طبقه متوسط تغییر می‌خواهد

کد خبر : 347551
سرویس اقتصادی « فردا »:

پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات یکسال قبل، بحث در مورد جایگاه و توان طبقه متوسط در ایران آغاز شد.

هرچند که اجراي طرح هايي مانند فاز اول هدفمندي يارانه ها و تحولات اقتصادي مانند کاهش رشد اقتصادي و افزايش تورم، عملا طبقه متوسط ايران را با بحران مالي مواجه کرد ولي طي يکسال گذشته بازهم اميدها براي بازگشت طبقه متوسط فرهنگي بيشتر شده است. به گفته برخي اقتصاددانان مانند محسن رناني درحال حاضر بخش مهمي از بدنه طبقه متوسط به طبقه متوسط اقتصادي اختصاص يافته است. براساس دسته بندي هاي اقتصادي و جامعه شناسي اين بدنه عظيم براي تصميم گيري هاي خود بيش از توجه به نفع عمومي به منفعت شخصي توجه مي کنند. به باور محسن رناني طبقه متوسط براي تغيير انگيزه مستمري دارد. او مي گويد:« طبقه متوسط برای تغییر انگیزه دارد. نه اغنا انگیزه مستمر تغییر دارند و نه فقرا، این طبقه متوسط است که چنین انگیزه ای دارد. فقرا آنقدر درگیر مسائل روزمره خود هستند که انگیزه تغییر مستمر نداشته و برای بهبود وضعیت خود مشارکتی در نهادهای مدنی نمی کنند.»

رناني اعتقاد دارد:« اغنیا هم از وضعیت خود رضایت داشته و آن را حفظ میکنند. آنکه انگیزه تغییر دارد طبقه متوسط است که نه «چه کنم؟ چه کنم؟» روزانه فقرا را دارد نه رفاه رخوت آور و انگیزه کش اغنیا را. این گروه نسبت به آینده امیدوار است. سرمایه مالی و انسانی توسعه را اغنیا فراهم میکنند، نیروی کار توسعه را فقرا و نیروی انگیزاننده، پدید آورنده و فکری توسعه را طبقه متوسط. این گروه مشارکت اجتماعی میکند و به قدرت سیاسی و نحوه توزیع آن حساس است، زیرا از نیازهای معیشتی خود عبور کرده و وارد نیازهای متعالی شده که یکی از این نیازهای متعالی هم نقد قدرت سیاسی است. این طبقه تولید ایده هم میکند؛ ایدههای اجتماعی و در عین حال ایدههای شخصی. مثلا در افکار خود، در روشش، در مصرفش و در اطلاعاتش و در فناوری اش ایده پردازی و نوآوری می کند.»

رناني ادامه مي دهد:« طبقه متوسط وارد مصرف انبوه می شود و در واقع به نوعی شکل دهنده مصرف انبوه است. فقرا متقاضی کالاهای صنعتی نیستند زیرا توان مالی آن را ندارند، اغنیا هم مصرف کننده انبوه کالاهای تولیدی وصنعتی نخواهند بود زیرا تقاضای آنها عمدتا معطوف به کالاهای لوکس است. این طبقه متوسط است که مصرف کننده انبوه برای تولیدات صنایع معمولی و فناوریهای متداول خواهد بود. مجموعه اینها موجب میشود که یک الگوی مصرف و سطح زندگی مشخصی برای طبقه متوسط شکل بگیرد.

حالا اگر بخواهیم حجم و میزان طبقه متوسط را اندازه بگیریم مثلا بگوییم 60 درصد یا 40 درصد میانی جامعه را طبقه متوسط تشکیل می دهند باید همان حجم مورد نظرمان را هم به دو بخش طبقه متوسط بالا و متوسط پایین تقسیم کنیم. طبقه متوسط پایین درآمدش نزدیک درآمد فقرا است اما سبک زندگیش مانند فقرا نیست. طبقه متوسط بالا درآمدش مانند اغنیا نیست اما سبک زندگیش مثل اغنیاست. پس همین دو گروه طبقه متوسط را هم باید از یکدیگر متمایز کرد.»

به گفته محسن رناني طبقه متوسط با شهرنشيني شکل مي گيرد:« یکی از مهمترین ویژگی های طبقه متوسط آن است که حتما با شهرنشینی شکل می گیرد. طبقه متوسط روستایی اصلا معنی ندارد آن هم در جوامعی مثل ما ( در جوامع غربی روستا به مفهوم آنچه که ما امروز داریم مفهومی ندارد). بنابراین شهرنشینی لازمه شکل گیری طبقه متوسطه است. این مجموعه عوامل موجب می شود که مفهومی به نام طبقه متوسط داشته باشیم. به گمان بنده این طبقه با معنای خاص خود در ایران، بعد از اصلاحات ارضی شروع به شکل گرفتن کرد. تا پیش از اصلاحات ارضی بخش اعظم اقتصاد ایران کشاورزی و بخش بزرگی از جمعیت ایران روستانشین بود. البته جامعه مدرن بعد از مشروطیت شروع به شکل گیری کرد و دولت مدرن با روی کار آمدن رضاشاه تقریبا پدیدار شد. اما در همان دوران رضاشاه، طبقه متوسط هنوز خیلی کوچک بود. بعد از اصلاحات ارضی بود که طبقه متوسط شروع به گسترش کرد که مهمترین اقدامی که در اصلاحات ارضی صورت گرفت این بود که نیروی کار وابسته به زمین، از زمین آزاد شد. این گروه زمینهای خود را فروخت و به شهر آمد و تبدیل به کارگر کارخانه ها شد. فرزندان آنها مهندسان کارخانه شدند و نوه هایشان بخش خدمات را گسترش دادند. یعنی همان نیروی کاری که از روستا به شهر مهاجرت کرد، آرام آرام طبقه متوسط را شکل داد. بنابراین باید بگوییم که طبقه متوسط به نوعی به توسعه شهری و توسعه صنعتی وابسته است. این مجموعه عوامل طبقه متوسط را در ایران شکل می دهد.»

در صورتي که وضعيت اقتصادي کشور به سمت کاهش نرخ تورم، افزايش رشد اقتصادي و کاهش بيکاري برود، احتمال تقويت بدنه طبقه متوسط نيز ايجاد مي شود.

منبع:‌ خبرآنلاین

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: