استاندارد دوگانه غرب در دو انتخابات
امروز در اوکراین و 9 روز دیگر در سوریه دو انتخابات از نوع ریاست جمهوری برگزار میشود که هر دو آنها هم برای غرب و هم برای روسیه اهمیتی فراوان دارند و به نوعی هر کدام عرصه رقابت جهانی دو طرف به شمار میآیند. جناح غرب که در رأس آن امریکا قرار دارد، طی سه سال گذشته در سوریه و طی یک سال اخیر در اوکراین از تغییر رژیم در این کشورها حمایت کرده است. به همین جهت نیز در همین خصوص انتخابات دو کشور با یک تفاوت بزرگ همراه است. در اوکراین انتخابات کاملاً مطابق میل غرب است. تلاشهای ماههای نوامبر تا فوریه غرب در این کشور نتیجهبخش بود و سرانجام معترضان حامی پیوستن به اتحادیه اروپا تحت حمایتهای خارجی موفق شدند 22 فوریه 2014 ویکتور یانوکوویچ را که رئیس جمهوری متمایل به روس بود، از قدرت برکنار کنند. هرچند روسیه نیز در این عرصه میدان را خالی نکرده است و با حمایتهای خود موجب جدایی کریمه از اوکراین شده و اکنون نیز به حمایتهای نسبی خود از جداییطلبان شرق این کشور ادامه میدهد. برخلاف جناح غرب، روسیه دل خوشی از انتخابات اوکراین ندارد. درست عکس این موضعگیریها در قبال انتخابات سوم ژوئن (13 خرداد) سوریه وجود دارد. به هر حال سوریه از دیرباز به عنوان یکی از محورهای مقاومت در خاورمیانه شناخته شده است و در تقابل با رژیم صهیونیستی است که مواضع نزدیکی با امریکا دارد و اروپا در واقع برای خلاصی از درد وجدان خود در قبال مسأله هولوکاست، به تشکیل آن کمک کرد. از همین رو غرب در سه سال اخیر در تلاش فراوان برای تغییر رژیم در سوریه بوده است. البته نباید فراموش کرد غرب در این راه از حمایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز بهرهمند بوده است. به هر صورت آرزوی غرب در سه سال گذشته، رفتن اسد بوده است. این چیزی بود که در کنفرانس ژنو 2 تبدیل به محل اختلاف مذاکرات شد و در نهایت گفتوگوها به شکست انجامید. اکنون سوریه در حالی انتخابات خود را برگزار میکند که بشار اسد در بهترین شرایط در میدان نبرد قرار دارد و جریانهای مخالف دولت که از حمایت غرب برخوردارند، در سایه اختلافات تروریستهایی که با دولت دمشق میجنگیدند، به حاشیه رانده شدهاند و تروریستها نیز چنان در موضع ضعف قرار گرفتند که مجبور شدند پس از دو سال تسخیر حمص که یکی از سه پایگاه آنها محسوب میشد، این شهر را ترک کنند. علاوه بر این، همه چیز از محبوبیت بشار اسد و پیروزی او در انتخابات حکایت دارد. بنابراین طبیعی است که غرب برخلاف روسیه بابت برپایی انتخابات سوریه خشمگین و ناراضی باشد. کاخ سفید این انتخابات را از هم اکنون فاقد مشروعیت اعلام کرده است. این موضعی است که سران کشورهای بزرگ و تأثیرگذار اروپا نیز اتخاذ کردهاند. همگی آنها نتیجه این انتخابات را هر چه که باشد، فاقد اعتبار میدانند. در اینجا یک اختلاف بزرگ نیز بین نوع موضعگیری غرب و روسیه وجود دارد. غرب همان طور که اشاره شد، انتخابات سوریه را فاقد مشروعیت قلمداد میکند اما روسیه این موضعگیری را در قبال اوکراین ندارد. روسها تمایل زیادی به انتخابات اوکراین ندارند اما از آنجا که از سپتامبر 2013 (شهریور 1392) تاکنون همواره خود را حامی روندهای دیپلماتیک نشان دادهاند، انتخابات اوکراین را مشروع تلقی کردهاند. پوتین که سپتامبر سال گذشته با میانجیگریهای خود مانع از حمله نظامی جناح غرب به سوریه شد و فاز جنگ در سوریه را به گفتوگو تغییر داد، دیروز از انتخابات اوکراین حمایت و اعلام کرد نتیجه را هر چه باشد، نه تنها میپذیرد که تلاش خواهد کرد با دولت جدید ارتباط برقرار کند. در اینجا است که استانداردهای دوگانه غرب در قبال مسأله دموکراسی بیشتر از گذشته علنی میشود و این سؤال بروز میکند که اگر غرب خواهان اعمال روند دموکراتیک در کشورها است، چگونه این موضعگیری دوگانه در قبال دو انتخابات را که فضایی کاملاً مشابه دارند، تفسیر میکند؟ به هر حال هم اوکراین و هم سوریه درگیر نزاعهای داخلی خونینی هستند و حوادث تروریستی در آنها، آرامش دو کشور را مختل کرده است. هر دو کشور نیز ظاهراً در تلاش هستند تحت حاکمیتی که وجود دارد، حال چه متمایل به غرب باشند (اوکراین) یا مستقل و در محور مقاومت (سوریه) آرامش و ثبات را برای کشور و مردم خود فراهم سازند. در چنین شرایطی همان گونه که اساسنامه همه نهادهای بینالمللی تصریح میکند، سایر کشورها باید به تسریع روند دموکراسی در کشور بحرانزده کمک کنند. اما آنچه در قالب سیاست از سوی غرب اعمال میشود، خلاف این وظیفه بینالمللی است. در مقابل این موضعگیری دوگانه، ولادیمیر پوتین قرار میگیرد. نمیتوان انکار کرد که رئیس جمهوری روسیه نیز همچون غرب منافع کشور خود را بیش از هر چیز مدنظر دارد، اما با شیوهای که در پیش گرفته است، مانع انتقادهای احتمالی و آتی غرب در سیاست های کلان خود خواهد شد. منبع: روزنامه ایران