگز رفتارهاي نامناسب و مخالفت هاي بي اساس چنين افرادي را تأييد نکنيد.

از خودمتشکرها

افراد خودخواه، هميشه مي خواهند راه خود را ادامه دهند و فکر مي کنند فقط آن ها هستند که همه چيز را مي دانند. در واقع اين افراد مي خواهند نداشتن اعتماد به نفس خود را به گونه اي پنهان کنند.

راه حل: با اين افراد تنها بر اساس حقايق و واقعيت ها رفتار کنيد. قبل از ملاقات با آن ها تمام اطلاعات مورد نياز را به دست آوريد و خود را براي پاسخ به سوالات آن ها آماده کنيد. به ياد داشته باشيد برخورد تهاجم آميز و همچنين تسليم در برابر آن ها کارساز نخواهد بود.

خودسرزنش گرها

اين افراد همواره کمبودهايي را در عملکرد کاري و رفتاري خود مي يابند و دائم خود را ملامت مي کنند. آن ها از هيچ يک از جنبه هاي زندگي شخصي و کاري خود راضي نيستند. جمله معروف آن ها اين است: « من توبيخ خواهم شد. من نتوانستم اين کار را خوب انجام دهم».

راه حل: اعتماد به نفس آن ها را بالا ببريد و از کارهاي مثبت و خوب آن ها قدرداني کنيد. به آن ها نشان دهيد آن طور که خودشان فکر مي کنند بي دست و پا و کار خراب کن نيستند.

پرچانه ها

اين افراد به قدري حرف مي زنند که اجازه صحــــبت به افراد ديگر را نمي دهند. جالب اين جاست کـه بيشتر حرف هاي آن ها اصلاً ربطي به موضوع مورد بحث هم ندارد و صرفاً براي از دست دادن وقت و زمان مفيد است!

راه حل: برخورد با اين افراد اين است که به آن ها تنها چند دقيقه فرصت صحبت کردن داده شود. در صورتي که باز هم به حرف زدن ادامه دادند، به هيچ وجه رفتار آن ها را تحمل نکنيد. به آن ها محترمانه بگوييد: اکنون سرتان شلوغ است و فعلا فرصتي براي گوش دادن به حرف هاي آن ها نداريد.

شلخته ها

اين افراد در انجام وظايف و حتي براي شرکت در جلسات، نظم و ترتيب را رعايت نمي کنند ونوعي آشفتگي در رفتار و کردار آن ها ديده مي شود. آن ها دائم به دنبال وسايل خود مي گردند و هميشه در جلسات تأخير دارند.

راه حل: به جاي حرص خوردن از شلختگي آن ها، سعي کنيد اهميت منظم بودن را به آنان بفهمانيد، به آن ها بگوييد که بي نظمي آن ها کارهاي شما را هم دچار اختلال مي کند.

نازک نارنجي ها

اين افراد بسيار حساس هستند و بي اهميت ترين مسائل هم آن ها را ناراحت مي کند. روحيه حساس آن ها باعث مي شود ديگران در رفتار با آن ها بسيار محتاط باشند و در برقراري ارتباط با آن ها احساس راحتي نداشته باشند.

راه حل: هنگام گفت وگو با اين افراد بايد از کلمات روشن و واضح استفاده کنيد تا برايشان شائبه اي پيش نيايد، در کل بازخورد به اين افراد نبايد سريع و مستقيم باشد، بلکه به آرامي و سنجيده بايد با آنان رفتار کرد.

وسواسي ها

اين افراد همواره مي گويند:« من احتياج به چک کردن مجدد کار دارم، شايد چيزي از قلم افتاده باشد.» آن ها به جزئي ترين و ريزترين موارد يک مسئله توجه مي کنند و گاهي به خاطر يک مسئله کوچک و بي اهميت با غرغر کردن هايشان اوقات ديگران را تلخ مي کنند.

راه حل: آن ها را عادت دهيد به جاي توجه به مسائل کم اهميت به مسائل کلي و اصلي بيشتر توجه کنند. آن ها بايد ياد بگيرند کليات و جزئيات را با هم در نظر بگيرند و به دليل مسائل جزئي کل پروژه را به تأخير و خطر نيندازند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: